سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و طلحه و زبیر بدو گفتند با تو بیعت مى‏کنیم به شرط آنکه ما را در خلافت شریک کنى ، فرمود : ] نه ، لیکن شما شریکید در نیرو بخشیدن و یارى از شما خواستن ، و دو یارید به هنگام ناتوانى و به سختى درماندن . [نهج البلاغه]
به دانش زندگی خوش آمدید Welcome to life knowledge
درباره



به دانش زندگی خوش آمدید    Welcome to life knowledge


واحد یکتا(احسان).... تقدیم به دوست( ا.م.vahed
این پایگاه براساس قوانین ونیازهای فطری انسان فعالیت می نمایدوهدف آن تربیت وپروش جسم وجان وارتقای آگاهی های زوج هایا کسانی است که قصدازدواج دارند -یادمان باشد 50درصدطلاق هابراثرنارضایتی جنسی می باشند-آموزش علمی روابط بین زن ومرد بی حیایی نیست -ازکاربران گرامی تقاضامی شودبراساس محدوده ی سنی وشرایط اجتماعی به مباحث موردنیاز مراجعه نمایند (ازآنجا که هیچ انسانی بی خطانیست اگر سهوا هرزمان که مطلب وتصویری مخالف قوانین سایت دراین وبلاگ گنجانده شد که منجربه فیلترشدن می شدازمدیریت پارسی بلاگ خواهش منداست به بنده اطلاع دهند تا اصلاح نمایم) یادمان نرود که درصدبیشترروابط بین زن ومردبه مسایل عاطفی واحترام ودرک متقابل هم برمی گردد ومسایل جنسی حداکثریک سوم و کمتر ازنیازهای زوجین است وبس. پس همانقدرکه در مسایل جنسی باید مهارت پیداکنیم،برای رضایت واحساس خوشبختی کنارهم بایدمهارت ها وروش های ابراز احساسات وعواطف وروانشناسی خانواده وتربیت فرزندان ودوستی ورفاقت بین زن وشوهر راهم یادبگیریم که به نظرمن در اولویت قرار دارد.چراکه بدون عاشقی ومحبت وابراز عواطف غیرجنسی قادر به ارضای سایر نیازهای مان نخواهیم بودو خوشبختی در درک وارضای کامل همه ی این نیازهای عاطفی وجنسی وحتی کاری وخانوادگی به صورت متقابل وشناخت وظایف سه گانه ی: فردی ،عمومی ومشترک ،خواهدبود... ان اریدالاالاصلاح مااستطعت وماتوفیقی الا بالله واحدیکتا

استخاره با قرآن
استخاره

مردجوانی کنار نهر آب نشسته بود و غمگین و افسرده به سطح آب زل زده بود. مرد سالخورده ای از آنجا می گذشت. او را دید و متوجه حال پریشا نش شد وکنارش نشست . مرد جوان بی اختیار گفت: عجیب آشفته ام و همه چیز در زندگی ام به هم ریخته است. به شدت نیازمند آرامش هستم ونمی دانم این آرامش را کجا پیدا کنم؟مرد سالخورده برگیاز درختی کند و آن را داخل نهر آب انداخت وگفت : به این برگ نگاه کن وقتی داخل آب می افتد خود را به جریان آب می سپارد وبا آن می رود، سپس سنگی بزرگ را از کنار جوی آب برداشت و داخل نهر انداخت . سنگ به خاطر سنگینی اش داخل نهر فرورفت و در عمق آب کنار بقیه ی سنگ ها قرار گرفت مرد سالخورده گفت: این سنگ را هم که دیدی. به خاطر سنگینی اش توانست بر نیروی جریان آب غلبه کند و درعمق نهر قرار گیرد، اما امواجی را روی آب ایجاد کرد و بر جریان آب تاثیر گذاشت حال تو به من بگو آیا آرامش سنگ را می خواهی یا آرامش برگ را مرد جوان مات ومتحیر بهاو نگاه کرد و گفت: اما برگ که آرام نیست او با هر ا فت و خیز آب نهر بالا و پائین می رود و الان معلوم نیست کجاست!؟ لااقل سنگ می داند کجا ایستاده و با وجودی که در بالا و اطرافش آب جریان دارد اما محکم ایستاده و تکان نمی خورد. من آرامش سنگ را ترجیح می دهممرد سالخورده لبخندی زد و گفت: پس حال که خودت انتخابکردی چرا از جریان های مخالف و ناملایمات جاری زندگی ات می نالی؟ اگر آرامش سنگ را برگزیده ای پس تاب ناملایمات را هم داشته باش و محکم هر جایی که هستی ...آرام و قرار خود را از دست مده در عوض از تاثیری که بر جریان زندگی داری خشنودباش مرد جوان که آرام شده بود نفس عمیقی کشید و از جا برخاست واز مرد سالخورده پرسید:  شما اگر جای من بودید آرامش سنگ را انتخاب می کردید یا آرامش برگ را ؟پیرمردلبخندی زد و گفت: من تمام زندگی ام خودم را با اطمینان به خالق رودخانه هستی به جریان زندگی سپرده ام و چون می دانم در آغوش رودخانه ای هستم که همه ذرات آن نشان از حضور یار دارد از افت و خیزهایش هرگز دل آشوب نمی شوم من آرامش برگ را می پسندم ولی می دانم که خدایی هست که هم به سنگ توانایی ایستادگی را داده استو هم به برگ توانایی همراه شدن با افت و خیزهای سرنوشت.

دوست من ....برگ یا سنگ بودن انتخاب با توست


کلمات کلیدی: عشق، زندگی، زناشویی، مهربونی، آرامش


نوشته شده توسط واحد یکتا(احسان).... تقدیم به دوست( ا.م.vahed 91/9/1:: 11:41 صبح     |     () نظر
 

خدایا، اندیشه‌ام را در مسیری معنوی و روحانی قرار ده، تا روحم را با تو درآمیزم، و لذت ِ بودن ِ با تو را در لحظه لحظه‌ی زندگی‌ام دریابم.

 

خدایا، اندیشه‌ام را چنان محکم ‌ساز که به حقیقت و عقلانیت متعهد باشم، و تنها بر پایه فهم و تشخیص خودم از زندگی، زندگی کنم، تا بتوانم از آنچه جامعه و دیگران از من می‌خواهند فراتر بروم.

 

خدایا، به من بینشی عطا کن که هیچ وقت خود را با دیگران مقایسه نکنم، بر آنهایی که از من برتر هستند حسد نورزم، و بر آنها که پایین ترند فخر نفروشم، و بر آنچه دارم قناعت کنم و همواره در این اندیشه باشم که از آنچه در حال حاضر هستم، فراتر بروم.

 

خدایا، به من فهمی عطا کن تا تفاوتهای خود با دیگران را دریابم، و بفهمم که با شخصیت منحصربه فردی که دارم قاعدتا زندگی منحصربه فردی نیز برای خود خواهم داشت، که از جهاتی می تواند متفاوت از زندگی دیگران باشد، مهم آن است که به تفاوتهای خودم و تفاوتهای دیگران احترام بگذارم و زندگی ام را منطبق با آن چه هستم، شکل ببخشم.

 

خدایا، توانایی ِ عشق به دیگری را در وجودم بارور ساز، تا انسان ها را خالصانه دوست بدارم، و بهترین لحظات لذت زندگی ام، لحظاتی باشد که بدون هیچ نوع چشمداشتی، خدمتی به همنوع ام می کنم.

 

خدایا، مرا از هر نوع نفرت و کینه ای که حوادث تلخ روزگار بر وجودم نهاده است، رها کن، تا با رهایی از نفرت و کینه، بتوانم دیگران را آن طور که هستند، بپذیرم و دوست بدارم.

 

خدایا، فهم مرا از زندگی آن چنان ژرف ساز تا قوانین آن را دریابم، و بفهمم که در زندگی چیزهایی هست که قابل تغییر نیست، قوانینی هست که از آنها تخطی نمی توان کرد، تا ساده لوحانه نپندارم که هر آنچه می خواهم را می توانم داشته باشم، و هر آنچه آرزو می کنم خواهم داشت.

 

خدایا، این توانایی را به من عطا فرما تا در لحظه لحظه زندگی ام، در لحظه حال و برای آنچه هم اکنون می گذرد زندگی کنم، و زیبایی ها و شادی هایی که هم اکنون از آن برخوردار هستم را با اندیشیدن بیش از حد به گذشته ای که دیگر پایان یافته است، و دغدغه بیش از حد برای آینده ای که هنوز نیامده است، نادیده نگیرم.

 

خدایا مگذار که در بند گذشته باقی بمانم، و چنان تعهد و دغدغه ی کشف حقیقت را در درونم شعله ور ساز که هیچگاه بخاطر آنچه در گذشته حقیقت می دانسته ام و آبرو ، حیثیت و شخصیت اجتماعی ام بدان وابسته است، از حقیقت هایی که هم اکنون بدان ها دسترسی می یابم، و ممکن است همه آنچه در گذشته حقیقت می دانسته ام به چالش بکشد و بی اعتبار سازد‏، محروم نمانم.

 

خدایا، مرا به انضباطی درونی متعهد کن، تا بفهمم و بدانم که هر کاری که دوست دارم و از آن لذت می برم را مجاز نیستم که انجام دهم.

 

خدایا، کمکم کن تا عمیقا دریابم که زندگی بیش از آنچه اغلب می پندارند جدی است، و برای هیچ انسانی استثنا قائل نمی گردد، همه ما برای آنچه می خواهیم و در آرزوی آن هستیم باید تلاش کنیم و شایستگی و لیاقت به دست آوردن آن را داشته باشیم. خدایا، به من بیاموز که بدون شایستگی و لیاقت داشتن چیزی، نخواهم که تو آن را از آسمان برایم بفرستی.

 

و در آخر ؛ خدایا، نعمت سکوت را بر من ارزانی دار ، تا در آن لحظاتی که طنین زندگی روزمره در درونم آرام می گیرد، نوای دلنشین و آرامش بخش حضور تو در روح و وجودم، مرا گرم و آرام سازد



نوشته شده توسط واحد یکتا(احسان).... تقدیم به دوست( ا.م.vahed 91/9/1:: 11:40 صبح     |     () نظر



ثبت سفارش تایپ و ترجمه