سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از لغزش جوانمردان در گذرید که کسى از آنان نلغزید ، جز که دست خدایش برفرازید . [نهج البلاغه]
به دانش زندگی خوش آمدید Welcome to life knowledge
درباره



به دانش زندگی خوش آمدید    Welcome to life knowledge


واحد یکتا(احسان).... تقدیم به دوست( ا.م.vahed
این پایگاه براساس قوانین ونیازهای فطری انسان فعالیت می نمایدوهدف آن تربیت وپروش جسم وجان وارتقای آگاهی های زوج هایا کسانی است که قصدازدواج دارند -یادمان باشد 50درصدطلاق هابراثرنارضایتی جنسی می باشند-آموزش علمی روابط بین زن ومرد بی حیایی نیست -ازکاربران گرامی تقاضامی شودبراساس محدوده ی سنی وشرایط اجتماعی به مباحث موردنیاز مراجعه نمایند (ازآنجا که هیچ انسانی بی خطانیست اگر سهوا هرزمان که مطلب وتصویری مخالف قوانین سایت دراین وبلاگ گنجانده شد که منجربه فیلترشدن می شدازمدیریت پارسی بلاگ خواهش منداست به بنده اطلاع دهند تا اصلاح نمایم) یادمان نرود که درصدبیشترروابط بین زن ومردبه مسایل عاطفی واحترام ودرک متقابل هم برمی گردد ومسایل جنسی حداکثریک سوم و کمتر ازنیازهای زوجین است وبس. پس همانقدرکه در مسایل جنسی باید مهارت پیداکنیم،برای رضایت واحساس خوشبختی کنارهم بایدمهارت ها وروش های ابراز احساسات وعواطف وروانشناسی خانواده وتربیت فرزندان ودوستی ورفاقت بین زن وشوهر راهم یادبگیریم که به نظرمن در اولویت قرار دارد.چراکه بدون عاشقی ومحبت وابراز عواطف غیرجنسی قادر به ارضای سایر نیازهای مان نخواهیم بودو خوشبختی در درک وارضای کامل همه ی این نیازهای عاطفی وجنسی وحتی کاری وخانوادگی به صورت متقابل وشناخت وظایف سه گانه ی: فردی ،عمومی ومشترک ،خواهدبود... ان اریدالاالاصلاح مااستطعت وماتوفیقی الا بالله واحدیکتا

استخاره با قرآن
استخاره

عشق ،زیبایی  خوبی رشد و صمیمیت می آفریند

 
و  هوس فقط خرابی وحسرت به بار می آورد


تفاوت عشق و هوس{ در ارتباط دختر و پسر یا در ازدواج}
1 - عشق معطوف به غیر از خود است.
در حالیکه محور هوس خود فرد و لذت اوست
جملات زیر را مقایسه کنید :
- من تورو می خوام
- کی مال من می شی؟
- توباید مال من بشی !
- من میخوام بریم فلان جا!
گاهی هوس ویا عشق نیست وفقط وابستگی محضه مثل جمله ی زیر :
- من بی تو می میرم

 در عشق، توجه به حالتها و لذتهای خود نیست. و خواست و شرایط معشوق جایگزین خودخواهی فرد می شود.
2 - هوس پاسخ به یک نیاز جسمانی و روانی است.
مثل نیاز به آب، نیاز به اکسیژن ، نیاز به غذا. ولی عشق فراتر از یک چنین نیازی هست. عشق فراهم آورنده رشد و خودشکوفایی فرد است. لذا فردعاشق خود را خوار نمی کند، کوچک نمی کند. عشق عزت و احترام دارد و این احترام از روی بی نیازی و بزرگی عشق حاصل می شود. شاید در فیلم ها دیده و شنیده باشید که فردی می گوید« من عشق را گدایی نمی کنم».
3 - عشق محدود کننده و زندانی کننده معشوق نیست.
عشق آزاد کننده است. اگر فردی را مجبور کنیم که همه علائق ، سلیقه ها و تفکراتش را فقط متوجه ما کند و فقط به ما بیندیشد، او را محدود به خودمان کرده ایم، نه اینکه عاشق خودکرده باشیم. در واقع این عشق نیست، این یک هوس است و ما را وابسته به شخص دیگری نموده است.

4 - عشق با بدبینی و سوء ظن همراه نیست.

عشق یک اعتماد است. یک اطمینان است و پس از شناخت رفتار، گفتار و احساسات معشوق، و به جهت یک آگاهی عمیق به وجود می آید. لذا ابتدا اعتماد به وجود می آید و بعد عشق منعقد می شود.
بعضی ها می پرسند «باید اول عاشق شد بعد ازدواج کرد یا اول ازدواج کرد بعد عاشق شد؟!»
در جواب باید گفت: اگر بعد از ازدواج بخواهی عاشق بشوی که کار از کار گذشته است و آن فرد هر خصوصیت یا رفتار و یا افکار و احساسی که داشته باشد، باید تحمل کنید، نام این عشق نیست.
از طرف دیگر بدون بررسی ، شناخت ، تحقیق و ارتباط رسمی چگونه می توان عاشق فردی شد تا در پی آن ازدواج کرد؟ ( یعنی روش عاشق شدن قبل از ازدواج چگونه است)
خلاصه اینکه، طی یک فرایند رسمی که خانواده ها در جریان هستند، و ارتباطات شما آشکار و شفاف هست. با مشورت و بررسی شما و خانواده هایتان از فرد مقابل آگاهی به دست می آورید، تناسب رفتارها، نقاط ضعف ، احساسات و افکار یکدیگر را می سنجید و سایر معیارهای مطلوب را دقیقا ارزیابی می کنید. بدیهی است که اگر این موارد مثبت باشد خواه ناخواه شما عاشق فرد می شوید( نه هوس پیدا کنید).
اما هوس اینست که معمولا به صرف مجاورت ایجاد می شود. همکلاسی، هم محله ای، همکار، فامیل و ...، می بینید، خنده ها و عشوه هایش را حس می کنید، شیطنتها ، بازیگوشی ها، و کلاس گذاشتن هایش را نظاره می کنید، به دلتون می افتد که عاشقش هستید و با خیالات مستمر از او غولی می سازید که فقط بعد از ازدواج شکسته می شود و واقعیت آن روشن می شود. معمولا چنین دو نفری به جای شناخت یکدیگر، انرژی خود را صرف احساسات یکدیگر می کنند، دل میدهند و قلوه می گیرند، هر روز به تعداد زیادی برای یکدیگر می میرند، یا حداقل غش می کنند و تعارفات کلاس بالا نصیب هم می کنند، از وجود یکدیگر ممنون می شوند، از هم زیاد تشکر می کنند، با مطالعاتی که در مورد مخ زنی دختر یا پسر در اینترنت یا ....آموخته اند سعی می کنند طرف مقابل را شیفته خود سازند ( به هر قیمتی)به هم زیاد کادو می دهند، متون ادبی جالب ، آهنگهای احساس نواز، و مبالغه های غیر عقلانی به یکدیگر پیشکش می کنند، کم کم نقش پدر، مادر، دوستان، همکاران و ... را حذف کرده و همه را یک جا به محبوب خود پیشکش می کنند، و وقت خود را یا با او پر می کنند یا با خیالات او سر می کنند و در خیالات خود او را تک ستاره ای می دانند که آسمان قلب آنها را نورانی می کند، بدون او زندگی معنی و مفهوم و شور خود را از دست می دهد. او یک انسان نیست، یک فرشته است، او هیچ عیبی ندارد، و فقط و فقط مهر و عشق و صفا و نقاط مثبت است. تصور از دست دادن او ، کابوسی وحشتناک هست. مفعول شعرهای تمام ترانه های شاد و غمناک به نوعی به محبوب آنها بر می گردد، واینگونه این احساسات غیر قابل کنترل می شود ، در حالیکه عشق همانطور که گفته شد، فرایند مشخصی از آگاهی می باشد. منظور این نیست که از احساس تهی باشد، نه ، اما احساس یکی از پارامتر های مهم در کنار پارامترهای آگاهی هست که نمی تواند جای خالی دیگر خصیصه ها را پر کند.
احساس انفجار آمیز در رابطه ها منجر به تحریف واقعیت ها شده و آنقدر آب را گل آلود می کند که خود فرد به هیچ وجه قادر به شناخت صحیح طرف مقابل خود نیست. و پس از فروکش کردن احساست، پس از ازدواج ، تفاوت میان خیالات خود و واقعیت ها را درک می کنند.
5 - عاشق، خود را ملزم می داند که حریم عشق و معشوق را رعایتکند و هنجارها را به نفع لذت خود نمی شکند.

عاشق در پی کام گرفتن از معشوق، پیش از آنکه این حریم کامل و رسمی شود، نیست. باید کانون خانواده شکل گیرد و انعقاد پیمان زناشویی انجام پذیرد و طرفین مسئولیت زندگی و تعهد کامل را نسبت به هم بپذیرند. هر گونه خلوت، لمس و ارتباطی که جنبه لذت جویی داشته باشد (قبل از تعهد کامل زناشویی و در چارچوب قانون)، صرفا آسیب پذیری عشق را به همراه دارد و این آزمایش کردن عشق نیست، بلکه سیراب کردن هوس و عطش شهوانی است.
6 - چنین مواردی از نشانه های هوس یا وابستگی هستند:

زودرنجی، قهر و آشتی ، دل خوری، نگرانی، تردید ، عجله در به نتیجه رسیدن، امروز و فردا کردن، زبان بازی کردن، با چند نفر ارتباط صمیمی وعمیق عاطفی گرفتن، رویاپردازی در مورد فرد، چشم پوشی از نقاط ضعف آن شخص و ... ، همه از نشانه های هوس است، در حالیکه عشق ، قامتی رعناتر، بزرگتر ، قوی تر و منحصر به فرد دارد و از همه مهمتر آرامش بخش است و نگرانی از درست رفتن، ندارد. عشق هایی که نگرانی آفرین، اضطراب آور و دمدمی مزاج و به ظواهر فرد بستگی دارد، همان هوسها هستند که « محور من» در آنها قوی است . یعنی فرد همه چیز را برای خودش می خواهد ، نه معشوق
7 - عشق پیش نیاز لازم دارد.
یعنی فرد باید رشد کند و از مراحلی بگذرد تا نوبت به عاشق شدن برسد. کسی که هنور با والدینش درگیر است، سازگاری با همکاران ندارد، رابطه صمیمانه ای با دوستانش ندارد. افسرده و مضطراب است، تصمیم های مهمی در زندگی نگرفته یا به اجرا در نیاورده است، از این شاخه به آن شاخه می پرد، هدف زندگی خود را شفاف ترسیم نکرده است. و حتی در انتخاب هنجارها به انتخاب ثابتی برای وضع ظاهری ، پوشش و نحوه رفتارش نرسیده است و مردد بوده و روز به روز شکل به شکل می شود و هویت خود را نیافته است، مانند کودک پیش دبستانی است که برای اردو به دانشگاه رفته باشد، او هرگز نمی تواند در نقش دانشجو باشد. حتی اگر بر روی صندلی های دانشگاه بنشیند. لذا عشق پس از بلوغ عاطفی ، بلوغ اجتماعی، بلوغ فکری، بلوغ روانی و ...، پیدا می شود، در غیر این صورت فقط هوس خامی بیش نیست.
8 - عشق باید یک وحدت و یکپارچگی بین شما ، افراد و همه هستی ایجاد کند.

 اگر رابطه دختر و پسری، با پنهان کاری، تعارض ، درگیری با دیگران، احساس گناه، اضطراب، تردید، ..، همراه هست باید احتمال  داد که  هوس به تنهایی خود را به جای عشق به آنها معرفی کرده است. و چنین شروعی برای رابطه، پایان هایی به مراتب دردناکتر و فجیع تر به همراه دارد.
منبع : سایت همدر دی

توضیحی کوچقپوزخند از واحد یکتا :
همه ی این چیزا رو گفتیم ونوشتیم ولی
البته لازم یه توضیح است که همیشه گلایه ودلخوری نشانه ی هوس یا وابستگی نیست بلکه دلبستگی وعشقه .
وچون انسانیم ناچاریم گاهی از چیزی واتفاقی که با منطق وشعور ما هماهنگی نداره گلایه مند بشیم ولی کینه نمیشه!

فرق می کنه کینه وگلایه .. ما از کسی که دوسش داریم وعاشقش هستیم ممکنه به دلایلی گله کنیم ولی هرگز توی عشق کینه ودشمنی وبدخواهی نمیاد بلکه حتی عاشق برای مواظبت از عشقش ،با جونش از او مراقبت می کنه وهرگز راضی نخواهد بود یک خار هم به پای عشقش بره..

همچنین عاشق عشقشو محدود به دوست داشتن صرفا خودش نمی کنه ولی برای زندگی مشترک باید زن وشوهر احساس عاطفی و عشق ورزی شون صرفا مال هم باشه !


کلمات کلیدی: عشق، زندگی، هوس، وابستگی، دلبستگی


نوشته شده توسط واحد یکتا(احسان).... تقدیم به دوست( ا.م.vahed 90/8/14:: 4:26 عصر     |     () نظر

هوس به قیمت تباهی

نویسنده  ومحقق : واحد یکتا



به نام سرچشمه ی زیباییی ومحبت

جوانان چرا ؟همه مسوولیم وهنوز امید وزیبایی هست!!

افکار سرگردانی تن خسته وگلایه مند رنجورشان را به دیوار خانه ی اندیشه م می مالند وگاهی که بهشان کم توجهی می کنم(یا شاید چون ساکتم وخاموش آن ها چنین تصور می کند!؟) مشت ها ولگد های محکمی به آن می کوبند ولی من هنوز خاموش وعمیق ، در خودم فرو رفته ام وجهانی خاموش را پیرامونم ، تجسم می کنم که تنها موجود زنده ی آن جا منم وبقیه هر چه هست  جمادات ونباتات بی روح ولا یعقل وبی احساس وبی عاطفه ایست که ناچارم بافرورفتن در تخیلاتم وشخصیت واحساس وتعقل وادراک قائل شدن برای این دنیای خاموش ، به خودم امدهای تصنعی وزیبایی های خیالی جسورانه ای القاء کنم.
به نظر من دنیای رویاها وخیالات ،اگر مارا در بهبود رفتار ومدیریت وشرایط کار وزندگی وروابط اجتماعی ونگرش مثبت به خودمان ،کمک کنند، نه تنها غیر منطقی وناخوشایند نیستند بلکه سرشار از منفعت وبهره ، وتشویش شده اند.
وگاهی ضرورت دارند که به شکل ویژه ای به آن ها پر داخته شود.
طرف حرف های من مسلمونا ومسیحیا ویهودیا ونسل انسان های آزاده ومنصف وزیبا اندیش وخیر خواه ونیک بختانی است که حقیقت انسان ووظایف اورا می دانند ، پذیرفته اند وعمل می کنند در حد وسعشان ، ونه صرفا در شناسنامه خدایی وصالح هستند ودر عمل خائن وکج اندیش ومتعصب وافراطی وزشت اندیش.
خستگی وملال من از دیدن وشنیدن رفتارها وگفتار ونوشتارهایی است که گرچه امنسانی اند ولی ، " انسانی : نیستند!
وتأسف ، اینجاست که هیچ کس خودش را مقصر ومسوول نمی شمارد وهمه ی کژی ها و ناراستی ها ودلایل این رفتارها وگفتارها ونوشتار های غیر انسانی وغیر اخلاقی را ، دیگران وسایر عوامل می داند وخودش را از هر اشتباهی تبرئه می فرماید!؟
غم من برای د نیا نیست وبرای " دنیا " ست!

"هیچ بلایی بر سر شما نمی آید مگر آن که به خاطر آن چیزیست که شما انجام می دهید .. واز بسیاری از اشتباهات ولغزش های تان در میگذریم وچشم می پوشیم .."
" نمیرید مگر اینکه مسلمان باشد!"
" خودتان وخانوده تان را از آتشی حفظ کنید که سوخت وهیمه ی آن ، انسان ها وسنگ است!"
"در خوبی ها از هم سبقت بگیرید "
" سرزنشی بر شما نیست در اینکه از زنان{ودختران} خواستگاری کنید ولی در خفا وپنهونی به آن ها وعده ای { وسخنی} جز سخن نیکو ، نگویید{ومبادا باعث تحریک نفسانی وگمراهی وبه اشتباه انداختن آن ها شوید!} "
" زنان ومردان مومن ، بعضی های شان سر پرست وراهنما{به نیکی ها}ی هم هستند : همدیگر را به نیکی دعوت واز زشتی باز می دارند .."
" شیطان شمارا به فقر وناداری وناکامی وعده می دهد و به زشتی وفحشاء وسوسه می کنه ودر عوض خدا شمارا به بخشش (همه ی اشتباهات تان وروزهای خوب وزیبا وخوشبختی وبی نیازی وآرامش) وروزی وفضلش ، وعده می دهد وخداوند(که این وعده را می دهد دانا توانا و) ودارا وآگاه است."
نماز (برای شکر گذاری ویاد شبانه روزی خدا وآرامش) بر شما(مسلمانان) واجب (ونه خواهش !) شده است زیرا نماز(اگر خالصانه واز سر عشق ولذت وحس بندگی ووظیفه وقدرشناسی وخداجویی انجام شود) از فحشا وزشتی ، جلوگیری می کند."
" به(محل ها وعوامل وفاکتورها ومحرک های) زشتی ها وفحشاء ، چه در ظاهر وچه در باطن ( در عمل ونیت واخفا وآشگار) نزدیک نشوید ( چون به نفع خوداتن است)"
این ها وخیلی دیگه از این جور حرفا رو خدا در قران واسه همه ی انسان های جهان بیان فرموده چون او سرچشمه ی زیبایی وعشق ومحبته ومی خواد همه لذت برند از زندگی وخوب بودن وزیبا زندگی کردن وغصه می خوره از رنج خودکردهی انسان ها .. او نمی خواد حتی گلی را بگریاند یا گریان بیند..
..


رنگ  به چهره اش نمانده . قاطی کرده وشب وروز وزمان رو زیاد تشخیص نمیده .. نمی دونه نهار چی خورده یا اصلا خورده یا نه!؟ ..دلش خیلی گرفته .. هر روز وشب هزار بار آرزوی مرگشو می کنه ... دنیا جلوی چشاش تیره وتاره ...  از دیدن همه ،حتی نزدیک ترین دوستا واعضای خونواده ش ، بیزار وفراریه ..  اشتها شو از دست داده .. همه ش توو خودشه ..چشمای پف کرده ش داد میزنن که زیاد گریه کرده .. هی میره توو اتاقش و در رو روخودش می بنده .. آهنگ های خیلی غمگین وسیاه ونفرت آمیز می گیره ..
لبخند از صورتش محو شده .. چشاش گود رفته ن ..  ذهنش تحلیل رفته .. باخودش درگیره .. زودجوش وعصبی شده .. حواسش جمع نیس ..نمرات درسیش وامتحاناشخیلی افت کرده ن..اتاقش به هم ریخته وشلم شوربا شده .. معلوم نیس چه جوری لباس می پوشه : نه فقط آشفته وچروک ومبتذل وزننده وشاید تحریک کننده واجغ وجغ، بلکه اصلا رنگ وجنس وعنصر وماهیت وذات وترکیب لباساش به هم نمی خوره !! ..
جوراباشو هفته به هفته نمی شوره .. دندوناشو خیلی از وقتا مسواک نمی زنه ... خودشو ماه به ماه نمی شوره .. لباساش رو ماه به ماه اتو نمی زنه .. موهاش به هم ریخته وژولیده س ... مدام تو اینترنت پرسه می زنه وهرجا فرصت کنه به سایت های نامطمئن وعجیب وغریب سر می زنه و یه ایمیل آدرس می ذاره که :تورو خدا کمکم کنید والتماس می کنه شاید کسی وامیدی بهش کمک کنه ..
همه خونواده ودوستاش رو فراموش کرده وازشون غافله .. خودش هم این وضعیت بد وناخوشایند رو تا اندازه ای درک می کنه واصلا از این وضعیت راشی وخوشحال نیس ..
دلش واسه خوبی ها وزیبایی ها وسادگی های گذشته ش ، تنگ تنگ شده .. دلش فریاد می خواد واین که داد بزنه وگریه کنه .. حتی دلش می خواد یه هم زبون مهربون وسنگ صبور ودوست قابل اعتماد وصبور وخردمند وخیر خواهی کنارش باشه وسرشو بذاره تو بغلش وهق هق گریه کنه شاید کمی سبک بشه ..
 هوز امیدواره راهی ، روزنه ای ، امیدی ، چاره ای پیدا بشه واون رو از این حال ناخوش وزار به حال خوشی برگردونه ونجاتش بده ..
اونقد کارنامه شو سیاه می بینه که اغلب روش نمیشه حتی با خدا حرف بزنه : می ترسه بدجور تحقیر بشه وتوسرش بزنن وتقاصی سخت پس بده !؟! ..
اما یادش رفته که اونی که نمی بینه ومی خروشه همسا یه س نه خدا که می بینه ولی می پوشه وفرصت خوب شدن میده ! ..
یادش رفته خدا دلش میخواد اون همیشه بخنده وزیبا زندگی کنه و در آرامش وخوشبختی باشه ..
یادش نیس یا باور نداره وهوز غرق تلاتم امواج سهمگین واتفاقات تلخ وزشت وغیر انسانیه که خودش هم سهم اصلی وبزرگی رو در ایجاد اونا داره وبرای رسیدن به هوس هایی کوچک وهیجانی ، آرزوهای بزرگ ومتعالی انسانی رو خیلی راحت وارزان فروخت ..
اما الان راه حل وsolution 
  وچاره ، چیه ؟
 : بشینه وغم شرافت وآبروی به تارج رفته یا از دست داده شو بخوره واز رحمت ولطف خدا نا امید بشه وبگه که دیگه راهی برای سعادت وزیبایی نمونده وامیدی به رهایی وآرامش ورستگاری و
salvation   نیست ؟! ..
وهرروز وهر لحظه  بیشتر وبیشتر در لجن فرو بره واحساس تیره بختی بکنه ؟!
یا از سرزنش وحرف وتهدید مردم نهراسه وترس به دلش راه نده ودر پی اصلاح وبهبود رفتار وروحیه وشرایط بر بیاد واز افراد سالم وخیر خواه واعضای خونواد ه ی فهمیده ونیک اندیش ودوستای خوبش کمک بگیره وبه خدا توکل کنه ؟! ....
جایی رو بلد نیست که سوالا شو مطرح کنه ویا اگه هستن ، قابل اعتماد ومطمئن نیستند ومی ترسه بدتر ، باعث آبروریزیش بشه ن ویا از شرایط او سوء استفاده بکنن ..
هر شب وروز هزار بار خوشو لعنت می کنه که چرا اینقدر سادگی ویا خودخواهی وهوسرونی کرده وخودش مقصر بوده .. گاهی اصلا خودشو مقصر نمی دونه وهمه ی تقصیرات رو میندازه به گردن بقیه واز اونا احساس نفرت وبیزاری میکنه تو خودش ..
گاهی چشماش بی اختیار اشک می ریزن وگاهی الهامی صدایی احساسی آشنا بهش آرامش و حس اعتماد وامید میده ویه جورایی می فهمه که تو این دنیا تنها نیس ..



.. این دخترکی است که به هر دلیل وبهونه ای ( منطقی یا غیر منطقی ، همدی یا غیر عمدی ، شرعی قانونی یا عرفی ،انسانی یا غیر انسانی ،شناخته شده یا ناشناخته ،موجه یا غیر موجه ،فردی یا خونوادگی یا اجتماعی ، اقتصادی یا فرهنگی وسیاسی ، سنی یا جنسی ، روحی یا جسمی .. ) از او رفتار یا رفتار هایی غیر انسانی (که با اصالت وماهیت وفطرت انسان وجهان آفرینش در تضاده) سرزده واز درون خرد شده وخودش رو سربار دیگران وبلا ومصیبت جامعه می دونه ..
گاهی میگه آخه خیلی دوسش داشتم واوهم منو خیلی دوس داشت یا این جوری نشون میداد : می ترسیدم اگه به خواسته هاش تن نده م وراضیش نکنم اونو از دس میده م !!؟؟
{آخ که چقد تأسف می خورم الان از این طرز فکر کج اندیشانه وهیجانی کنترل نشده ی غیر منطقی }
وادامه میده با خودش که : تازه قرار بودبا هم ازدواج کنیم وبا هم راجع به همه چیز وزندگی مشترک مون هم حرف زده بودیم .. اما او کار خودش رو کرد وفقط می خواست با اون ریایی هاش منو به دس بیاره وبعد مث یه هرزه ویه .. ازسر خودش باز کنه وبره دنبال بعدی ها ...
{البته اینجا اغلب خودشو بی گناه وفرشته نشون میده واصلا به اون لحظاتی که هوس جلو چشاشو گرفته بود وبه جای عقل ومنطق ووجدان وزیباییش دستور میداد وعمل می کرد، اعتراف نمی کنه!؟} ..
وبعد ادامه میده منو با این بی آبرویی رها کرد ودخترگیمو ازم گرفت وترس از بی آبرویی وفشار وجدان وبد یمنی وسیه بختی ، زندگیم رو الان به تباهی وفلاکت کشیده ..
از هر چی جنس مرده متنفرم !!
.. بعضی ها که عمدا فاسد اندیش وهوسرونن توو دلشون فقط به دنبال آرزوهای دور ودرازشون به خیال خام خودشون می خوانسر شوهر آینده شون رو کلاه بذارن ..

 

این یک اشتباه معمولی وساده نیس وبلکه گناهی بزرگ وشنیعه وتا دلت بخواد غیر قابل توجیه ..
این رو انکار نمی کنم که هستن دخترایی که واقعا فریب نفس شان را به اقتضای نادانی وکم یا بی اطلاعی یا سن پایین ونبودن بلوغ کافی فکری شان را خورده اند به اینکه داشتن رابطه ی جنسی قبل از محرم شدن درادیان الهی همانند اسلام ومسیحیت ویهودیت ویا انسانی مثل زرتشتی و بودایی و.. ،نکوهیده وزشت وغیر اخلاقی وتباه است .
ولی اکثر جوونا امروزه تشخیص خوب وبد را می دهند واگر به نفع شان باشد قبول وگر نه ردش می کنند!!؟؟
اما با قلب ووجدان شان چه کار می کنند وچه جوابی برای روزی که باید حساب این بدیهیات پس بدهند ، دارند؟
هر کس می تونه از زیر بار این وجدان ، در بره ولی عواقب اون با خودشه که معمولا همیشه پشیمونی وحسرت وغمه !
و اما شما پسرایی که فکر می کنین این جور دخترا چقد زشت وهوسرون هستن ! شما هم همینطور .. بالاخره این دخترا که همه شون پرده ی حلقوی وکرکره ای ندارن ویا مادر زادی بی پرده نیستن و یا تو حوادث واتفاقات غیر جنسی پرده شونو از دست ندادن .. پسرا ومردای هوسرو تری هستن که این اتفاق می افته  حالا اگه به خواهش خودش باشه که کاملا مقصره ن مث شما واگه به زور وناخواسته از هر کدام از طرفین باشه او(دختر یا پسر)از گناه تبرئه میشه ومعذوره..
کسانی که ایمانی در دلشون نیست وباوری به حساب وکتاب ندارن وزیبایی وعشق رو درک نکرده ن وبه خونواده تعهدقلبی ندارن ،وعشق برای اونا جز فوران والتهاب هوس وشهوت و تسلیم امیال نفس بودن وپایین شکم شون نیس، ادعا می کنن که بدون داشتن رابطه های جنسی متعدد با افراد مختلف ودر هر موقعیتی ، کلاس شون پایینه ویا اصلا انسان نیستن!!؟؟ ..
من دیگه نمی تونم این جور انسان هارو توجیه کنم وبا این جور انسان ها نمیشه بحث اخلاقی کرد مگر اینکه خدا هدایت شون کنه و زیبایی رو با اختیار خودشون ویا از ترحم الهی ، ببینند ودرک کنند ..


طرف صحبت من با مومنین وبندگان خوب خداس که عاشقی رو با جون شون درک می کنن وهدف خلقت رو جز زیبایی نمی دونن واز هرزگی وبی بند وباری متنفرند وازاده وآزاد اندیش وساده وساده زی وقانع وپاک دامن هستن وبا همه کمبود ها واشتباهاشون ولی برای خودشون هدفی متعالی در زندگی انسانی ،جدا از زندگی مادی، تعیین کرده اند وسعی میکنن بهش متعهد وپایبند باشن.. نه کسانی که حتی سکس با محارم رو ترویج می دهند وانسان رو اسیر خواهش ها وغریزه ش می دونن!!؟؟
عشق به نظر من اساس مقدساته وبه قول احسان خواجه امیری تو آهنگی که می خونه : عاشق نباشه آدم حتی خدا غریبه س ..

من اینو خودم تجربه کرده ام وعمق خداشناسی ولذت بندگی رو در عشق واقعی درک کرده ام  واین تجربه ی منه که ادعاشو دارم .. این لطف خدابوده که به من فرصتی داد تا اونو بهتر وقشنگ تر وزیباتر وصمیمی تر وساده تر بشناسم ..
واقعا خدا انسان رو خوب توصیف فرموده که هم می تونه از حیوونا لایعقل تر وبی ادراک واحساس تر بشه( یعنی حیوونا غریزتا زندگی میکنن وزندگی جبری دارن ولی انسان از عمد واختیار زشتی رو بر می گزینه!) ویا از فرشته ها ی پاک خدا مقامش بالا تر ومتعالی تر بشه ..

یه بار در اینترنت سایتی رو دیدم که مدیریت اون مدعی بود یه خانمه وهر کسی میومد وبه طور زنده نظر ویا درد ودلش رو ابراز می کرد ومتوجه شدم از هر 10 نظر حد اقل 6-7 تاش مال دختر خانمای جوونیه که به هر دلیلی قبل از ازدواج رابطه ی جنسی با دوس!!؟؟ پسرشون داشته ن ولی اون دوس!!؟؟ پسرشون اونارو تنها ورها فرموده .. وبا التماس می خواستن کسی بهشون آدرس دکتری رو نشون بده تا برن وآبروشون بخرن!!؟؟ وبا هایمنو پلاستی وترمیم پرده (       (HYMENOPLASTY
دوباره به زندگی عادی !!؟؟ برگردن وبرن ازدواج کنننننن ...

همه مدعی ان که گول خوردن و برای اینکه اون پسرو از دس نده ن تسیلم وراضی به این کار شده نننن !!؟؟
البته من متأسفم که خونواده ها هم گناه بزرگی رو به دوش می کشن همیچنان که نهاد ها وموسسات مسوول آموزشی وپرورشی ومدیریتی .. چون اغلب این اتفاقات زشت وغیر اخلاقی به دلیل نادانی ویا ترس از دست دادن ها وعدم اعتماد وامید به آینده به وجود میان ..
 اگر چه خود جوونا هم مسوول اصلی هستن .. ما نسبت به هم خیلی خیلی خیلی مسوولیم وباید جوابگوی رفتارمون باشیم ونمی تونیم هرگز از بار حساب مسوولیت مون به عنوان انسان های بالغ وعاقل وتوانا ودانا ، در بریم ...
بی شک داشتن روابط جنسی قبل از ازدواج حرامه وموجب غضب وعذاب خداست وبعداز ازدواج بهترین کار ممکنه درزندگی مون که با همسرمون می تونیم در انجامش شریک بشیم وتأثیرات مثبت عظیمی در روحیه وشخصیت فرد وجامعه خواهد داشت.
اگه بکارت اهمیتی نداشت لزومی برای خلقت اون نبود واگر چه 30 درصد به قولی از دختر خانم ها یا پرده ی حلقوی دارند یا مادر زاد بی پرده هستن ویا در اثر تصادفات غیر جنسی از دست میره ووجود نداره ، ولی این فقط قلب انسان هاست که باید سالم باشه چون کسی که از درون سالم نباشه اگه ازدواجم بکنه یا نکنه کارای زشت وفحشای خودشو انجام میده ..
هرگز کسی که عاشقی واقعی باشه قبل ازحلال شدن ویا ازدواج با کسی که دوسش داره ، اونو از لحاظ جنسی تحریک نمی کنه واز جونش مواظب عشقشه تا تعالی ومقام عشق پاک وسالم ودر حدود ومرزش بمونه تا لذت واقعی برای همیشه بعد از ازدواج بمونه واگه تقدیر به ازدواج نبود از درون با خودش راحت باشه وراضی وخدا هم بهش آرامش وزیبایی ببخشه ..
عشق برای عاشق از مقدساته وبالاخره خودش زمانی اگه قراره تشکیل خونواده بده باید از همین ایام نوجووونی وجوونی پاک وسالم بمونه واون موقع متوقع باشه خونواده وبچه های خودش سالم وخوشبخت بشه ن وزندگی آینده ش در آرامش بگذره ..
سایر عوامل محیطی وخونوادگی واجتماعیر مکنه محرک فحشا باشن ولی دلیل قابل قبول وموجهی نیستن برای رفتار غیر اخلاقی چون باید اونقد خوب زندگی کنیم که انگار همیشه خدارو در کنار خودمون می بینیم یا اگه ما اونو نمی بینیم او مارو می بینه ..
با هم عاشقی کنیم ونه هوسرونی
مرزهارو رعایت کنیم ودر پیدا وپنهون خدارو ناظر رفتار ونیت واعمالمون بدونیم

وسوسه ها همیشه هستن به بدی ها ولی تا به زبون نیان وعملی نشن وبه تصمیم در نیان وتصمیم قلبی نباشن ، خدا اونارو می بخشه

خدا محبت وعشق مطلقه ومی خواد همه مون خوب وعاشق باشیم.
من نمیگم عاشق نباشین وعاشقی نکنین،  ولی  تحریک جنسی ، فقط برای کسی که روح برهنه ش فقط مال شماست وحلال هم هستین  درست وجائزه ..
 تن شما لایق بهشت مادیات خدا وجان شما لایق بهشت لقای خداست ،اونو به کمتر از اون معامله نکنین..
عاشق باشیم ولی عشق رو برای هوس نخوایم بلکه زندگی رو برای عشق ، وعاشقی رو باخدا .
 



نوشته شده توسط واحد یکتا(احسان).... تقدیم به دوست( ا.م.vahed 90/3/17:: 8:45 عصر     |     () نظر
به نظر من دوستی وعشق بسته ی شکلاتی پرتقالی وخوش مزه ای است که همه دوس دارند!

نویسنده ومحقق : واحدیکتا

مسلما هیچ انسانی بدون کمک خدای آفریدگارش قادر به ادامه ی حیات وموفقیت وخوشبختی نیست.
نیاز اجباری ما انسان ها به ذات اقدس الی وآفریدگار یگانه مون ،نعمت ورحمت است ودراین جا یک ذره ظلم واجحاف وجودندارد بلکه چون خدامارو فارغ از زبان ونژاد وموقعیت ودارایی .مقام وجنسیت وسن،دوست دارد،این سنت فطری رو درنهاد هر انسانی قرار داده تا با بندگی وپیوندبا او خوشبختی را از صمیم قلب احساس کند والبته انسان در مسیر عمل ورفتار ونیت وسخن،مختار آفریده شده تا عقیده وباورش را خودش انتخاب کند وبه میزان نیت وعمل ورفتار وسخنش به او پاداش وسزاداده شود..
داشتن ونداشتن مادیات ومقام های دنیایی ودانش وعلوم مختلف وتحصیلات ومدارک گوناگون مهارتی ودانش آموزی وزیبایی ورفاه یانداشتن هریک از این چیزها دلیل بر ایمان وشخصیت خوب کسی نیست واگرچه همه ی این ها خوب وارزش مند هستند اما انسان چنن خلق شده که تنها در پیوند وارتباط واطاعت از خدای آفریدگارش به خوشبختی ورضایت قلبی می رسد وکمالات انسانی در او بروز ورشد می کنند واین برای همه ی انسان ها در سراسر دنیا با هر زبان ونژاد وموقعیت وجنس وسنی وفق می کند.
اما چرا از ایمان وتعهدحرف زدم؟ - چون می خواهم راجع به مراحل عشق کمی حرف بزنم ودیدگاه های سایرین را با نظریات خودم تالیف وبیان کنم .
به نظر من عشق (آن چیزی که بعدا به شرح آن می پردازم!) دلیل اصلی احساس خوشبختی ورضایت از زندگی وبودن است.
در حقیقت اگر عشق ومحبت در میان همه ی انسان ها کامل بود،هیچ فقر وفحشا وگرسنگی ونیاز مندی وغم ورنج وناامیدی وتنهایی در دنیا باقی نمی ماند چون به نظر من عشق به هم نوع وتعهد به وظایف انسانی باعث توازن وتعادل دنیای هستی ما می شد ودلیل وجود انسان های گرسنه ، محتاج،غمگین ، رنجور،نا امید وتنهاوناراضی  در دنیا سوء استفاده ی انسان ها از اختیارات ونعمات خداوند است که به اوداده شده است که گاهی صاحب این احوالات نامطلوب وسخت ، خودش مستقیما باعث ایجاد این وضعیت ها می شود وگاه غیر مستقیم،به خاطر انتخاب وعمل زشت سایرین .
عشق را روان شناسان در حوزه های متعدد روحی  وروانی وجسمانی انسان بررسی کرده وتقسیماتی را برای مراحل تکامل وتعالی آن برشمرده اند والبته این تعاریف از عشق کامل دربیان سایرمحققین گاهی تفاوت هایی دربیان با هم داردولی معمولا محتوای مشابه ومترداف واصولا هدف ونهایتی مشترک ویکسان دارد.

من هم جرات کرده وبه نوبه ی خود با کمک تجارب خودم دانش اکتسابی وفهم وشعور خودم ونتیجه گیری از سایر تحقیقات ومطالعات  وپژوهش ها به شرحی موجز وکوتاه از عشق وآنچه عشق می گویند می پردازم ..



















به نظر من هدف همه ازعشق رسیدن به خوشبختی وسعادت در تعریف واندیشه وباور خودشان است .
عشق ،بهانه ومسیری است برای ابراز این انسان بودن در معنای حقیقی .
انسانی که می تواند به ما عشقی پر محتوا وزیبا را به ما بدهد که شامل سایر نیاز های روحی وجسمی ورضایت قلبی است،بهترین شخصی است که به عقیده ی من می توانیم با او خوشبخت باشیم وبه جستجو در خود وجهان هستی بپردازیم واز کنار هم بودنم مون احساس لذتی ،نستوه با کلمات  محدود ودر دایره ی افکار واندیشه های مادی ،داشته باشیم که به ما خشبختی راهدیه می دهد.

اولین مرحله ی عشق دیدن، شور واشتیاق  وشناختن است وبعد دوباره شور واشتیاق ،اما با عمق بیشتر وروشن تر، وبعدشناخت ومعرفت است وبعداز آن مهر ودوستی .بعداز آن تعهد وحس مسولیت است وصمیمیت مرحله ای است که بعد از شور واشتیاق اولیه کم کم شکل می گیرد وبا رفاقت ودوستی تا بی نهایت ادامه دارد ..
من شخصاتا کسی را نشناسم واشتیاقی به او نداشته باشم وصمیمانه دوست نداشته باشم والبته اختیار خودم نباشد، برای زندگی مشترک انتخاب نمی کنم !

البته به ازدواج در سن مناسب اعتقاد دارم چون تاخیر به بهانه ی شغل پردرآمدیا ادامه تحصیل وداشتن استقلال ونداشتن بالاسر،حتی همسر!،بهانه های واهی ومخرب روحی اند که آسیب های اجتماعی وروانی متعددی را متوجه جوانان می کند وخانواده ها در این مرحله وموضوع نقش عمده ای را ایفا می کنند تا باآموزش های درست وکم کردت توقعات خودشان به کم کردن توقعات جوانان کمک کنند وبا سخت گیری های کورکورانه وچشم وهم چشمی ها مانع خوشبختی جوانان نشوندأ
متاسفانه این فرهنگ یا آموزش وتلقین های غلط والدین الان توقعات نسل جوان را آنقدر بالا برده که آن ها فکر می کنند ازدواج مانع پیشرفت وترقی واستقلال آن ها می شود وبه تلقی اینکه همسر ،بالاسر وارباب وزور گو ویک فرد متجاوز وغریبه است!؟! از ازدواج گریزانند وبرای خودشان دنبال تحصیلات وثروت اندوزی می روند که البته داشتن ثروت ودانش خیلی خوب ومفید است ولی وقتی از روند طبیعی زندگی انسان را جداکند دیگر باید در مورد ارزش آن بازنگری کرد وبه نظر من هر چیزی حتی دانش وثروت وقتی مانعی برای برقراری روال طبیعی زندگی باشدمخرب ومضر است وباید به مسیر درست خودش هدایت شود.
ما درس می خوانیم وثروت جمع می کنیم که یک زندگی راحت وآرام داشته باشیم اما عملا ضدآن است وزندگی برای ما سخت وپیچیده وخسته کننده می شود!؟
چون ما به دنبال نیازهای غیرضروری می رویم وچشم وهم چشمی وداشتن بیشتر وبیشتر وفخر فروشی وتکبر وجاه طلبی مانع خوشبختی ما انسان هاست وهدف خلقت را ازیاد می بریم وهمین باعث سخت شدن هررروز زندگی می شود وآماررسمی 60 درصد طلاق در ایران ازنتایج این بحران انسانی ومدیریت غلط آموزشی است ودر واقعیت ضدارزش ها را ارزش دانستن امروزه به عنوان مد ومحکم کاری وحق!!؟؟!! تعبیر وادعا می شود..
خانواده هایی هم به بهانه ی حفظ آبرو!!؟!! توقعات شان راآنقدر بالا می برند که دیگرارزش بی نهایت عشق وزندگی ،به یک تجارت تبدیل شده وعملابعضی ازدواج هایک نوع معامله ی مادی شده وهرلحظه درخطر فروپاشی است وفساد اخلاقی ومشکلات روحی وتنهایی های درونی انسان ها را در این عصر ماشینی وبی روح به دنبال دارد..

در حقیقت وضعیت خوب نیست بلکه ماشین ها زیاد شده اند اسباب راحتی جسم زیاد شده اند وهمه مشغول وسرگرم هستیم ولی در حقیقت بدن مان به شکل کذایی به این وضع وخیم عادت کرده وعلت بیشتر بیماری ها در عصر حاضر ،همین نوع نگرش وزندگی های بی روح ومادی انسان هاست..
عشق اساساخمیر مایه ی خوشبختی است ودرک زندگی ورسیدن به صمیمیت ورفاقت وصداقت قلبی میان زن وشوهر ها وعاشقان تنها در سایه ی یک عشق واقعی میسر است که در همه ی جهات عشق رشد کرده باشد وهم زمان این ابعادسیر صعودی وسپس، ثبات داشته باشند..
 ////
سمبل جهانی ازدواج((آرم جهانی ازذواج))
البته اینم برای دانستن است. ولی قبول یاردش به عهده ی شماست!

کلمات کلیدی: عشق، زندگی، هوس


نوشته شده توسط واحد یکتا(احسان).... تقدیم به دوست( ا.م.vahed 89/3/2:: 7:2 عصر     |     () نظر



ثبت سفارش تایپ و ترجمه