1) اولین نامه
ای نامت از دل و جان در همه جا به هر زبان جاریست
عطر پاک نفست ، سبز و رها ، از آسمان جاریست
نور یادت ،همه شب ، در دل ما ، چو کهکشان جاریست
تو نسیم خوش نفسی
من کویر خار و خسم
گر به فریادم نرسی
من چو مرغی در قفسم
تو ، با منی ، اما
من از خودم دورم
چو قطره از دریا
من از تو مهجورم
ای نامت از دل و جان در همه جا به هر زبان جاریست
عطر پاک نفست سبزو رها از آسمان جاریست
نور یادت همه شب در دل ما چو کهکشان جاریست
با یادت ای بهشت من آ تش دوزخ کجاست
عشق تو درسرشت من با دل و جان آشناست
با یادت ای بهشت من آ تش دوزخ کجاست
عشق تو درسرشت من با دل و جان آشناست
چگونه فریادت نزنم
چرا دم از یادت ننهم
در اوج تنهائی
اگر زمین ویرا نه شود
جهان همه بیگانه شود
تویی که با مایی
ای نامت از دل و جان در همه جا به هر زبان جاریست
عطر پاک نفست سبزو رها از آسمان جاریست
نور یادت همه شب در دل ما چو کهکشان جاریست
2) نامه ی دوم
هنوزم فک می کنم میشه واسه ت نامه نوشت
با سه چار تا غلط املایی ویه خط زشت
بنویسم برسه به دست خوب من ، خدا
به همون نشونی همیشگی ، باغ بهشت
هنوزم فک می کنم روی بووم خونه مون به تو نزدیک ترم
می تونم ازون بالا ، مثل پر پرنده ای ، سبک بپرم
هنوزم فک می کنم دوس نداری دیده بشی
واسه این ، رو درختا ،یواشکی دس می کشی
من همه ش مواظبم یه وقتی رنجیده نشی
نمونه یه برگ خسته وشکسته زیر پام
آخه محض خاطرت یه عمریه سر به هوام
چ کنم دست خودم نیس ، خیلی عزیزی تو برام ..
خواننده : مجید اخشابی
3 ) نامه ی سوم
یه احساس عجیب دیگه می خوام
همونی رو که قلبم میگه می خوام
یه صبح دیگه و یه حال تازه
یه رویایی که آرامش بسازه
یه احساس عجیب دیگه می خوام
که پیدا شه میون اشک چشمام
دلم می خواد روی ابرا بشینم
تا دنیا رو از این بهتر ببینم
خدایا قلب من پیش تو گیره
کنار تو همه چی بی نظیره
می تونم غصه رو از هم بپاشم
می تونم عاشق خورشید باشم
کنار تو همه چی خوب میشه
می تونم عاشقت باشم همیشه
دلم قرصه به خورشید و به ماهت
دلم قرصه به گرمای نگاهت
خدایا قلب من پیش تو گیره
کنار تو همه چی بی نظیره
می تونم غصه رو از هم بپاشم
می تونم عاشق خورشید باشم
ترانه سرا : سید محمد کاظمی
تنظیم : سیاووش صدری
خواننده : بهنام صفوی
4) نامه ی چهارم
جان عاشق
خواننده : بهرام حصیری
آهنگساز : اسد الله ملک
شاعر : مشفق کاشانی
خدایا ببین غرق در اشک و آهم غریقی نشسته به موج نگاهم
ببین در دل شب نشان از تو جویم هوای تو دارم سخن از تو گویم
تو این جان عاشق به من دادی دلی چون شقایق به من دادی
به یادت همه شب دل من خــــــــــــدایا درین سینه ی خسته چون نی بنالم
نیســـــتان جـانم به بانگ جرس ها به خون خفته اکنون که تا کی بنالم
خـــــدایا من این بار سنــگین غـــــم را به عشق تو بر دوش جان می گذارم
من آن مرغ سرگشته ی شب نوازم که در باغ هســتی نوای تو دارم
تو این جان عاشق به من دادی دلی چون شقــایق به من دادی
به یادت همه شب دل من خــــــــــــدایا دراین سینه ی خسته چون نی بنالم
نیســـــتان جانم به بانگ جرس ها به خون خفته اکنون که تا کی بنالم
سحر خنـده کرد و سپیده دمید مرا رهنمون شد به نور امید
تو این جان عاشق به من دادی
دلی چون شقایق به من دادی
5) نامه ی پنجم
نبودی ، نبودم تو هستی که هستم
به تو تکیه میدم تو رو می پرستم
به تو تکیه میدم که عاشق ترینی
که دلواپس ِلحظه های زمینی
من از تو نگفتم شنیده گرفتی
به یادت نبودم ندیده گرفتی
می خوام مثل آینه پیش روت بشینم
تو رو با تموم وجودم ببینم
بذار روح من با نگات زیر و رو شه
بذار پیرهن آسمونُ بپوشه
همه دلخوشی ها گذشت و تو موندی
تو بیراهه هامُ به مقصد رسوندی
امیدم به جز تو شده ناامیدی
همیشه تو آخر به دادم رسیدی
سراینده : دکتر افشین یداللّهی
خواننده : حامی
6 ) ششمین نامه
نگاهم رو به سمت تو، شبم آیینه ی ماهه
دارم نزدیکتر میشم، یه کم تا آسمون راهه
به دستای نیاز من، نگاهی کن از اون بالا
من این آرامش محضو، به تو مدیونم این روزا
خدایا دوستت دارم، واسه هر چی که بخشیدی
همیشه این تو هستی که، ازم حالم رو پرسیدی
بازم چشمامو می بندم، که خوبی هاتو بشمارم
نمی تونم فقط میگم، خدایا دوستت دارم
تو دیدی من خطا کردم، دلم گم شد دعا کردم
کمک کن تا نفس مونده، به آغوش تو برگردم
تو حتی از خودم بهتر، غریبی هامو می شناسی
نمی خوام چتر دنیا رو، که تو بارون احساسی
خدایا دوستت دارم، واسه هر چی که بخشیدی
همیشه این تو هستی که، ازم حالم رو پرسیدی
بازم چشمامو می بندم، که خوبی هاتو بشمارم
نمی تونم فقط میگم، خدایا دوستت دارم
ترانه سرا :
آهنگ :
خواننده : مازیار فلاحی
اگر چه خونه پیدا نیست اگر چه راه تاریکه
اگر چه قلب ها دور و تنای خسته نزدیکه
اگرچه زندگی کردن شبیه مرگ می مونه
دیگه دل بستن آسون نیست ولی دل کندن آسونه
زمستونه تموم سال ، دلا یخ بسته توو سینه
اگرچه اشک هامونو کسی اینجا نمی بینه
اگر چه شب برای ما ،یه دام تازه می سازه
هنوزم شب چراغ عشق ، به تاریکی نمی بازه
هنوزم میشه سمت نور ، یه راه تازه پیدا کرد
هنوزم میشه با تدبیر ، درای بسته رو وا کرد
هنوزم میشه بی پروا ، به سمت خونه برگردیم
هنوزم میشه پیدا کرد ، امیدی رو که گم کردیم
زمستونه تموم سال ، دلا یخ بسته توو سینه
اگرچه اشک هامونو کسی اینجا نمی بینه
اگر چه شب برای ما ، یه دام تازه می سازه
هنوزم شب چراغ عشق ، به تاریکی نمی بازه
خواننده : علیرضا بلوری
"نحوه پاسخ خداوند به دعا ها"
خداوند به سه طریق به دعاها جواب می دهد:
او می گوید آری و آنچه می خواهی به تو می دهد...
او میگوید نه و چیز بهتری به تو می دهد...
او می گوید صبر کن و بهترین را به تو می دهد...
شخصی را به جهنم میبردند.
در راه بر میگشت و به عقب خیره میشد.
ناگهان خدا فرمود: او را به بهشت ببرید.
فرشتگان پرسیدند چرا؟
پروردگار فرمود: او چند بار به عقب نگاه کرد ….. او امید به بخشش داشت
دنیا مسافر خونه ایست ، که دیواراش توخالیه
تکیه گاه هیچ کسی نیست ، یه تصویر پوشالیه
اما همین دنیای پوچ ، میتونه که بهشت باشه
برای هنگام درو ، مزرع خوب کشت باشه
حالا که مسافریم ، حالا که باید بریم
این همه بی وفا نباش ، از معرفت جدا نباش
اینهمه خود بزرگ بین و بی خبر از خدا نباش
مرگی در کار نیست .. مرگ ما تولد دیگر ماست
گرچه که نابودی پیکر ماست
مرگی در کار نیست مرگ ما تولد دیگر ماست ..
اعمال خیر ضمانت دفتر ماست
کاش می شد بیدار شیم از خواب غفلت ..
کاش می شد آزاد شیم از بند ظلمت
بدونیم دنیای ما صاحبی داره ،خود بنا نشده : خالقی داره
آخه کار ما ،فقط خور و خواب نیست
اینهمه نظم بی حساب و کتاب نیست
عارفان دریابند عاقلان می دانند اما جاهلان هنوز در خوابن
حالا که مسافریم حالا که باید بریم
این همه بی وفا نباش ، از معرفت جدا نباش
اینهمه خود بزرگ بین و بی خبر از خدا نباش
این همه خود بزرگ بین بی خبر از خدا نباش
ترانه سرا:
تنظیم وآهنگ:
خواننده : بابک رادمنش
دهانم پر از حرفـ استـ...
ولی با دهان پر که نمی شود حرفـ زد!
نوشته شده توسط
واحد یکتا(احسان).... تقدیم به دوست( ا.م.vahed
91/10/1:: 11:17 صبح
|
() نظر