جنبه عاطفی ازدواج برای زنان بیش از مردان تاثیر گذار است . به عقیده مشاوران خانواده از نظر زنان همسر به معنی امنیت , حمایت , قدرت و فرد صمیمی برای در میان گذاشتن احساسات و افکار است .به گزارش واحد مرکزی خبر از دید زن , شوهر کسی است که با او می توان هر آنچه را با دیگران حتی والدین و خواهر و برادر نمی توان تقسیم کرد در میان گذاشت و به معنی واقعی کلمه شریک شد. در عین حال شوهر کسی است که پدر فرزندان اوست پس نقش او در هماهنگ ساختن این نقش ها بسیار است.بیشتر این نقش ها برای زن از نقطه نظر احساسی حائز اهمیت است.اگر شوهر از این امر طبیعی آگاه نباشد و سعی نکند به همسرش اطمینان خاطر دهد که زندگی مشترک آنان در اولویت است مشکلا تی برای زن ایجاد خواهد شد. زن در افکار و روحیات خود دچار استرس و تنش شده و به تدریج به انواع بیماری های جسمی و روحی هر چند خفیف دچار می شود.وقتی او وابسته به شوهر باشد اما احساس راحتی و آرامش خاطر نکند از نظر امنیت به ویژه امنیت مالی نیز احساس ناامنی خواهد کرد.هر چقدر هم زن به والدین , خواهر و برادر و دوستان و آشنایان نزدیک باشد وقتی احساس کند شوهرش از نظر روحی نزدیک به او نیست احساساتی از قبیل خشم , تاسف و نارضایتی بر او مسلط شده و به روحیه او لطمه می زند. حتی اگر بسیاری از افراد به او احترام بگذارند از آنجا که وقتی همسرش دور و بر اوست احساس اعتماد به نفس بیشتری می کند درغیر این صورت این احساس دچار ضعف می شود و احساس می کند نیاز به تایید و تحسین را از جانب افراد دیگری دریافت کند که همین امر موجب بسیاری از دلسردی ها و دلزدگی ها از زندگی مشترک خواهد شد .
کلمات کلیدی: جنبه عاطفی ازدواج برای زنان مهمتر است
اغلب مردهایی که در معرض استرس شدید قرار دارند در خود فرومیروند، سکوت میکنند و بیاحساس میشوند تا مسئله خود را به شکلی حل کنند.
از آنجایی که طبیعت اصلی مرد، مردانه و مذکر است برای مبارزه با استرس به این نیاز دارد که خود را از معرکه عقب بکشد و مدتی را به تنهایی بگذارند. این رفتار قدرت مردانه او را تشدید و تقویت میکند.بنابراین زمان مناسبی برای رسیدگی به واکنشهای عاطفی و احساسی نیست. اغلب مردها در برخورد با استرس ابتدا با احساسات خود قطع رابطه میکنند تا بتوانند به طور عینی و منطقی با مسئله پیش آمده برخورد کنند.
زنها از این رفتار مردها به هراس میافتند زیرا اگر قرار باشد زنی با احساسات خود قطع ارتباط کند باید به قدری ناراحت باشد که بخواهد کسی را رد کند اما این موضوع در مورد مردها صدق نمیکند در حالیکه مردها خود به خود در واکنش به استرس با احساسات خود قطع رابطه میکنند.
مرد توانایی آن را دارد که در لحظهای در خود فرو برود و سکوت اختیار کند به همین شکل میتواند در لحظهای از این حال خارج شود.
وقتی مردها متعادلتر میشوند برای آنها صحبت درباره اینکه از چه موضوعی ناراحت بودند سادهتر میشود.
وقتی مرد از دنیای سکوت و تنهایی بازمیگردد ممکن است حرفی برای گفتن نداشته باشد زیرا ممکن است به این نتیجه رسیده باشد که دلیل و موضوعی برای ناراحت شدن وجود ندارد. در اغلب موارد وقتی مرد از سکوت و انزوا خارج میشود و میگوید که همه چیز خوب و عالیست بهتر است زنش به این گفته او اطمینان کند و در شرایط آرام قرار بگیرد.
زنها را درک کــنید
نیاز به درک شدن برای زنها
وقتی مرد، زمان کافی برای درک کردن احساسات و نیازهای همسرش صرف نمیکند زن به سادگی سردرگم میشود و امکان اینکه واکنشی شدید و بیتناسب نشان دهد افزایش مییابد.
وقتی زنی احساسات خود را با شوهرش در میان میگذارد اگر شوهر به حالت انفعالی به صحبتهای او گوش فرا دهد و امیدوار باقی بماند که به زودی حرفهای زنش تمام خواهد شد روی او اثر میگذارد و بر ابهامات یا ناراحتیهایش میافزاید.
وقتی زنها تصمیم میگیرند مانند مردها رفتار کنند و به منطق بیش از احساسات خود بها بدهند گیج و سردرگم میشوند به خصوص اگر قرار باشد زیر فشاری برای تصمیمگیری باشند. معمولا وقتی زنی سردرگم است، میخواهد تصمیمی بگیرد در این زمان او بیش از هر چیز به آرامش نیاز دارد وباید آرام بگیرد و احساساتش را مرور کند. در این زمان است که میتواند به راحتی تصمیم بگیرد. وقتی مردی برای درک کردن زنش به حرفهای او گوش میدهد خود به خود متعادلتر میشود و زن زمانی متعادلتر میشود که بتواند حرفها و احساساتش را بازگوید و این تنها زمانی میسر است که مردها بتوانند زبان تکلم زنها را بیاموزند و زنها هم به طریقی سخن بگویند که مردها میل به شنیدن داشته باشند.
یکی از فواید گوشدادن مردها به صحبت همسرانشان این است که آنها احساسات خود را کنار میگذارند و از افکار خود برای درک احساسات زنشان و این که چرا او چنین احساسی دارد استفاده میکنند
کلمات کلیدی: روان شناسی زن/مرد
اغلب مردهایی که در معرض استرس شدید قرار دارند در خود فرومیروند، سکوت میکنند و بیاحساس میشوند تا مسئله خود را به شکلی حل کنند.
از آنجایی که طبیعت اصلی مرد، مردانه و مذکر است برای مبارزه با استرس به این نیاز دارد که خود را از معرکه عقب بکشد و مدتی را به تنهایی بگذارند. این رفتار قدرت مردانه او را تشدید و تقویت میکند.بنابراین زمان مناسبی برای رسیدگی به واکنشهای عاطفی و احساسی نیست. اغلب مردها در برخورد با استرس ابتدا با احساسات خود قطع رابطه میکنند تا بتوانند به طور عینی و منطقی با مسئله پیش آمده برخورد کنند.
زنها از این رفتار مردها به هراس میافتند زیرا اگر قرار باشد زنی با احساسات خود قطع ارتباط کند باید به قدری ناراحت باشد که بخواهد کسی را رد کند اما این موضوع در مورد مردها صدق نمیکند در حالیکه مردها خود به خود در واکنش به استرس با احساسات خود قطع رابطه میکنند.
مرد توانایی آن را دارد که در لحظهای در خود فرو برود و سکوت اختیار کند به همین شکل میتواند در لحظهای از این حال خارج شود.
وقتی مردها متعادلتر میشوند برای آنها صحبت درباره اینکه از چه موضوعی ناراحت بودند سادهتر میشود.
وقتی مرد از دنیای سکوت و تنهایی بازمیگردد ممکن است حرفی برای گفتن نداشته باشد زیرا ممکن است به این نتیجه رسیده باشد که دلیل و موضوعی برای ناراحت شدن وجود ندارد. در اغلب موارد وقتی مرد از سکوت و انزوا خارج میشود و میگوید که همه چیز خوب و عالیست بهتر است زنش به این گفته او اطمینان کند و در شرایط آرام قرار بگیرد.
زنها را درک کــنید
نیاز به درک شدن برای زنها
وقتی مرد، زمان کافی برای درک کردن احساسات و نیازهای همسرش صرف نمیکند زن به سادگی سردرگم میشود و امکان اینکه واکنشی شدید و بیتناسب نشان دهد افزایش مییابد.
وقتی زنی احساسات خود را با شوهرش در میان میگذارد اگر شوهر به حالت انفعالی به صحبتهای او گوش فرا دهد و امیدوار باقی بماند که به زودی حرفهای زنش تمام خواهد شد روی او اثر میگذارد و بر ابهامات یا ناراحتیهایش میافزاید.
وقتی زنها تصمیم میگیرند مانند مردها رفتار کنند و به منطق بیش از احساسات خود بها بدهند گیج و سردرگم میشوند به خصوص اگر قرار باشد زیر فشاری برای تصمیمگیری باشند. معمولا وقتی زنی سردرگم است، میخواهد تصمیمی بگیرد در این زمان او بیش از هر چیز به آرامش نیاز دارد وباید آرام بگیرد و احساساتش را مرور کند. در این زمان است که میتواند به راحتی تصمیم بگیرد. وقتی مردی برای درک کردن زنش به حرفهای او گوش میدهد خود به خود متعادلتر میشود و زن زمانی متعادلتر میشود که بتواند حرفها و احساساتش را بازگوید و این تنها زمانی میسر است که مردها بتوانند زبان تکلم زنها را بیاموزند و زنها هم به طریقی سخن بگویند که مردها میل به شنیدن داشته باشند.
یکی از فواید گوشدادن مردها به صحبت همسرانشان این است که آنها احساسات خود را کنار میگذارند و از افکار خود برای درک احساسات زنشان و این که چرا او چنین احساسی دارد استفاده میکنند
کلمات کلیدی: روان شناسی زن/مرد
متاهلین مجردان را از ازدواج نهی می کنند؟؟
بارها شنیدیم از اطرافیان خود هنگامی که در یک جمع نشستیم در آن جمع اگر پسری در مورد ازدواج کردن صحبتی به میان بیاورد اکثر مردان متاهل در آن جمع می گویند یه موقع خیلی عذر می خوام خر نشی بری زن بگیری یا اینکه بارها به این و آن میگویند عجب اشتباهی کردم زن گرفتم امروز تصمیم دارم در این مقاله به دلایل این مسئله
بپردازم .
خب همه ما می دانیم معنی ازدواج برای پسرها یا دخترها در برخی زمینه ها مشترک و در برخی زمینه ها متفاوته اولین مسئله ای که برای پسرها در امر ازدواج مهم تلقی میشود حفظ مسئولیت میباشد و در مورد دختران اولین مسئله معمولا آزادی میباشد این نقطه اختلاف و اما نقطه اشتراک اینه که خواه یا نا خواه هر دوی آنها قبل از ازدواج اکثر
مواقع مسائل جنسی هم مدنظرشون قرار میگیره پس اینجا شد نقطه اشتراک در اینجا دو طرف به جای آنکه به نقاط مشترک فکر کنند باید به نقاط اختلاف فکر کنند و آنها ار به حداقل کاهش دهند . حالا آقا پسرا زمانی که تشکیل خانواده میدهند به لحاظ مسئولیت پذیری بیشتر یکسری محدودیتها نسبت به دوران مجردی براشون شکل میگیره که این
طبیعیه و بایدم همینطور باشه مسلم بدونید درامد مالی مردها در دوران متاهلی چند برابر درامد آنها در دوران مجردی میباشد و اگر یک همسر خوب اختیار کرده باشند به خیلی چیزا میرسند که در دوران مجردی آن چیزها را نداشتند بعد از یک مدتی که از زندگی گذشت مردها به این فکر میرسند که خوب منی که مثلا الان فلان میزان درامد دارم و
فلان ماشین و فلان جا هم خونه دارم چه کاری بود زن بگیرم اگه مجرد بودم که بیشتر لذتش رو میبردم تا الان که صبح تا شب باید کار کنم اما جالب اینجاست که همین آقا به این فکر نمیکنه چرا زمانی که مجرد بود این تشکیلات رو نداشت پس اگر مسئولیت زندگی مشترک به دوش او نبود مسلما فقط به اندازه تامین نیازهای خودش تلاش میکرد نه
بیشتر پس به این درامد و این امکانات نمیرسید البته این درمورد افرادیست که دستشون تو جیب خودشونه نه جیب پدرشون.
به هر حال نگاه کردن به ازدواج از دید هوس اشتباهه چون هوس مقطعی میباشد و زود گذر ، کسی شما آقایون را مجبور به ازدواج نکرده ، کرده ؟ پس به خاطر داشته باشید شما خودتان خواسته اید اما اینم در نظر داشته باشید ازدواج یک ریسک بزرگیست در زندگی اگر همسری انتخاب کنید که از هر نظر ایده ال باشد شما را به عرش میبرد مردان
بزرگ همیشه زنان بزرگی داشتند و بالعکس اگر یک انتخاب نا صحیح انجام دهید از عرش به فرش سقوط می کنید به جای آنکه در انتخابهاتون اولین معیار شما از انتخاب همسر رابطه جنسی باشد و ظاهرو ... اولین معیار را بر پایه صداقت ، صبر ، تقوا و سایر خصوصیات باطنی بگذارید بعدا برید سراغ ظاهر . هیچوقت همسری
انتخاب نکنید که از شما بزرگتر باشد ، از شما زیبا تر باشد یا از نظر مادی و سطح تحصیلات از شما برتر باشد همسری انتخاب کنید که در سطح شما باشد حتی المقدور کمی پایین تر تا بتواند به شما تکیه کند و شما را در تمامی مراحل زندگی قبول داشته باشد .
قبل از ازدواج سعی کنید اول خودتون را بشناسید و سپس سعی کنید با توجه به شناختی که از خود پیدا کردید همسری را انتخاب کنید و او را بشناسید عجله نکنید اکثر این احساساتی که فکر میکنید دوست داشتن و علاقه است و یا شاید عشق احساساتی مجازی بیش نیستند که بعد از 6 ماه زندگی از بین رفته و جای خود را کم کم به احساست حقیقی
می دهند اگر همسر خود را نشناخته باشید تازه اونروزی که احساسات حقیقی شما شکل گرفت میبنیید که معیار انتخاب شما اشتباه بود و دیگر یک عمر سوختن و ساختن بهمراه دارد . مسلم و پر واضح است که یکسری از شناختها در طول زندگی بدست می اید و قبل از ازدواج مشخص نمیشود حتی این درمورد شناخت فردی هم صادقه یعنی
شما برخی رفتارهاتون رو زماینی میشناسید که وارد زندگی مشترک شده اید این درمورد خودتون بود در مورد شناخت دیگری که جای خود دارد.
زیاد میبینم و میشنوم که سایرین در مورد فلان شخصی که مشکل داره می گویند زن که بگیره خوب میشه تازه اگر ازدواج کرد و خوب نشد میگن بچه دار که بشه خوب میشه و درآخرم باز میگن طلاق که بیگره خوب میشه جالبه ، خواهشن اگر میخواهید انسان موفقی باشید به اینگونه حرفها توجه نکنید اگر احساس میکنید ضعفی دارید باید قبل از
ازدواج اون ضعف رو برطرف کنید حتی مسائل کوچک به عنوان مثال خیلی از پسرها بد غذا هستند و همه جور غذایی نمیخورند ( از جمله خوده من ) خوب اطرافیان میگویند زن که بیگره دست پخت زنشو مجبور بخوره ای بابا این مسئله چه ربطی به ازدواج داره اگرم اونروزی که ازدواج کرد و اون غذا رو خورد به خاطر این نیست که
چون همسرش این غذارو جلوی اون گذاشته ، این کارو انجام میده به خاطر اینه که چون در ابتدای زندگی دو نفر بیشتر نیستند حالا اگر قرار باشه یکی از آنها هم سر سفره نیاید که دیگه نشد زندگی . و البته دلیل کم رنگ دیگری هم دارد و اون مخارج زندگی که باعث میشه هر انچه که هست رو با جان و دل نوش جان کند .
سخن آخر :
باز هم یاداور میشوم ازدواج بزرگترین ریسک در طول زندگی انسان است در انتخاب همسر دقت کنید اگر ازدواج کردید و زندگی بدی دارید دلیل نمیشه دیگران را از ازدواج منع کنید . در مورد امر ازدواج آینده نگر باشید اما گام به گام پیشروی کنید و عجله نکنید اکثر مواقع زندگی بعد از ازدواج اون چیزی نیست که قبل از ازدواج بهش فکر
میکردیم بلکه دقیقا چیزایی هستش که ما بهشون فکر نمیکردیم پس دقت کنید . در انتخاب همسر هم باید منطق به خرج داد و هم احساس اما کفه منطق در ترازو باید سنگین تر باشد . خودشناسی یک هنر محسوب میشه انسانی موفقه که بتونه خودش رو بشناسه پس امیدوارم هنرمندان قابلی باشید . زیاد سخت نگیرید همه اینها زودتر از انچه
فکر کنید میگذرد . موفق باشید http://jashn.anzaliblog.com/34410/index.html
قبل از ازدواج این 25 سئوال را حتماً از همسر آینده خود بپرسید: 1) آیا شما میخواهید بچهدار شوید؟ اگر مایلید چند فرزند؟ 2) اگر زمانی مشخص شد من یا شما قادر به بچهدار شدن نیستیم، آیا قبول دارید که فرزندی را از پرورشگاه بپذیریم و بزرگ کنیم 3) اگر در آینده صاحب فرزند شویم، آیا حاضرید او را به مهدکودک بفرستیم؟ در غیر این صورت چه کسی از او نگهداری خواهد کرد؟ 4) آیا مادر باید از شغل خود چشم بپوشد و از فرزندان نگهداری کند؟ در این صورت وضعیت مالی زندگی مشترک به چه وضعی در خواهد آمد؟ آیا مرد خانه قادر است در این صورت زندگی را به تنهایی اداره کند؟ 5) تعطیلات را چگونه بگذرانیم؟ آیا برنامه تعطیلات را دو نفری خواهیم گذراند یا حتماً باید با فامیل به تعطیلات برویم؟ 6) در مواقعی که جر و بحث پیش میآید ، چه واکنشی نشان میدهید؟ آیا عصبانی میشوید؟ در صورت عصبانیت چه رفتاری از خود نشان میدهید؟ 7) نظر شما در مورد تعهد به زندگی چیست؟ در صورت خیانت از طرف خودتان یا من چه واکنشی نشان میدهید؟ 8) در مورد فرزندان چه رفتار و انطباقی مدنظرتان است؟ 9) عقاید مذهبی شما چگونه است؟ 10) در مورد روابط زناشویی چهنظری دارید؟ 11) در مورد مسائل مالی چهنظری دارید؟ درآمد هرکدام از ما چگونه خرج میشود؟ 12) هزینههای زندگی بر چه مبنایی تعیین میشود؟ منبع درآمد چگونه است و آیا کفایت زندگی مشترک را میکند؟ آیا امکان پسانداز وجود خواهد داشت؟ 13) 2 سال، 5 سال، 10 سال و 20 سال آینده، خود را چگونه میبینید؟ 14) ساعات خواب و بیداری و کارتان چگونه است؟ صبحها زود بلند میشوید؟ آیا عادت دارید شبها تا دیروقت بیدار باشید؟ 15) چهکسی مسئول خرید منزل، پخت و پز و تمیز کردن است؟ آیا در این زمینه کمک میکنید؟ 16) عادت خرجکردن پول در شما چگونه است؟ هر ماه چه میزان پسانداز میکنید؟ 17) آیا در خانواده شما سابقه بیماری روانی وجود دارد؟ 18) در مورد مسائل زیر ، اهداف طولانیمدت و کوتاهمدت شما چگونه است: شغل، فرزندان، مالکیت منزل و هر نوع متعلقات که به هر دوما مربوط است؟ 19) کجا زندگی خواهیم کرد؟ محل سکونت و منزل ما کجا و با چه شرایطی خواهد بود؟ 20) شهر محل سکونت ما کجا خواهید بود؟ آیا این شهر تغییر میکند؟ 21) آیا شغل شما به صورتی است که مجبورید شبها کار کنید؟ 22) آیا برای همسر آینده خود محدودیتهایی در ذهن دارید؟ 23) وقتی استرس دارید، ناراحتید و یا درگیری ذهنی شدیدی دارید، بهترین روش کمک به شما چیست؟ 24) اگر در ازدواج مشکلی پیش بیاید، تا چه مدت میتوانید صبر کرده و مشکل را حل کنید؟ آیا مسئلهای در ذهنتان وجود دارد که اگر در زندگی مشترک بروز کند بهنظرتان غیرقابل ترمیم و جبران است؟ 25) پنج روش کوچکی که شما به وسیله آن هر روز میتوانید به همسرتان بگویید و نشان دهید که دوستش دارید (البته بدون آنکه همسرتان تقاضا کند) چیست؟ پاسخ بعضی سوِالات به زمان زیادی احتیاج دارد. برای پاسخ به این سوِالات بهتر است هر دوی شما وقت بگذارید. نگذارید نداشتن پاسخ برای یک سوِال مانع بررسی سایر سوِالات شود. اگر پاسخ یک سوِال به تفکر بیشتری احتیاج دارد ،فعلاً از آن بگذرید و به سراغ سوِال بعدی بروید. یادتان باشد بهترین ازدواجها بر مبنای پایه و اساس محکم و قوی استوار شدهاند. http://jashn.anzaliblog.com/33778/index.html
کلمات کلیدی: سوالات قبل از ازدواج
?
بیماریهای عفونی به آن دسته از بیماریهایی می گویند که از فردی به فرد دیگر قابل انتقال است. عفونتهای منتقله جنسی نیز یک نوع از این بیماریهاست که در حین فعالیت جنسی انتقال مییابد.
سه نوع میکروب میتواند عامل اینگونه عفونتها باشد:
الف) انگل: انگلها حیوانات کوچکی هستند که از طریق فردی که آلوده میکنند تغذیه میکنند. فرد آلوده، میزبان نامیده میشود. شپش های ناحیة تناسلی نمونهای از اینگونه انگلهای منتقله جنسی است.
ب) باکتری: باکتریها موجوداتی هستند که تنها از یک سلول تشکیل شدهاند. آنها به همدیگر میپیوندند تا از بدن میزبان تغذیه کنند. باکتریهای سوزاک، سیفلیس، کلامیدیا و شانکروئید نمونههایی از باکتریهای عامل برخی بیماریهای منتقله جنسی هستند.
ج) ویروس: ویروسها مولکولهای پیچیدهای هستند که تنها پس از حمله به سلولهای میزبان میتوانند تکثیر یابند. ایدز، تبخال تناسلی و هپاتیت نمونههایی از ویروسهای عامل بیماریهای منتقله جنسی هستند.
معمولاً عفونتهایی که توسط ویروس بوجود میآید قابل درمان کامل نیستند و تنها در برخی موارد میتوان عفونت را کنترل نمود. برای انگلها درمان دارویی وجود دارد و باکتریها نیز با آنتیبیوتیک درمان میشوند.
بیماریهای شایع منتقله جنسی ویروسی
سه بیماری شایع در این دسته ایدز، تبخالتناسلی و زگیل تناسلی است.
ایدز ایدز توسط ویروس HIV منتقل میشود. این ویروس توان دفاعی بدن را در مقابل عفونتها تخریب مینماید و بدن را مستعد ابتلا به سایر عفونتها مینماید که گاه حتی میتواند کشنده باشد. ویروس HIV علاوه بر انتقال در حین فعالیت جنسی، از طریق سرنگ مشترک در بین معتادان تزریقی نیز قابل انتقال است.
تاکنون هیچ درمانی برای نابودی کامل ویروس ایدز در بدن شناخته نشده است اما برخی داروهایی وجود دارند که میتوانند تا حدودی بیماری را کنترل کنند یا پیشرفت آنرا به تعویق بیندازند.
تبخال تناسلی مهمترین علامت آن تاولهای دردناک و زخمهای باز در ناحیة تناسلی است. معمولاً قبل از ظاهر شدن این علائم، فرد احساس گزگز و یا سوزش در ناحیة تناسلی، پاها و یا باسن میکند.
در زنها ممکن است زخمها در واژن به صورت مخفی باشند و حتی ممکن است بعضی از زنان، متوجه بیماری خود نشوند!
زخمها معمولاً در ظرف ?-? هفته از بین میرود ولی ویروس همچنان در بدن برای همیشه باقی میماند و حتی ممکن است همین زخمها گاهبهگاه مجدداً ظاهر شوند. در صورتیکه این زخمها خیلی شدید باشند و یا تندبهتند ظاهر شوند، با برخی داروها میتوان آنرا کنترل نمود. همانطوریکه قبلاً نیز گفته شد این داروها نمیتوانند ویروس را از بدن حذف نمایند، بلکه تنها میتوانند علایم را کنترل کنند.
زگیل تناسلی ویروس عامل این بیماری، باعث زگیل در ناحیة تناسلی میگردد. در ابتدا، زگیلهای تناسلی کوچک، سفت و بدون درد هستند، ممکن است در ناحیة واژن و یا آلت مرد باشند، همچنین ممکن است در اطراف مقعد بوجود آیند. اگر در مراحل اولیه درمان نشوند ممکن است بزرگ شوند و نمایی گلکلمی و گوشتالو بوجود آورند.
اهمیت این زگیلها در آن است که برخی از آنها ممکن است خطر سرطان دهانه رحم یا سایر سرطانهای منطقه تناسلی را افزایش دهند.
درمان آنها با یک پماد که روی ضایعه مالیده میشود امکانپذیر است. درمانهای دیگر نیز برای درمان آن وجود دارد از جمله فریزکردن آن با یک جسم بسیار سرد که توسط پزشک انجام میگردد. همچنین برای برداشتن زگیلهای بزرگ ممکن است نیاز به جراحی باشد.
بیماریهای شایع منتقله جنسی باکتریایی سوزاک، سیفلیس و کلامیدیا انواع شایع از این گروه هستند که توسط باکتری منتقل می شوند
کلامیدیا عفونت کلامیدیا میتواند ترشح غیر طبیعی از ناحیة تناسلی و سوزش ادرار را بوجود آورد. در صورتیکه این بیماری در زنان درمان نشود، ممکن است عفونت لگنی را بوجود آورد که میتواند عامل نازایی یا حاملگی نابجا باشد. حاملگی نابجا زمانی است که جنین به جای آنکه خود را به رحم متصل کند و در آنجا رشد نماید، در لولههای رحمی میماند و شروع به رشد میکند. از آنجا که لولههای رحمی فضایی برای این رشد ندارند، لوله متورم میگردد و درد شدیدی را ایجاد میکند و حتی ممکن است پاره شود. برای درمان برخی از موارد حاملگی نابجا نیاز به جراحی وجود دارد که به علت آسیب دیدن لولة رحمی، شانس حامله شدن مجدد فرد کم میشود و حتی خود ممکن است خطر حاملگی نابجای دیگر را افزایش دهد.
متأسفانه کلامیدیا در برخی از افراد بدون علامت میماند و بدون اطلاع شرکای جنسی از عفونت یکدیگر در صورت عدم رعایت اقدامات محافظتی به آنان انتقال مییابد. کلامیدیا با آنتیبیوتیک مخصوص قابل درمان است
سوزاک از علایم اصلی این بیماری خروج چرک از واژن در زن و آلت مردانه در مرد است و ادرار کردن را دردناک و سخت میکند.
عوارض جدی و خطرناک سوزاک در زنان اتفاق میافتد. سوزاک نیز میتواند مانند کلامیدیا به عفونت لگن بینجامد و خطر حاملگی نابجا و نازایی را افزایش دهد. پنیسیلین و برخی از آنتیبیوتیکهای قوی دیگر میتوانند سوزاک را درمان کنند
سیفلیس علایم این بیماری ممکن است بسیار تدریجی آغاز شود یا حتی ناگهان قطع شود؛ به همین جهت ممکن است در ابتدا فرد متوجه بیماری خود نشود. اولین علامت معمولاً زخم باز و بدون درد است که ممکن است بر روی آلت مردانه، اطراف و یا داخل واژن، اطراف دهان، اطراف مقعد و یا حتی روی دستها بوجود آید. سیفلیس در صورتیکه درمان نشود میتواند به بیماری بسیار خطرناکتری تبدیل شود که کل بدن را درگیر کند. در این صورت ابتدا دانههای پوستی به صورت موقت در بدن ظاهر میشود و پس از آن قلب و دستگاه عصبی را آلوده میکند. پیشرفت بیماری آرام است و حتی سالها ممکن است طول بکشد تا به درکیری قلب و دستگاه عصبی ختم شود. درمان این بیماری با آنتیبیوتیک امکانپذیر است
بیماریهای منتقله جنسی انگلی شپش ناحیة تناسلی شایعترین بیماری منتقله جنسی انگلی است.
شپش عانه موهای ناحیة تناسلی را آلوده میکند و با مکیدن خون فرد آلوده زندگی میکند. انتقال آن در حین تماس جنسی ویا حتی از طریق لباسها و اجسام آلوده مانند توالتفرنگی و یا ملحفه است. این شپشها باعث خارش میشوند. شپش به خودی خود باعث خونریزی از پوست نمیشود ولی با خارش دادن محل، خونریزی بوجود میآید.
در صورت دقت با چشم غیر مسلح هم میتوان این شپشها را مشاهده کرد و با یک عدسی ممکن است تخمهای آنها نیز مشاهده شوند. آنها غالباً به پایة موها یعنی جایی که مو از پوست بیرون آمده است میچسبند.
این شپشها با داروهای موضعی که پزشک تجویز میکند و یا حتی با بعضی از شامپوهایی که در داروخانهها بدون نسخه قابل خریداری است ازبین میروند.
علایم و تشخیص بیماریهای منتقله جنسی آیا شما در معرض ابتلا به بیماریهای منتقله جنسی هستید، بسیار مهم و لازم است که شما علایم شایع این بیماریها را بدانید تا در صورت مشاهدة آنها، حتی با وجودیکه علایم به نظر شما خفیف باشد، بلافاصله به پزشک مراجعه نمایید.
بعضی از علایم شایع این بیماریها عبارتند از:
سوزش در ناحیة تناسلی
خارش در ناحیة تناسلی
خارج شدن ترشحات از پیشابراه و یا واژن
زخم در ناحیة تناسلی، دهان و یا مقعد
زگیل در ناحیة تناسلی و یا مقعد
لمس توده در ناحیة تناسلی و یا مقعد
بوی بد و متعفن از ناحیة تناسلی
تخلیه مدفوع دردناک
مجدداً قابل تأکید است که از آنجا که در بسیاری از موارد این بیماریها می توانند بدون علامت ظاهر شوند، لازم است که افراد در معرض خطر ، دائماً از نظر این بیماریها بررسی شوند. بسیاری از علایم مانند: زخمها، دانههای پوستی و ترشحات ممکن است برای مدتی خاموش شوند که این به معنای درمان بیماری نیست. بسیاری از ویروسها ممکن است دورهای بدون علامت و دورهای علامتدار شوند و در هر حال در بدن باشند.
پزشک معمولاً بعد از گرفتن شرح حالی از نحوة فعالیت جنسی، به دقت ناحیة تناسلی، مقعد و دهان را معاینه میکند و ممکن است از ترشحات و یا زخمهای باز نمونه بگیرد. گاهی نیاز به آزمایش ادرار میشود و یا ممکن است به آزمایش خون نیار باشد.
در صورتیکه پزشک به شما گفت که شما مبتلا به یک عفونت منتقلة جنسی شدهاید، میبایستی شریک جنسی خود را مطلع نمایید تا این فرصت را به او بدهید که او نیز مورد بررسی و در صورت نیاز درمان به موقع قرار گیرد. اگر به شریک جنسی خود اطلاع ندهید، او در صورت ابتلا در معرض بیماری خطرناکتر قرار میگیرد و شما نیز ممکن است خود مجدداً آلوده شوید
درمان و پیشگیری بیماریهای منتقله جنسی درمان بر اساس تشخیص دقیق نوع بیماری توسط پزشک به شما پیشنهاد میگردد. بیماریهایی که توسط باکتری و انگل بوجود میآیند مانند: سوزاک، سفلیس، کلامیدیا و شپش عانه معمولاً با درمان آنتیبیوتیک و درمان مخصوص به راحتی درمان میشوند.
بیماریهایی که توسط ویروسها منتقل میشوند مانند: هپاتیت، ایدز و زگیل تناسلی قابل درمان کامل با دارو نیست و درمانهای موجود به کنترل بیماری کمک میکند و ممکن است موفقیتآمیز نباشند.
در صورتیکه تاکنون هیچ تماس جنسی نداشتهاید، به هیچ عنوان در معرض ابتلا به بیماریهای منتقله جنسی نیستید. با این وجود، بعضی از بیماریها مانند: ایدز و هپاتیت از طریق سوزن آلوده نیز قابل انتقال هستند.
اگرتنها یک شریک جنسی دارید که او نیز شریک جنسی دیگری ندارد و هیچیک قبلا نیز به این بیماریها مبتلا نشده اید، شما در معرض ابتلا به این بیماریها نیستید مشروط به اینکه رابطة جنسی مقعدی و یا دهانی نداشته باشید.
کسانی که شرکای جنسی متعدد دارند به خصوص زمانیکه از تاریخچة جنسی آنان مطلع نیستند بسیار در معرض ابتلا به این بیماریها هستند
در زیر ? توصیه برای پیشگیری از ابتلا به بیماریهای منتقله جنسی پیشنهاد میشود:
?) همیشه و به درستی از کاندوم مردانه استفاده نمایید. استفاده از کاندوم ???% تضمین کننده عدم ابتلا به بیماریهای منتقله جنسی نیست (بخصوص زمانیکه به درستی و همیشه استفاده نشوند) ولی خطر ابتلا به این بیماریها را بسیار کاهش میدهد.
?) بعد از تماس جنسی، ناحیة خارجی تناسلی را با آب و صابون بشورید. شستن و دوش داخل واژن نه تنها کمکی به پیشگیری از بیماریهای منتقله جنسی و یا جلوگیری از بارداری نمی کند، بلکه با از بین بردن سدهای دفاعی طبیعی بدن، خطر این عفونتها و گسترش آن به مناطق بالاتر را اضافه می کند. پس منظور تنها شستشوی دستگاه تناسلی خارجی (مردانه، زنانه) است.
?) بعد از تماس جنسی، ادرار کنید تا برخی از باکتریهای وارد شده خارج شوند.
?) در حین قاعدگی، تماس جنسی نداشته باشید در این زمان مستعد انتقال عفونت هستید.
?) از نزدیکی از راه مقعد اجتناب کنید. درون مقعد و رکتوم میکروبهای فراوانی وجود دارد که میتواند عامل بیماریهای منتقله جنسی در مرد و زن باشند. دهان، ناحیة تناسلی مرد و ناحیةتناسلی زن نبایستی با شیء و بخشی از بدن مانند آلت تناسلی مرد که در تماس با مقعد یا رکتوم بوده است تماس پیدا کند در غیر اینصورت خطر عفونت وجود دارد.
?) از تمیز کردن واژن با دوش اجتناب کنید زیرا که بدینوسیله بسیاری از باکتریهای محافظتی را از بین میبرید و خطر ابتلا به بیماریهای منتقله جنسی را افزایش میدهید.
?) در هنگام تماس جنسی از چرب کنندهها استفاده نمایید و بدینوسیله خطر آسیب مخاطی را کاهش دهید. توجه داشته باشید که اگر از کاندوم استفاده می کنید از استفاده همزمان از چرب کننده های با پایه نفتی مانند وازلین و یا روغن بچه همراه کاندوم اجتناب کنید زیرا که این مواد باعث از بین بردن کاندوم می شوند و در نتیجه خطر حاملگی ناخواسته و انتقال بیماریهای منتقله جنسی وجود دارد. برای چرب کردن می بایستی از مواد با پایه آبی مانند ژل پزشکی استفاده نمایید
خلاصه
بیماریهای منتقله جنسی از بیماریهای عفونی شایع هستند که نه تنها عامل زخم و بوی تعفن و ترشحات از ناحیة تناسلی هستند بلکه میتوانند عوارض خطرناکتر و جدیتری مانند عوارض عصبی، سرطان، نازایی و حتی مرگ را ایجاد نمایند.
پیشگیری از این بیماریها با رعایت نکات ساده و بهداشتی امکانپذیر است. خوشبختانه با پیشرفتهای پزشکی بسیاری از این بیماریها در حال حاضر قابل درمان هستند مشروط به اینکه به سرعت تشخیص داده شوند و درمان شوند. بدلیل آنکه برخی از این بیماریها ممکن است بدون علامت باشند، لازم است که افراد در معرض خطر دائماً از نظر ابتلا به این بیماریها تحت بررسی قرار گیرند.
منبع:http://pezeshkan.org
کلمات کلیدی: بیماری های ناشی از روابط جنسی
با خوبی و خوشی برای همیشه: بـر اسـاس نـوشـته های لوییس پروت در کتاب خود بـا نام کسـب آمـادگـی بـرای ازدواج (انـتـشـارات زنـدرمـان 1998) بسیاری از خـانـواده ها مـعـــتقـدند کـه اولین سـال زندگی مشترک سخت ترین سالهاست. عبارت "بـا هـم تــا زمان مـرگ" شـایـد در آغـاز بیـش از حـد نشــاط آور و خوشحـال کننده باشد، اما پس از مدتی خاصیت خود را از دست می دهد. چه یکسال از ازدواج شما سپری شده باشد چه 20 سال، حتما دوره هایی را به خاطر می آورید که احساس نا امیدی به شما دست داده، بی علاقه شده اید و ناکام و نا امید بودید و در برخی موارد دچار عصبانیت نیز شده اید. گاهی اوقات تصور می کنید که دچار اشتباه شده اید و اصلا علاقه ای به شریک زندگی خود ندارید. کم کم از ارتباط فعلی خود خسته می شوید و شروع می کنید به پرسیدن این سوال که آیا واقعا او را دوست می دارید.
این احساسات کاملا طبیعی هستند. شما در داشتن چنین شک و تردیدهایی تنها نیستید، دیگران هم گاهی تصور می کنند که واقعیت زندگی با انتظارات درونی آنها در تضاد است. البته پس از سپری شدن این دوران شما تعهد عمیقی را نسبت به شریک زندگیتان بر اساس "واقعیت زندگی" پرورش می دهید. رفتن به ماه عسل و رهایی از واقعیات زندگی برای مدت زمان درازی دوام ندارد. شور عشقی که هر یک از شما احساس کرده اید زمانی دوام پیدا می کند که بر اساس شالوده های ثابت و استوار پایه ریزی شده باشد، همچنین باید سعی کنید تا آنجا که می توانید از دست اندازهای موجود در طول راه پرهیز کنید.
اساس کار احساسات نیست: آیا عهدهایی را که در روز ازدواج بسته اید به خاطر می آورید؟ شما قول می دهید که همسر خود را حتی در بدترین شرایط نیز دوست بدارید. پیمان های سنتی مثل "در بیماری و سلامتی" "در فقر و ثروت" و مانند این ها. چنین عهدهایی بر اساس اعتماد، تعهد، از خود گذشتگی و توجه بسته می شوند نه بر اساس شهوت، زیبایی ظاهر و خوش گذرانی.
عشق واقعی بر پایه احساس نیست: عشق تعهدی است که شما به فرد مقابل خود می دهید. باید سعی کنید بهترین ها را در او بیابید. عشق چیزی نیست که به آسانی بدست بیاید و من فکر می کنم که در حال حاضر همه شما متوجه این مطلب شده باشید. ازدواج موفق نیازمند تلاش و کوشش بسیار زیادی است.
احساسات یک روز می آیند و روز دیگر می روند و زمانی می رسد که شما همسر خود را دوست ندارید، احساس عصبانیت می کنید، آزرده خاطر می شوید، احساس بیزاری و نا امیدی به شما دست می دهد و از زندگی خسته می شوید. در چنین لحظه ای عشق به داد شما می رسد شما هنوز عاشق همسر خود هستید همچنانکه در روز اول ازدواج تعهد کرده بودید. شما در تمام شرایط بدون در نظر گرفتن احساساتتان عاشق او هستید و این رازی است که تنها زوج های مو جو گندمی شاد از آن با خبر هستند. این سرنخی است که شما دو نفر را به هم نزدیک می کند و باعث می شود که زندگی مشترک شما برای مدت زمان طولانی به قوت خود باقی بماند.
از زندگی مشترک خود محافظت کنید: خانم ها و آقایون نباید به راحتی تصمیم بگیرند که "من می خواهم امروز تکلیف خود را یکسره کنم." باید با خود فکر کنند که این امر برای همسر و فرزندانشان درد آور خواهد بود و در خودشان نیز احساس گناه و شرمساری کنند. اکثر افراد متاهلی که رابطه نامشروع با دیگران برقرار می کنند قصد خیانت به خانواده هایشان را ندارند. این امر زمانی مشکل ساز می شود که به مرور زمان این رفتار غلط ادامه پیدا می کند و زندگی مشترکشان را زیر سوال می برد و خیانت به اوج خود می رسد. درست مطابق با آنچه که گری اسملی در کتاب پرفروش خود رازهای پنهان عشق دائمی (انتشارات زندروان 1998) بیان کرده است. او اظهار می دارد: "رفتارهایی هستند که شما و همسرتان می توانید در آغاز زندگی مشترک به آنها متعهد شوید تا از بروز مشکلات بعدی مثل آزرده خاطر ساختن شریک زندگی و ... محافظت کنید." شما باید بیش از حد معمول از زندگی مشترک و عشقتان محافظت کنید.
اسملی توضیح می دهد که خانم ها و آقایون نباید از دیگران در مقابل همسر خود تعریف و تمجید کنند. عباراتی نظیر "سارا خیلی زیباست" یا "من تحت تاثیر موفقیت شغلی پیمان قرار گرفتم" همه و همه جمله هایی هستند که حس حسادت شریک زندگی شما را بر می انگیزند و باعث می شوند که آنها ناراحت شوند. احساسات خود را نسبت به دوستانی که جنس مخالف شما هستند ابراز نکنید. شاید در نگاه اول این موارد بسیار سطحی و کوچک باشند، اما در ادامه راه مشکلات بزرگی را برای شما به وجود می آورند. چنین دوستانی معمولا اولین افرادی هستند که شما بعد از جرو بحث با همسر خود به آنها مراجعه می کنید. در آن لحظه بخصوص، شما آسیب پذیر هستید و دوستتان فهیم و دلسوز و مهربان؛ یعنی تمام ویژگی هایی که همسرتان در آن لحظه ندارد. این کار دانه هایی را در دل شما می کارد که ممکن است بعدها رشد کند و به بار بنشیند و کم کم باعث ایجاد جذابیت و در نهایت خیانت به همسرتان شود. از دوستان یا اقوامی که پشت سر همسر شما بدگویی می کنند پرهیز کنید چرا که سبب میشود که توجه شما تنها بر روی نقاط منفی ازدواجتان متمرکز شود.
شما و همسرتان یک تیم هستید و بزرگترین خطری که می تواند یگانگی و وحدت شما را تهدید کند ذهنیت "من" و در مقابل "همسرم" می باشد. اهداف زندگی مشترکتان را با یکدیگر پی ریزی کنید و اجازه دهید که همسرتان متوجه شود که شما برای او جایی در قلب خود دارید که به هیچ کس دیگر تعلق ندارد.
هر لحظه عاشق او شوید: در اولین سال زندگی مشترک معمولا به دلیل تغییر و تحولات، سرمان خیلی شلوغ است. شما با یکدیگر زمان زیادی را صرف می کنید و به انجام کارهای روزمره از قبیل نظافت، دوش گرفتن، آشپزی، خرید، رانندگی، خوابیدن ... می پردازید. چه مقدار از این زمان ها دارای کیفیت حقیقی عشق هستند؟ چیزی که باید برای نو عروس ها و تازه دامادها مهم باشد این است که چگونه می توانند عشق و علاقه خود را بروز دهند. آیا شما هنوز هم کارهایی می کنید که در اولین قرارهای ملاقات انجام می دادید؟ سعی کنید زمانی را به فرار از زندگی روزمره اختصاص دهید. حداقل سالی یکبار به تعطیلات بروید. با این کار شما دوباره می توانید طراوت و شادابی گذشته را پیدا کنید.
س.و لوییس در کتاب خود با نام "4 نوع عشق" اینطور می نویسد که بهترین راه برای بروز عشق این است که کارهای عاشقانه انجام دهید. این رفتار ما هستند که احساساتمان را تثبیت می کنند. همواره به عشق خود نسبت به همسرتان متعهد باشید. حتی زمانی که احساس می کنید او را دوست ندارید، بر روی بخشش و تواضع خود کار کنید و بر روی یکدیگر حساب کنید. من و همسرم در طول دوران نامزدیمان کتابی با نام "یکسال برای همیشه" (انتشارات زندروان 1988) را خواندیم. من این کتاب را به تمام زوج ها پیشنهاد می کنم به ویژه زوج های جوان. در این کتاب به مطلبی که در زیر می خوانید اشاره کوچکی شده بود.
اد ویت در کتاب خود نوشته بود که اگر بنا به هر دلیلی همسر خود را مورد آزار قرار دادید به او نگویید "ببخشید." گفتن ببخشید کافی نیست، چرا که می تواند معانی مختلفی داشته باشد مثل "ببخشید که مچ منو گرفتی" و یا "متاسفم که تو را ناراحت کردم، اما از کاری که انجام دادم پشیمان نیستم." به جای آن بهتر است که مسئولیت کارهایی را که انجام داده اید به عهده بگیرید و از عباراتی از این قبیل استفاده کنید: "من اشتباه کردم، آیا تو مرا می بخشی؟"
با بیان چنین مطالبی شما نشان می دهید که از کار خود پشیمان هستید و توپ را در زمین حریف قرار داده اید و تصمیم گیری با آنهاست که: شما را ببخشند یا اینکه کینه توزی به خرج دهند. البته ما می دانیم که برای هر دوی شما دشوار است که حق را به دیگری بدهید. ما از این اصل در اولین سال ازدواج خود میلیون ها بار استفاده کردیم و باور نمی کنید که این کار باعث نزدیک شدن ما به یکدیگر و از بین رفتن تلخی ها شد.
تا ابد و فراتر از آن: همانطور که از عنوان کتاب معرفی شده آشکار بود مهمترین سالهای ازدواج دوران ابتدایی آن است. این سال ها می توانند برای همیشه برای شما یادآور ناراحتی، تلخکامی، عصبانیت و نا امیدی باشند و یا همراه با خوشی، بخشش و عشق ابدی باشند. شما باید عشق خود را بر روی اصول محکم و تعهدات تغییر ناپذیری استوار کنید و حتی الامکان از دست اندازها اجتناب کنید. با این کار می توانید همیشه تجربه شیرینی را که در ماه عسل داشته اید تکرار کنید و عشق شما برای سال های متمادی به قوت خود باقی مانده و رشد کند
کلمات کلیدی: یک باربرای همیشه ،عشق!