کلمات کلیدی: حاصل عمر
مردانی که زن ها می پسندند
نویسنده ومحقق : واحد یکتا
( یادمان نره که این مطالب نسبی ودر حد تعادل وامکان وظیفه وتوقع هستند وگاهی برای خوشبختی باید از بعضی غیر ضروریات به نفع خوشبختی گذشت یا از توقع آن ها کم کرد . تنها بر عشق ومحبت واعتماد وصمیمیت باید افزود !)
زن ها بنابر موقعیت حساس تری که در انتخاب شریک زندگی دارندمعمولا خواستگاری می شوند ومردها بنابر وظایفی که به عنوان مرد دارند معمولا به خواستگاری می روند.
مردها وزن ها هرکدام فاکتورها واستانداردهایی برای پذیرش وانتخاب شریک زندگی شان دارند ومن در این مطلب با تحقیقات وتجاربی که از زندگی خودم به عنوان یک فرد مجرد،ولی محقق در این زمینه ونیز ، با کمک تجارب دیگر دوستان متاهل ومجردم به نتایجی در باره ی خصوصیاتی که زنان دوست دارند در مرد زندگی شان بیابند،رسیده ام که بیان می کنم.
مردانی که : 
1 ) عاشق ودلداده
مردانی که هم عاشق ودلداده ای واقعی ومهربان باشند وهم توانایی ابراز این عشق ومحبت را در برابر زن داشته باشند ومهارت لازم وکافی را برای ابراز صمیمیت ودوستی ورفاقت واحساساست عاطفی داشته باشند،از طرف زن پذیرفته می شوند وزن در کنار این مردها احساس امنیت واعتماد ووقت قلب ورضایت وخوشبختی می کند.
یادمان نرود اگر وفاداری بین زن ومرد وجود نداشته باشد هرگز عشق به معنی واقعی آن بوجود نمی آید وتنها رابطه واحساس بین آن ها یا برای فرد خائن،هوس وشهوت وخودخواهی است وبس!
یاد بگیریم با جان مان برای شریک زندگی مان وفادار بمانیم وفاصله ها ی فیزیکی وبی خبری ها ودوری وهیچ شرایطی مارا از این مهم غافل نکند.
یادمان نرود که وفاداری به نفع خودماست واحساس خوشبختی فطرتا تنها با وفاداری ما در قلب ونگاه ورفتار وعمل به وجود می آید وبس!
انسان چنین آفریده شده که تنها در قبال خوب بودن به نتیجه ی خوب ورضایت قلبی ولذت ابدی می رسد.
2 ) تامین مالی
مردانی که بتوانند زندگی مستقل ومرفه تری را برای زن بوجودبیاورند و در تامین مسکن ونیازهای ضروری اش موفق تر باشندباعث جذب زنان می شود وزن با اطمینان از اینکه شوهرآینده ش توانایی کسب درآمد مکفی وتامین مایحتاج ونفقه ی ضروری زندگی شان را دارد، احساس امنیت روانی می کند ویک قدم خودش را به خوشبختی نزدیک تر احساس می کند.
یادمان نرود که متاسفانه اکثر مردم معتقدند که ثروت مساوی است با خوشبختی واین در واقعیت درست نیست.
درست است که ثروت خوبختی نمی آورد ولی بی ثروت ودارایی حتما بدبختی بوجود می آید واین بنابر نیاز های ضروری انسان است ونه اصراف ها وزیاده روی هایی که امروزه به عنوان نیازهای زندگی صورت می گیرد.
اگر ثروت به تنهایی برای خوشبختی کافی بود پس باید می دیدیم وحتما همه ی کسانی که الان ثروت مند هستند زندگی زناشویی وخوشبختی دارند وهیچ مشکل وگله ای از زندگی شان ندارند؟! که این را همه می دانیم که واقعیت ندارد. وچه بسیار زندگی هایی که ثروت تنها عامل خیانت ها وبی وفایی های زن یا مرد شده و آن ها را در امیال وزیاده خواهی های شان غرق می کند وروح معنوی وزندگی عاشقانه وزیبایی های عشق ودوستی ضروری برای حیات را در بین زن ومرد از بین می برد.
تنها زنان ومردانی از ثروت ودارایی ومقام وموقعیت وتوانایی های فراوان شان می توانند به خوبی وزیبایی استفاده ای انسانی ودرست داشته باشند که برای آن ها وفا وصداقت وپاک دامنی وعشق وازدواج وخانواده وزندگی وهستی وخیر خواهی وخدمت گزاری وکمک به دیگرا ن معنی داشته باشد .
3 ) قدرت وتوانایی درک مسائل وشعور اجتماعی ومعاشرت صحیح وکنترل ومدیریت مسائل
مردانی که قادر به تشخیص درست مسائل گوناگون زندگی واجتماع ع هستند وخودشان را با شرایط مختلف زودتر وفق می دهند ودر شرایط بحرانی وسخت زندگی قادر به کنترل ومدیریت بحران هستندودرک وفهم مسائل اجتماعی وروزمره ونو وتازه وروش تعامل وتئامل با مسائل پیچیده تر ووقایع مختلف را دارند ومی توانند در وقت خودش عکس العمل درست وبه جا را در برابر مسائل ازخودنشان دهندوتحمل ریسک بیشتری دارند،به زن حس اعتماد وآرامش وامنیت بیشتری می دهند وخیال زن راحت است که در هر شرایطی می تواند با آسودگی به شوهرش اعتمادئتکیه کند. این ویژگی یک قدم دیگر زن را به خوشبختی نزدیک تر می کند.
4 ) مردان خودباور ومستقل
وقتی شوهر،درآمدش از کار وزحمت ومهارت خودش ودرقبال سود وسرویس وخدماتی که به دیگران ارائه می دهد به دست بیاید،به زن این احساس دست می دهد که مردی که می خواهد به اوتکیه کند قابل اعتماد ولایق است وزن به خودش می بالدواورا باعث افتخار وسربلندی خودش می داند.هرچقدرهم زن ،خودش ، درآمد داشته باشدودرآمد او برای خانواده هم مکفی وحتی اضافه هم باشد، اما درآمدی که یک مرد برای خانواده کسب می کندچیز دیگری است وبه زن احساس امنیت روانی بیشتر وآرامش واعتماد بیشتری دست می دهدومی فهمد که مردش یک انسان مسولیت پذیر ودلسوز وتواناست واو خودرا یک قدم بیشتر به خوشبختی احساس می کند.
5) اعتماد مرد به زن
مردانی که قلبا به زنان شان اعتماد دارند واین اعتماد را در عمل به خانم شان نشان می دهند حس قدرت مندی به زن شان می دهند واین احساس به نظر من از دوست داشتن اگر بیشتر ودراولویت نباشد از آن کمترنیست. این به معنای بی قیدی وآزادی زن نیست واینکه در برابر مسولیت های خانواد ای که تشکیل داده کوتاهی کند بلکه هر زن ومردی باید بداند که بعد از تشکیل یک زندگی مشترک دیگر فقط برای خودش زندگی نمی کند واگر متوقع است لذت وزیبایی های ازدواج وزندگی مشترک وخوشبختی را بچشد،باید در قبال آن مسولیت پذیر ومنظم ومدیر هم باشد واز وظایف جدیدش فرار نکند چرا که زندگی مشترک بدون هر کدام زن ومرد ومسولیت پذیری آن ها در قبال وظایف خصوصی وعمومی ومشترک شان، بی معنی وغیر ممکن است.
ازدواج وسیله ای برای نیل به یک هدف به تنهایی نیست. مثلا در ازدواج تنهایی ها تموم می شوند، سایر نیازها مرتفع می شوند،موقعیت اجتماعی تحکیم می شود ودنیایی جدید وزیبا به روی زن ومرد باز می شود ولی در یک ازدواج موفق می توان همه ی این فواید وفواید بسیار دیگری را با هم به دست آورد.
زن ها بسیار بیشتر از مرد ها از نظر روانی تحت فشار هستند واز زمانی که دختر بچه ای بیشتر نیستند وهم الان که بالغ وزیبا وکامل شده اند هر روز چند بار از طرف مردهای دور وبرشان زیر نظر وبا ابراز احساس علاقه ی آنان مواجه هستند ومحبت وادعای دوست داشتن را دریافت می کنند وقرار نیست به همه ی آن ها جواب (بله) را بدهند! وتنها یک مرد را در زمان مقرر ووقتی که آمادگی ازدواج را پیدا کنند، به عنوان شریک زندگی شان می پذیرند واین یک انتخاب سخت ومهم وسرنوشت ساز در زندگی آنان است والبته که انتخاب شریک زندگی از مهم ترین انتخابات وتصمیم های یک انسان چه زن وچه مرد است.
به همین خاطر است که زن ها به ابراز محبت وعلاقه ی زبانی به تنهایی راضی نمی شوند ونیاز به دیدن محبت وعشق مرد زندگی شان به صورت عملی ودر رفتار دارند تا بتوانند مرد زندگی شان وعشق واقعی شان را پیدا کنند وبتوانند عشق خودشان را به راحتی به او ابراز کنند ودر کنار او به حس اعتماد واتکا ودلگرمی وامنیت برسند.
از لحاظ عاطفی ،بنابر شخصیت ونوع آفرینش،زنان بسیار شکننده تر وظریف تر از مرد ها هستند.او تنها یک مرد را برای مونس شدن وهمسری در زندگی اش می پذیرد وبقیه ی مردها انسان های معمولی هستند ونه بیشتر.
به نظر من زن وشوهر محرم ترین افراد هستند برای همدیگر وهیچ دونفر دیگری مثل آنان برای هم مهم وارزش مند نیستند. در وهله ی اول ودر حالت درست وصحیح ودر ازادی، زن ومرد انتخاب آگاهانه وعشق همیدیگر هستند برای تکامل شخصیت درونی وبروز استعداد ها ودرک خوشبختی وموفقیت های آتی. من چون فلان دختر را قبلا شناخته ام واز رفتار ومنش وشخصیت او خوشم آمده کم کم او را همان گم شده ی زندگی خویش یافته ام وبا صحبت های بشتر ودقت وتئامل وامتحان کردن های متعدد وزیبا وانسانی نه تنها اورا شخصی مثبت وارزش مند یافته ام بلکه از نظر عاطفی وقلبی سخت به او دلبستگی یا علاقه پیدا کرده ام وعاشق او شده ام. ومردی را هم که الان عاشق او شده ام چنین مردی است که کم کم با شناخت وسپس شورو علاقه الان برای زندگی زناشویی وانس وهمسری وهمسفری می خواهم وآرزو می کنم..
چنین کسی را که ما با این ویژگی انتخاب کرده ایم محرم ترین محرمان به قلب ماست وهیچ انسان دیگری مثل او شریک احساسات وعواطف مانیست وبه هیچ کس دیگری هم اجازه ی ورود به قلمرو این عشق وهمراهی را نمی دهیم ...
زن ومرد نشانه ای از شعور وفهم همدیگر هستند چون انتخاب همدیگرند وجدا از قضاوت مردم (که در واقع به نظر من اگر شریک زندگی ما انتخاب ما باشدهیچ اهمیتی ندارد!!) برای خود ما مهم است که بدانیم چه کسی را برای بقیه ی عمرمان به عنوان شریک وهمنفس وهمسر انتخاب کرده ایم که همه ی وجود مان را در اختیار او قرار می دهیم واو معتمد ترین فرد به ماست.. زن ومرد از خصوصی ترین ویژگی ها ودارایی ها واسرار هم مطلع می شوند ولی هیچ دختر وپسری حتی پیش والدین شان ازهمه ی اسرارشان نمی گویند وحتی نوع پوششی که در خصوصی ترین لحظات با همسرشان دارند با نوع پوشش شان با سایر محارم درجه اول شان تفاوت از زمین تا آسما ن است.. این از دلایلی است که مرا متقاعد می کند که چنین نظری داشته باشم ..
6 ) آزدی در عین آزاد اندیشی وآزادگی
مردانی که به زن های شان آزادی عمل بیشتری می دهند تا به خواسته ها ونیازهای انسانی وفردی شان جدا از خواسته های زناشویی ومشترک شان برسند وهم مشوق ویاور وکمک زن های شان هستند از سوی خانم ها بیشتر پذیرفته می شوند وجذاب ترند.
دختری که با چنین خواستگار پسری مواجه می شود نمی تواند جلوی اشتیاق ومیل خودش را بگیرد چرا که با خودش فکر می کند که قرار نیست با ازدواج بااین مرد به تنگنا بیفتد وآزادی های انسانی ومعقولش را از دست بدهد وبعداز ادای وظایف زناشویی وخانوادگی وانجام سایر مسولیت های زندگی، بقیه ی زمان ها را همانند شوهرش، آزاد است تا به دنبال امیال وآرزوها وخواسته های زیبا وانسانی اش بپردازد ودر واقع نه تنها به تنگنا نمی افتد بلکه با داشتن چنین شوهری رسیدن به آرزوها وخواسته های معقول وانسانی اش بسیار راحت تر وآسان تر می گردد وشوهرش نقطه ی اتکا ووقوت قلبیس ویار وغمخوار وهمراه لحظه به لحظه ی زندگی اوست وموفقیت ودیدن شادی وشادکامی وخوشختی وآرامش او شادی وشادکامی وموفقیت وآرامش شوهرش است وبرعکس ..
دیگر زن خود را در زندان تعصبات وحصار بد بینی و تنگ نظری نمی بیند وآزادنه خودش را در کنار چنین مردی رها می کند تا هر دو به اوج لذت زندگی وآزادگی وخوشبختی با هم برسند. بی شک وجود چنین مردی باعث می شود که زن از او تشکر کرده ونمی تواند از ابراز علاقه ومحبتش به او خود داری کند واین باعث تشویق مرد به بهتر شدن ودر نتیجه رفتار های زیبا وعکس العمل های متقابل سالم وعاشقنه یکی پس از دیگری می شود واین موجب حس خوشبختی در طرفین می شود که با هم تفاهم دارند.
وباز زن خودش را قدمی جلوتر به خوشبختی احساس می کند..
ثابت شده است زنان تحصیل کرده که به کسب دانش وعلم می پردازند، برای شوهر شان بهترین رفیق وبرای فرزندان شان مربیانی سالم وخردمند ولایق وبرای جامعه فرزانگانی مفید وپرخیر وبرکت هستند. هر مرد فهیم وخردمندی از این موضوع آگاه است وبه رشد فکری ودانش زنش بیشتر اهتمام می ورزد. در گذشته گویا مردان برای آنکه زنان از آنان بیشتر ندانند وآگاه تر نشوند تا متوقع تر نشوند وادعای پست های مدیریتی را نداشته باشند مانع تحصیل وترقی فکری زنان می شدند وزن تنها نقش مادر خانواده را داشت که هیچ وقت فرصت مدیریت یک خانواده ویا اجتماع وگروهی را پیدا نمی کرد. البته همیشه مردان عادل ومنصف در همی دوران ها بوده اند که می دانستند برخلاف این عقیده ی پست وغیر انسانی واستثمارگرانه ، دانش وفهم بالای زن وقدرت تفکر ومدیریت او باعث پیشرفت خودشان می شود ونسل انسان های سالم مترقی رو به رشد خواهد گذاشت وفرزندانی هم که از این مادران متولد می شوند درصد موفقیت وسلامت ومفیدبودن شان بسیار بالاتر از فرزندان مادرانی است که فرصت ترقی ورشد فکری وتحصیلی را نداشته اند.
خدا به زنان بسیار لطف داشته که قدرت باروری ومادر شدن را به آن ها داده است. نه اینکه مردان دارای بعضی احساسات ویژه ی زنان نیستند بلکه کمتر به این احساسات نیاز پیدا می کنند جز در موارد استثنائی! والبته من منکر این نیستم که خصوصیاتی هستند که فقط مخصوص مرد یا زن هستند واون یکی آن را نداردچون نیازی به ان پیدا نمی کند که الان مجال بحث در این مورد نیست..
در یک خانواده ی تحصیل کرده که طرز تفکر واندیشه ی زن ومرد درست تربیت شده ورشد پیدا کرده وانسانیت حرف اول را می زند وارز تعصب وتحقیر وبد بینی وکوچک بینی طرف مقابل وخودخواهی به دور است،فرزندانی سالم با هوش ومترقی در عین خیرخواهی وبا اعتقادات درست انسانی ومصلح ونیکو رشد می یابند. من معتقدم که بیشتر تربت فرزندان به عهده ی مادر شان است تا پدرشان جز در موارد استثنائی واین یک امر مسلم وقطعی است.
در خانواده ای سالم با زن وشوهر فهمیده وعاشق که رفتاری دوستانه وسالم وصمیمی که در عین صمیمیت ونزدیکی با ادب واحترام انسانی ودوستانه عجین شده است، جز زیبایی وترقی وانسانیت متولد نمی شود ورشد وتوسعه پیدا نمی کند.
7) ایمان واعتقادات سالم وتعهد به اخلاقیات
تعهدات اخلاقی مرد باعث می شود تا زن از نظر روانی احساس امنیت کند چرا که مردش دربرابر او خود را مسول ومتعهد می داند واین تعهد یک تعهد کاری یا اجباری یا حتی عاشقانه ی صرف نیست بلکه مرد زندگی او بدون او هم چنین تعهدپذیر ومسول است وقلبا چنین شخصیتی دارد واز این تعهد ومسولیت لذت می برد حالا این تعهد که برای زن وشریک زندگی وعشق او باشد دیگر سوپاپ اطمینان وتکیه گاه نیرومندتری را بوجود می آورد چرا که زن وشوهر متعهد به هم که از این تعهدشان لذت هم ببرند،بهترین وشایسته ترین گزینه وکسانی هستند که می توانند شریک لحظات ومونس همدم وهمراه هم باشند.
کسی که ایمان به خدا وحساب وکتاب رفتار واعمالش دارد خود به خود درونش تعهدی قلبی بوجود می اید که می توان به او تکیه واعتماد کرد چون او از خیانت وبی وفایی ونا مهربانی متنفر است.
ایمان مهربانی می آورد وزیبایی می آفریند ودرون انسان را پراز عشق وصمیمیت وسادگی ویک رنگی ودوستی ورفاقت می کند.ایمان صبر می افریند وتحمل انسان هارا در برابر گناه کردن،سختی ها ووسوسه ها بالا می برد وانسان را در نیل وترقی به سوی کمال بالا می برد.
ایمان باعث آرامش وآسایش درونی است وزنی که مردش را مومن بیابد،می فهمدکه می تواندبا فراغ بال به او تکیه واعتماد کند چون ایمان از تعصب وتحجر واجحاف وظلم وبی بند وباری وخیانت ونامهربونی ودوروی وهمه ی بدی ها فرد را دور می کند وبه سوی هر سادگی وصمیمیت وزیبایی دیگری سوق می دهد.
زن اگر احساس کند مردش صمیمیانه به او وعشقش متعهد وپایبند است خودش را راحت به او می سپارد ویک قدم دیگر خودش را به خوشبختی نزدیک تر احساس می کند.
8 ) دانش ومهارت وهنر مرد
به زن کمک می کند بیشتر به مردش اعتماد وتکیه کند چون فکر می کند مردش بهتر به ادای وظایف خونوادگی وزناشویی اش می رسد ومرد عمل اوست!
بی شک مرد وزنی که اگاهی ها ودانش اجتماعی ومعاشرتی وحتی آگاهی بازار وسایر علوم خود را به روز می کنند بهتر می توانند بر مشکلات زندگی فایق آیند ودر پناه این فرزانگی وخرد دوتایی یک گروه فرزانگان وخردمندان را می سازند که برای هر مشکلی راه حلی پیدا می کنند وهیچ سختی ومشکلی نمی تواند آن ها را از زندگی بترساند یا از خوشبختی وحس رضایت وموفقیت دور ودلسرد کند.
زن با داشتن واحساس بودن چنین مردی کنارش ،از بسیاری جهت ها خیالش راحت وفکرش آزاد وآسوده است .
مردی که طرز برخورد های اجتماعی ومعاشرت با خاواده را به خوبی انجام می دهد واز پس تئاملات وتعاملات مختلف زندگی ومسایل مهم اون بر می آید، مرد زندگی یک زن است که به او عشق می روزد.باز زن با وجود چنین ویژگی در مرد خودرابه خوشبختی بیشتر احساس می کند.
9) اولویت به زندگی زناشویی
مردانی که حقوق زناشویی وخانوادگی را کاملا رعایت می کنند وبا مهربانی وخوش رفتاری وخوش رویی با خانم های شان رفتار می کنند نمرات عالی وبهتری می گیرند نسبیت به مردانی که کارشان بیشتر برای شان مهم وملاک توجه است. مهم نیست درآمد یک مرد یا یک زن چقدر باشد وبه قولی پول هایش از پارو بالا برود، اما اگر توجه وعطف کافی ولازم را به زن وخانواده اش نداشته باشد هرگز نمی تواند در زندگی خانوادگی اش موفق وخوشبخت باشد واین نعمتی است که خدا به همه ی انسان ها داده تا بتوانند در این زندگی عاشقی کنند وعشق دریافت کنند!
مدارک وموقعیت هاومقام های بالای مادی خیلی خوب وارزش مند هستند اما هرگز نمی توان آن ها را با ارزش های ومقامات معنوی وانسانی ودرک زن وشوهر ودوستی وصمیمیت بین آن ها مقایسه کرد...
اسم ورسم ها هر چقد بزرگ ومعتبر باشند ولی برای رفع نیاز های زناشویی کافی نیستند. باز زن در کنار مردی که به زندگی زناشویی وخانوادگی اش وخلوت وگوش دادن به او وسنگ صبور بودن با هم به او بیشتر اهمیت می دهد بیشتر وبیشتر خودش را به خوشبختی نزدیک احسا س می کند.
یک جمع بندی:
زن تو شوهر تو محرم ترین فرد به توست وراز ها واسرار تو پیش او محفوظ است ،او دلداده ی تو است وتو دلداده ومجنون ولیلی او. ائ جان نثار توست وتو جان نثار او.شما شریک غم وشادی ها ورنج ها وخوشی های همدیگرید.از مادر وپدر به تو نزدیک تر اوست!او نشانه ی فهم وشعور توست چون انتخاب آگاهانه وعاشقانه ی توست وتو با او سنجیده می شی برای ترقی وسربلندی مادی ومعنوئی او وتزکیه وسالم سازی روح وروان واندیشه ی او تمام تلاشت را بکن!
زن تو مرد تو آرایش وعیب وعار ولباس روح وجسم توست او سنگ صبور ورفیق نفس ها ولحظات خوب وخوش وتلخ زندگی توست.
برای ادامه ی حس خوشبختی باید در مواقع وزمان های گوناگون ووقفه هایی از زندگی مشترک، فصل خوش عاشقی ودلایل اولیه را به یاد آورد وزمانی که اوج اختلافات احتمالی پیش می آیند می توان با یادآوری ومرور خاطرات خوش عاشقی وعکس ها وفیلم ها وهر چیزی حتی رفتن مجددبه مکان هایی که خاطرات شیرینی ازشون داریم یا ایجاد شرایط وموقعیت هایی که قبلا برامون پراز معنی وزیبایی بودند ، به حس زیبای عاشقی هامون گرمی وزیبایی ولذت همیشگی رو اما عمیق تر ، برگردونیم. بی شک هرچه از زندگی وهمراهی مشترک میگذره عشق ،عمق وزیبایی عمیق تر ووسیع تری پیدا می کنه.. والبته این اتفاق تنها برای زوج های عاشق واهلی(که اهلی قلب هم وزیبایی های آفرینش باشند!) پیش می آید.
تو که به مادیات ومدارک دنیایی اینقد اهمیت می دهی برای همسرت که ارزش مندترین دارایی توست چقدر ارزش قائلی؟
