سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانشمند سلطان خدا در زمین است، پس هرکه با وی در افتد بر افتد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
به دانش زندگی خوش آمدید Welcome to life knowledge
درباره



به دانش زندگی خوش آمدید    Welcome to life knowledge


واحد یکتا(احسان).... تقدیم به دوست( ا.م.vahed
این پایگاه براساس قوانین ونیازهای فطری انسان فعالیت می نمایدوهدف آن تربیت وپروش جسم وجان وارتقای آگاهی های زوج هایا کسانی است که قصدازدواج دارند -یادمان باشد 50درصدطلاق هابراثرنارضایتی جنسی می باشند-آموزش علمی روابط بین زن ومرد بی حیایی نیست -ازکاربران گرامی تقاضامی شودبراساس محدوده ی سنی وشرایط اجتماعی به مباحث موردنیاز مراجعه نمایند (ازآنجا که هیچ انسانی بی خطانیست اگر سهوا هرزمان که مطلب وتصویری مخالف قوانین سایت دراین وبلاگ گنجانده شد که منجربه فیلترشدن می شدازمدیریت پارسی بلاگ خواهش منداست به بنده اطلاع دهند تا اصلاح نمایم) یادمان نرود که درصدبیشترروابط بین زن ومردبه مسایل عاطفی واحترام ودرک متقابل هم برمی گردد ومسایل جنسی حداکثریک سوم و کمتر ازنیازهای زوجین است وبس. پس همانقدرکه در مسایل جنسی باید مهارت پیداکنیم،برای رضایت واحساس خوشبختی کنارهم بایدمهارت ها وروش های ابراز احساسات وعواطف وروانشناسی خانواده وتربیت فرزندان ودوستی ورفاقت بین زن وشوهر راهم یادبگیریم که به نظرمن در اولویت قرار دارد.چراکه بدون عاشقی ومحبت وابراز عواطف غیرجنسی قادر به ارضای سایر نیازهای مان نخواهیم بودو خوشبختی در درک وارضای کامل همه ی این نیازهای عاطفی وجنسی وحتی کاری وخانوادگی به صورت متقابل وشناخت وظایف سه گانه ی: فردی ،عمومی ومشترک ،خواهدبود... ان اریدالاالاصلاح مااستطعت وماتوفیقی الا بالله واحدیکتا

استخاره با قرآن
استخاره

لزوم تشخیص صحیح اختلالات جنسی برای درمان موفقیت آمیز آنها در  مردان

 

در علم پزشکی
برای درمان هر بیماری چند معیار اصلی وجود دارند که عبارتند از:

 

·          اول باید
وجود بیماری ثابت شود مثلا اگر فردی مراجعه کند و اظهار دارد که دارای بیماری
دیابت یا قند است، ما بلافاصله او را تحت درمان بیماری دیابت قرار نمی دهیم،
بلکه از نظر علم پزشکی بیماری دیابت دارای معیارهائی است و ما بیمار را بررسی
می کنیم اگر معیارهای بیماری دیابت را داشت، تحت درمان قرار می دهیم. همین
موضوع در مورد اختلالات جنسی نیز صدق می کند. اگر مردی مراجعه کرد و اظهار داشت
که دارای ناتوانی جنسی است، از نظر پزشکی موقعی مبتلا به ناتوانی جنسی محسوب
می شود که معیارهای تعریف شده ناتوانی جنسی را داشته باشد و نباید برای این
افراد بی مورد دارو تجویز و آنها را متحمل هزینه گزاف نمود.

·          نوع بیماری
باید مشخص شود. بسیاری از موارد بیمار مراجعه می کند و اظهار می دارد که مشکل
جنسی دارد و برای تمام این بیماران آن داروی معروف تجویز می شود. انواع اختلالات
جنسی در زن و مرد بسیار زیاد هستند، باید مشخص شود که مشکل بیمار کدام نوع
اختلال جنسی است، مثلا مبتلا به اختلال نعوظ است یا مبتلا به انزال زودرس و
غیره. بدون تشخیص دقیق اقدام به درمان، رفتن به بیراهه خواهد بود.

·          اصل بعدی
که مهمترین اصل است، تمامی اقدامات پزشکی (تشخیصی و درمانی) باید مقرون به صرفه
باشند. ما نمی توانیم برای هر بیماری که مراجعه می کند تمامی آزمایشات و
بررسیها را بنویسیم. متاسفانه در کشور ما شاید روزانه هزاران آزمایش و رادیوگرافی
انجام می شوند، که نیازی به آنها نیست. معمولا پزشک باید برای تائید تشخیص
خود از اقدامات پاراکلینیک استفاده کند نه برای تشخیص بیماری. پس از اخذ شرح
حال پزشک مناسبترین اقدام تشخیصی را برای بیمار تجویز خواهد کرد.

 

ما روزانه مواجه
با انبوه بیماران مبتلا به اختلالات جنسی هستیم که با پاکتها دارو و انبوهی از
آزمایشات، سونوگرافی و عکسبرداری از یک مطب به مطب دیگر مراجعه می کنند. علت عدم
تشخیص صحیح و درمان مناسب است. در علم پزشکی متاسفانه بسیاری از بیماریها هنوز غیر
قابل درمان هستند، در اینگونه موارد باید مشکل بیمار را به وی گفت و بی مورد بیمار
را امیدوار و متحمل هزینه نکرد. مهمترین اصل در اختلالات جنسی، تشخیص درست است.
مثلا اختلال نعوظ می تواند منشاء هورمونی، عروقی، عصبی و روحی روانی داشته باشد.
هر کدام از اینها روش درمان مخصوص به خود دارند. بنابراین بیماران محترم باید
بدانند که موقع مراجعه به پزشک نیازمند بررسی هستند. البته در بسیاری از موارد ما
با صحبت کردن و معاینه بیمار به تشخیص می رسیم و نیار به بررسی زیادی نخواهد بود.
برای تشخیص اختلالات جنسی از آزمایشات و تستهای بخصوصی استفاده می شود که در سطور
پائیین به زبان ساده جهت اطلاع خوانندگان محترم توضیح داده می شوند.

 

 پاراکلینیک به معنای استفاده از روشهای مختلف
تشخیصی (آزمایشگاهی، تصویر برداری و غیره) در بیماریها می باشد.
می توان گفت که
اختلالات جنسی در مردان شایعترین بیماری است که یک مرد را مبتلا می کند. از هر سه
نفر مرد یکی از آنها در طول زندگی مبتلا به نوعی از اختلال جنسی خواهد شد. با توجه
به شیوع این بیماری در جوامع مختلف، متاسفانه می توان گفت که در دورة تحصیلات پزشک
عمومی در کشور ما تقریبا هیچگونه آموزشی در مورد تشخیص و درمان اختلالت جنسی در
مردان و زنان به دانشجوی پزشکی داده نمی شود. این موضوع سبب چندین مشکل اساسی شده
است، اولا خیل انبوه این بیماران بدون تشخیص و درمان می مانند، دوماً این بیماران
ممکن است تحت اقدامات پاراکلینیکی قرار گیرند که مرتبط با بیماری آنها نیست، سوم
اینکه تحت درمانهای غیر مرتبط قرار می گیرند که علاوه از تحمیل اثرات سوء داروها
به بیمار، هزینة هنگفتی را نیز به بهداشت و درمان کشور وارد می کند. مورد آخر و
مهم این است که در غیاب پزشک و مراکز درمانی مختص این بیماران، به ناچار شبکه های
ماهواره ای، اینترنت و غیره جای تشخیص و درمان علمی را می گیرند.

 

با ذکر مقدمه
مذبور مشخص می شود که هر فرد مبتلا به اختلالات جنسی برای تشخیص و درمان صحیح باید
به فرد متخصص در این زمینه مراجعه کند. در بسیاری از موارد، بیماران به علت نا
آگاهی مدتهای مدیدی ما بین مطبها و مراکز درمانی مختلف با پاکتها دارو و اقدامات
پارا کلینیکی مختلف سرگردان هستند. هر مردی که از اختلال جنسی رنج می برد، بایستی
بطور دقیق تحت بررسی قرار گیرد. اولین و مهمترین قدم، اخذ شرح حال توسط پزشک متخصص
در زمینة مشکلات جنسی می باشد. بسیاری از موارد با صحبت کردن با بیمار متوجه می
شویم که فرد هیچگونه مشکلی ندارد و انتظارات نادرست فرد از خود و یا اطلاعات
نادرستی که توسط محیط اطراف در اختیار وی گذاشته شده است، فرد فکر می کند که بیمار
است. در حقیقت هر یک از انواع مختلف اختلالات جنسی در مردان، تعریف علمی خاص خودش
را دارد، که اگر فرد در چهارچوب تعریف علمی نگنجد، بیمار نیست و باید به وی
اطمینان خاطر داد. بعد از اینکه مشخص شد که واقعا مردی از یک اختلال جنسی رنج می
برد، قدم بعدی تشخیص دقیق نوع بیماری و علت آن است، تا بر اساس آنها اقدامات
درمانی لازم صورت گیرد. به عنوان مثال یکی از انواع اختلالات جنسی در مردان،
اختلال در نعوظ می باشد. دو دهه قبل بیش از 80 درصد موارد اختلال نعوظ در مرد را
به عوامل روحی روانی نسبت می دادند. ولی اکنون با پیشرفت علم و روشهای تشخیصی، در
بیش از 80 درصد موارد با انجام روشهای تشخیصی مورد نیاز بیمار می توان یک علت عضوی
برای اختلال نعوظ پیدا کرد. جهت آگاهی خوانندگان محترم من موضوع را بیشتر می
شکافم، تا راهنمای بیماران عزیز باشد. یک مردی اگر از اختلال نعوظ رنج می برد، دو
تا علت بزرگ می تواند داشته باشد: علل عضوی یا ارگانیک، یعنی یک فرایند خاصی در
فرد سبب اختلال نعوظ شده است، مثلا بیماری قند یا دیابت که سبب اختلال عروق در بدن
شده و می تواند منجر به نا توانی جنسی در مردان شود، و در حقیقت یکی از علل شایع
اختلال نعوظ در مردان همین بیماری قند می باشد. گروه دوم اختلالات نعوظ در مردان،
مواردی هستند که منشاء روحی روانی یا به اصطلاح سایکوژنیک دارند، مثل بیماری
افسردگی که در این افراد میزان شیوع اختلالات جنسی بطور قابل توجهی بیشتر از جمعیت
عادی است. خود علل عضوی یا ارگانیک به سه دستة بزرگ تقیسم می شوند که عبارتند از:
هورمونی، مانند افرادی که بیماری غدد درون ریز مثل تیروئید یا هیپوفیز دارند،
عروقی، که در آن بعلت مشکلات سیستم عروقی یا رگهای بدن، خون رسانی به آلت تناسلی
مختل می شود، مانند افرادیکه دچار شکستگی لگن همراه با ضایعات عروقی می شوند، یا
افرادیکه میزان چربی خون آنها خیلی بالاست. همانطور که خوانندگان محترم می دانند،
چربی خون بالا در دراز مدت سبب گرفتگی عروق می شود. گروه سوم اختلالات نعوظ عضوی در
مردان، منشاء سیستم عصبی دارند که در اصطلاح علمی به آن نوروژنیک می گویند، مانند
فردیکه دچار آسیب نخاعی مثلا قطع نخاع شده است، یا فردیکه دچار بیماری

">MS

FA  " lang="FA  "> است.


FA" lang="FA  ">هدف از ذکر مطالب فوق این است که خوانندگان محترم
بدانند که اختلالات جنسی انواع مختلف دارند و بدون تشخیص دقیق، نبایستی فردی تحت
درمان قرار گیرد، و تشخیص دقیق نیازمند استفادة صحیح و مناسب از اقدامات
پاراکلینیک می باشد. متاسفانه کم نیست مواردی که فرد مبتلا به اختلال جنسی تحت آزمایش
و یا تصویربرداری قرار می گیرد که نیازی به آن ندارد، ویا برعکس بدون اقدامات
تشخیصی تحت درمانهای مختلف قرار می گیرد. در یک مرد مبتلا به اختلال جنسی پزشک پس
از اخذ شرح حال و معاینة بیمار تصمیم می گیرد که مناسبترین روش پارا کلینیک جهت
تائید بیماری کدام است. منظور این است که پزشک از اقدامات پاراکلینیک جهت تائید
تشخیص خود استفاده می کند. در بسیاری از موارد همان اخذ شرح حال و معاینة بیمار،
تشخیص را روشن می کند، و نیازی به اقدامات پاراکلینیک نیست. در خیلی از موارد،
لازم است که علت ایجاد کنندة بیماری، برطرف شود، مثلا در یک مردیکه دراثر کم کاری
غدة تیروئید، یا افسردگی دچار اختلال جنسی شده است، بایستی کم کاری تیروئید و
افسردگی درمان شوند. همة اینها مستلزم دانش و اگاهی کافی از تشخیص و درمان اختلالات
جنسی است، که جزو آن استفادة مناسب و صحیح از اقدامات تشخیصی است.


FA" lang="FA  ">متاسفانه در حال
حاضر، بعلت خلاء آگاهی و اطلاع رسانی، بعضی از شبکه های ماهواره ای از وجود این
بیماری شایع در مردان، نهایت سوء استفاده را می کنند. این شبکه ها داروها و
دستگاههای را معرفی می کنند که صد در صد و تضمینی مشکل فرد را حل می کنند. این
موضوع به هیچ وجه مبنای علمی ندارد، همانطور که در بالا متذکر شدم، تا بیماری
تشخیص دقیق داده نشود، درمان آن امکانپذیر نیست. ما هیچ دارو یا دستگاهی را نداریم
که همة انواع اختلالات جنسی را صد در صد درمان نماید. به عنوان مثال، درمان مردیکه
بعلت ابتلا به بیماری دیابت دچار اختلال جنسی شده است، بسیار مشکل و در مواردی غیر
ممکن است. از طرف دیگر صرف داشتن یک بیماری مشخص، دلیل بر این نیست که مشکل فرد
ناشی از آن بیماری است. مثلا یک فرد دیابتی ممکن است، همزمان دچار افسردگی هم شده
باشد، همة مردان مبتلا به دیابت، لزوما دچار اختلال جنسی نمی شوند. بنابراین تشخیص
دقیق و استفادة مناسب از اقدامات پاراکلینیکی، اساس برخورد صحیح با یک بیمار مبتلا
به اختلال جنسی است. بنده مختصری هم جهت اطلاع خوانندگان گرامی، از روشهای تشخیصی
در اختلالات جنسی مردان صحبت می کنم.


FA" lang="FA  ">یکی از موارد اساسی جهت عملکرد جنسی طبیعی در
یک مرد، وجود خونرسانی کافی به آلت تناسلی است
گاها رگی که به الت تناسلی خون می
رساند، قطع و یا مسدود می شود. حال این فرد هر قدر تحت درمانهای داروئی مختلف قرار
گیرد، بیفایده خواهد بود. اگر در یک مرد جوانی ثابت شود که رگ آلت تناسلی قطع شده
است، نیازمند جراحی عروق جهت پیوند رگ خواهد بود و جهت اثبات تشخیص باید از عروق
ناحیة لگن تصویر برداری کرد. نکتة حائز اهمیتی که می خواهم مجددا متذکر شوم، اهمیت
یک خونرسانی طبیعی به آلت تناسلی است. در یک مرد جهت عملکرد جنسی طبیعی، نه تنها
باید خون کافی به دستگاه تناسلی برسد، بلکه بایستی این خون وارد شده به آلت تناسلی
در آن بدام بیفتاد و خارج نشود. مکانیسمهای بسیار پیچیده ای در آلت تناسلی مرد
وجود دارند، که خون وارد شده به آنرا بدام می اندازند. بعضی بیماریها هستند که این
مکانیسمهای طبیعی را برهم می زنند و ما در اصطلاح به آن
"نشت وریدی" می
گوئیم، یعنی خون وارد شده به آلت تناسلی در آن به دام نمی افتد و خارج می شود. این
یکی از بدترین انوا ع اختلال نعوظ در مردان است، و درمان آن بسیار مشکل می باشد،
تشخیص این بیماری نیازمند روشهای رادیولوژیک بخصوصی است، که یکی از آنها سونوگرافی
داپلکس از عروق آلت تناسلی می باشد (شکل 1). کم نیستند مردانی که به ما مراجعه می
کنند که سالها مبتلا به ناتونی جنسی هستند و تحت درمانهای بسیار زیاد بیفایده قرار
گرفته اند، با اخذ شرح و معاینة دقیق این بیماران متوجه می شویم که علت ممکن است
"نشت وریدی" باشد. اینجاست که انجام اقدامات پاراکلینیک مناسب به کمک
پزشک و بیمار می آیند، و تشخیص را روشن می کنند. گاها مردانی به ما مراجعه می کنند
که از کاهش شدید "میل جنسی" نسبت به گذشته شاکی هستند. متاسفانه در بسیاری
از موارد این بیماران تحت درمانهای داروئی اختلال نعوظ قرار می گیرند، که هیچ
فایده ای نداشته و فقط عوارض دارو و هزینة آن به بیمار تحمیل می شود. اینگونه
بیماران به احتمال زیاد دچار کم کاری غدد جنسی هستند، و اینجا نیز یک آزمایش خون
در تشخیص و درمان بیماری، کمک کننده خواهد بود.


FA" lang="FA  ">گاها در بعضی موارد جهت انجام
اقدامات تشخیصی لازم است بیمار در مرکز پزشکی بستری شود. از جمله اینها یک تست
کامپیوتری به نام
RigiScan می باشد.
در این تست یک الکترود حساس به آلت تناسلی بیمار متصل می شود و بیمار طبق روش جاری
خود می خوابد. در یک مرد طبیعی در طول یک خواب شبانه 3-2 بار حالت نعوظ اتفاق می
افتد، این دستگاه بصورت الکترونیکی تمامی جزئیات نعوظ شبانه در قسمتهای مختلف آلت
تناسلی را ثبت می کند و اطلاعات با ارزشی از چگونگی فرایند نعوظ در یک مرد فراهم
می کند (شکل 4-2).

یکی دیگر از موارد بسیار مهم، جهت عملکرد طبیعی جنسی در مرد،
سالم بودن عصب گیری دستگاه تناسلی است. در بعضی از بیماران که بعلت ناتوانی جنسی
به ما مراجعه می کنند، ما پس از اخذ شرح حال و معاینه بیمار، متوجه می شویم که عصب
گیری دستگاه تناسلی ممکن است مختل شده باشد. در این موارد جهت اثبات تشخیص باید از
تستهای مخصوصی استفاده کرد، از جملة آنها، تستهای هستند که سرعت هدایت تحریکات از
طریق اعصاب را بصورت کمّی اندازه گیری می نمایند. درصدی از بیماران مبتلا به

">MS

FA" lang="FA"> دچار ناتوانی جنسی در سنین پائین می شوند، علت اکثر
موارد در این بیماران، تخریب پیشروندة اعصاب است، که با کمک تستهای عصبی می توان
آنرا تشخیص داد. بطور خلاصه، امروزه علم پزشکی به همراه تجهیزات پیشرفته، امکانات
بسیار زیادی را جهت تشخیص و درمان اختلالات جنسی فراهم کرده است. پس نتیجه می
گیریم که:

·         مرد مبتلا
به اختلال جنسی باید به پزشک متخصص در این زمینه مراجعه نماید

·         هیچ بیمار
مبتلا به اختلال جنسی نباید بدون تشخیص باشد

">

·         درمان هر
نوع اختلال جنسی پس از روشن شدن تشخیص بیماری خواهد بود.




نوشته شده توسط واحد یکتا(احسان).... تقدیم به دوست( ا.م.vahed 93/3/18:: 12:14 عصر     |     () نظر

اختلال در برانگیختگی جنسی در خانمها


حداقل 30 درصد خانمها در تمامی جوامع از یکی از اختلالات جنسی در رنج هستند. اگر ما طبق آخرین سرشماری که در کشورمان انجام شد تعداد خانمهائیکه در سنی هستند که مسائل زناشوئی برای آنها مهم است را در نظر بگیریم، تعداد خانمهائیکه مبتلا به اختلالات جنسی هستند، رقم قابل ملاحظه ای را تشکیل خواهند داد.
عملکرد جنس در خانمها دو تفاوت عمده با مردان دارد:
•    عملکرد جنسی در خانمها خیلی پیچیده تر از مردان است
•    عملکرد جنسی در خانمها خیلی کامل تر از مردان است
منتهی بنا به دلایل زیادی این تعداد انبوه خانمها درمان نشده باقی می مانند و سبب مشکلات عدیده در زندگی می شوند. بسیاری از مشکلات جنسی در خانمها به راحتی قابل درمان هستند و یک خانم یا یک زوج نباید تا آخر عمر با مشکل مذبور بسوزند و بسازند. متاسفانه ما در کلینیک خود پرونده های زیادی از مراجع قضائی داریم که جهت اظهار نظر برای طلاق به ما ارجاع شده اند. اینکه تمامی مردان مبتلا به اختلال جنسی به راحتی می توانند دنبال مشکل خود باشند اینهم صحیح نیست، در مردان نیز محدودیتهای زیادی وجود دارد، ولی این محدودیتها در خانمها خیلی بیشتر است.

دلایل عمده برای اینکه مشکلات جنسی در خانمها درمان نشده باقی می مانند به قرار زیر هستند:
•    احساس شرم و حیا در بیان کردن آن
•    باور فرهنگی که صحبت کردن در مورد نیازهای جنسی نادرست است
•    عدم وجود مراکز معتبر برای تشخیص و درمان اختلالات جنسی
•    عدم وجود متخصصین کافی در این امر
•    عدم پرسش پزشکان زن در مورد چگونگی عملکرد جنسی از بیمارانشان
پزشکان خانم باید در مواردیکه مناسب است با اجازه خود بیمار از عملکرد جنسی وی سئوال کنند. در یک بررسی سطحی که بنده انجام دادم، مهمترین دلیل عدم پرسش متخصصین زنان و زایمان در مورد چگونگی عملکرد جنسی بیماران خود، عدم وجود دانش مربوطه بود. وقتی با همکاران صحبت می کنم می گویند وقتی در مورد یک بیماری ما دانش و آموزش کافی نداریم اگر بیمار مشکلی هم داشته باشد، در اقدامات تشخیصی و درمانی مشکل خواهیم داشت. نیازهای جنسی یکی از نیازهای مهم بشر است و طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی جزو حقوق اولیه انسانها محسوب می شود. در کمال تاسف بنده همکار خانم دکتری داشتم که اگر بیماری مشکل در عملکرد جنسی خود را با وی در میان می گذاشت به بیمار می گفت که خجالت بکش و بلند شو برو!!

از طرف دیگر بسیاری از مشکلات جنسی در خانمها و آقایان در جامعه ما ناشی از کمبود شدید آگاهی و اطلاعلات است.
این کمبود حتی در طبقه تحصیل کرده نیز بسیار زیاد است. به عنوان مثال در یک برنامه باز آموزی برای پزشکان عمومی که بنده بعنوان سخنران دعوت شده بودم در ابتدای شروع جلسه برای تست میزان اطلاعات پزشکان عمومی یک سئوالی مطرح کردم: مهمترین تفاوت در سیکل جنسی مردان و زنان کدام است؟ در سالن حدود 300 نفر پزشک عمومی زن و مرد وجود داشت، درکمال تعجب فقط سه نفر توانستند به این سئوال پاسخ صحیح دهند. موضوع جالب این بود که حتی خانم دکترها نیز از فیزیولوژی طبیعی بدن خود آگاه نبودند.

یکی از مهمترین مسائل برای تشخیص و درمان اختلالات جنسی در خانمها وجود متخصصین زن در این مورد است. برای تشخیص و درمان اختلالات جنسی یک تیم لازم است و این از عهده یک تخصص خاص بر نمی آید. این تیم در کلینیکهای مجهز که دارای امکانات تشخیصی و درمانی هستند مستقر می شود. بنده در کلینیکهای اختلالات جنسی که در اروپا و آمریکا بوده ام، از ملزومات این کلینیکها وجود متخصصن زن و مرد از هر رشته در کلینیک بود تا بیماران مرد و زن بتوانند براحتی مشکلات خود را بیان کنند. چون بیان مشکلات جنسی که یکی ار محرمترین موضوعات زندگی است برای جنس مخالف اگر نگوئیم غیر ممکن است، خیلی مشکل می باشد.

پس از مقدمه فوق می پردازیم به موضوع این مقاله و آن اختلال در برانگیختگی جنسی در خانمها می باشد. برای روشن شدن موضوع ابتدا یک توضیح مختصر در مورد سیکل جنسی در خانمها ارائه می شود. یک سیکل یا چرخه جنسی در خانمها از 4 مرحله تشکیل می شود: مرحله برانگیختگی، مرحله کفه یا همان مرحله تداوم رابطه زناشوئی، مرحله ارگاسم و مرحله فروکش. یعنی یک سیکل جنسی طبیعی از برانگیختگی جنسی شروع می شود و بدنبال ارگاسم تمایل جنسی فروکش پیدا می کند.
یک سیکل جنسی طبیعی در خانمها دو تفاوت عمده با مردان دارد: اولین تفاوت این است که خانمها برای رسیدن به ارگاسم معمولا 15-10 دقیقه زمان لازم دارند ولی در صورتیکه حدود 90 درصد مردان ظرف 2 دقیقه پس از برقراری رابطه زناشوئی به ارضاء جنسی می رسند. دوم اینکه در سیکل جنسی، مردان دارای یک مرحله بیش از خانمها هستند و آن این است که پس از مرحله چهارم یا فروکش، مردها وارد مرحله پنجم یا مرحله تحریک ناپذیری می شوند، در این مرحله مردها دیگر نمی توانند رابطه زناشوئی مجدد را از صفر شروع کنند. مدت زمان آن از چند دقیقه تا چند ساعت و تا چند روز متفاوت است. با افزایش سن مرد این مدت زمان بیشتر می شود. در صورتیکه خانمها فاقد مرحله تحریک ناپذیری هستند و پس از رسیدن به ارگاسم می توانند دوباره از صفر رابطه زناشوئی را از سر بگیرند. یعنی اکثر خانمها در صورت فراهم بودن شرایط می توانند در یک بار رابطه زناشوئی طبیعی چندین بار ارگاسم را تجربه کنند.
بسیاری از خانمها با این شکایت مراجعه می کنند که در زندگی هیچوقت ارگاسم یا ارضاء جنسی را تجربه نکرده اند و نباید بلافاصله آنرا اختلال در رسیدن به ارگاسم تلقی کرد. برای رسیدن به ارگاسم خانم باید ابتدا وارد مرحله برانگیختگی جنسی شود، بنابراین وقتی خانمی نمی تواند وارد فاز برانگیختگی جنسی شود، بنابراین سیکل جنسی شروع نخواهد شد تا فرد مذبور ارگاسم را تجربه کند. اختلال در برانگیختگی جنسی را نباید با ختلال در کاهش میل جنسی اشتباه کرد. در اختلال در برانگیختگی جنسی بیمار میل جنسی دارد ولی بنا به دلایلی دچار برانگیختگی یا به عبارت دیگر تحریک جنسی نمی شود. این بیماران از نظر روانی دچار تحریک جنسی نمی شوند.
برانگیختگی جنسی قابل اعتماد و لذت بخش مهمترین جزء سیکل جنسی در خانمها است.

اختلال در برانگیختگی جنسی دارای انواع زیر است:
•    اختلال در برانگیختگی جنسی فیزیکی: در حالت طبیعی نقاط مختلف بدن خانمها حساس به تماسهای فیزیکی است که توسط این تماسهای فیزیکی یک زن برانگیختگی جنسی پیدا می کند. در این نوع اختلال در برانگیختگی جنسی، تماسهای فیزیکی منجر به برانگیختگی جنسی زن نمی شوند.
•    اختلال در برانگیختگی جنسی روانی: هم مرد و هم زن با افکار، فانتزی، دیدن، شنیدن و غیره می تواند دچار برانگیختگی یا تحریک جنسی شود. در خانمهائیکه دچار  اختلال در برانگیختگی جنسی روانی هستند، موارد مذبور منجر به تحریک جنسی نمی شوند.
•    اختلال در برانگیختگی جنسی مرکب: یعنی این خانمها نه با تماسهای فیزیکی و نه با افکار و فانتزی وارد فاز برانگیختگی جنسی سیکل جنسی نمی شوند.
•    برانگیختگی جنسی نا خوشایند: اینگونه خانمها وقتی دچار برانگیختگی جنسی در ناحیه دستگاه تناسلی می شوند، یک احساس ناخوشایند به آنها دست می دهد و بنابراین همیشه سعی دارند از روابط زناشوئی دوری بجویند.

علل اختلال در برانگیختگی جنسی در خانمها
موضوع برانگیختگی جنسی در خانمها خیلی مفصل و پیجیده است. فقط برای این اختلال کتابهای متعدد نوشته شده است. مهمترین علل اختلال در برانگیختگی جنسی در خانمها به قرار زیر هستند:
•    بیماریهای مزمن مثل دیابت و ام اس
•    بیماریهای عروقی که جریان خون دستگاه تناسلی را مختل می کنند
•    افسردگی
•    اختلالات هورمونی
•    عدم وجود رابطه عاطفی خوب با همسر
•    مصرف بعضی از داروها مثل قرصهای ضد حاملگی، داروهای ضد افسردگی، فشارخون و آرامبخشها
•    آسیب به عروق لگن در اثر عمل جراحی یا پرتودرمانی
•    آسیب به اعصاب دستگاه تناسلی مثل آسیب به نخاع و سکته مغزی
•    شیر دادن به بچه
•    بیماریهای هورمونی مثل بیماریهای تیروئید و درآوردن تخمدانها
•    یائسگی
•    استرسهای هیجانی
•    سابقه سوء استفاده جنسی
•    آزار و اذیت جنسی
•    آزار و اذیت فیزیکی مثل کتک خوردن
•    سوء استفاده روحی و روانی
•    محرومیت، داغداری، عزاداری
•    احساس بد نسبت به اندام خود
•    وسواس
البته این لیست بسیار طولانی است و من به همین بسنده می کنم.

درمان اختلال در برانگیختگی جنسی: اختلال در برانگیختگی جنسی دو روش عمده درمانی دارد:
•    دارو درمانی
    در خانمهائیکه علت کمبود هورمونهای زنانه هستند، می توان آنها را تجویز کرد. فرآورده های مختلف از هورمونهای زنانه در بازار وجود دارند که پزشک با توجه به شرایط بیمار می تواند آنها را تجویز کند.
o    داروهای دیگری هم برای درمان این اختلال در خانمها وجود دارند که خارج مبحث این نوشتار می باشد.
•    روان درمانی: در بسیاری از موارد مشکل بیمار ریشه در مسائل روانی و شخصی دارد، در همچون مواردی بیمار باید نزد منخصص مربوطه ارجاع شود. تاکید می کنم که این متخصصین باید واجد شرایط باشند و معمولا آنها دارای دکتری روانشناسی بالینی (نه روانپزشک) بوده که دوره های تکمیلی درمان اختلالات جنسی را گذرانده باشند.



نوشته شده توسط واحد یکتا(احسان).... تقدیم به دوست( ا.م.vahed 93/3/18:: 12:12 عصر     |     () نظر

توصیه ها برای بیماران مبتلا به زگیل تناسلی


عامل بیماری زگیل تناسلی ویروسی بنام
Human Papillomavirus  یا HPV می باشد. این ویروس بیش از 100 نوع دارد و حدود 40 نوع آن سبب بیماری زگیل تناسلی می شود. این بیماری جزو بیماریهای آمیزشی است و در بسیاری از نقاط دنیا شایعترین بیماری آمیزشی می باشد.
این بیماری بدلایل زیر دارای اهمیت زیاد است:
•    اغلب مبتلایان به آن هیچگونه علامتی ندارند و ویروس را به دیگران منتقل می کنند
•    این ویروس درمان ندارد
•    عامل تعداد مهمی از سرطانها در ناحیه تناسلی، دهان، حلق و مقعد می باشد
•    مهمترین علت ایجاد سرطان دهانه رحم در خانمها ابتلا به ویروس این بیماری است
•    این بیماری از طریق تماس جلدی نیز منتقل می شود بنابراین استفاده از کاندوم میزان انتقال را کم می کند ولی صفر نمی کند.

بعضی از انواع این ویروس سبب ایجاد سرطان دهانه رحم، سرطان آلت تناسلی در مردان و سرطان مقعد می شوند و بعضی دیگر سبب ایجاد سرطان در ناحیه سر و گردن می شوند. بعلت انتقال بسیار سریع و آسان این ویروس، در اروپا و آمریکا از حدود یک دهه قبل واکسیناسیون بر علیه این بیماری در برنامه واکسیناسیون کشورها گنجانده شد. این بیماری واکسن بسیار موثر دارد.
انواع پر خطر ویروس
HPV که سبب سرطان دهانه رحم در خانمها و سرطان دستگاه تناسلی و مقعد در خانمها و مردان می شوند به قرار زیر هستند: 16, 18, 31, 33, 35, 39, 45, 51, 52, 53, 54, 55, 56, 57, 58,  و 82.

توصیه ها برای بیماران مبتلا به زگیل تناسلی
•    افراد مختلف مبتلا به انواع مختلف این ویروس می شوند، بنابراین اگر فردی دارای زگیل تناسلی با نوع خاصی باشد، اگر با فرد دیگری که نوع متفاوت این ویروس را دارد رابطه داشته باشد، مبتلا به نوع جدید ویروس خواهد شد.
•   
زگیل ممکن است در نواحی از بدن باشد که قابل رویت نیست، مهمترین آنها در خانمها کانال واژن و مجرای ادرار و در مردان مجرای ادرار می باشد. بنابراین افراد مبتلا به زگیل تناسلی باید از نظر وجود زگیل در نواحی فوق حتما بررسی شوند. بیشتر افرادیکه زگیلها پس از درمان عود می کنند دارای زگیل های مخفی در نواحی غیر قابل رویت هستند. وجود زگیل در نواحی فوق سبب می شود که بیماری ریشه کن نشود.
•    هر قدر تعداد شرکای جنسی بیشتر باشد احتمال ابتلا به زگیل تناسلی و انواع مختلف ویروس
HPV بیشتر می شود.
•    اگر مردی خدای نکرده رابطه خارج از خانواده دارد و به فرض با 5 خانم رابطه داشته است و هر کدام از افراد فوق با چند مرد دیگر رابطه داشته اند، این مرد مثل این است که با تمامی افراد فوق رابطه داشته و وسعت آلودگی نیز به همان نسبت خواهد بود. این مرد اگر با همسر قانونی خود رابطه زناشوئی داشته باشد مثل اینکه همسرش با تمامی مردانیکه با زنان فوق رابطه داشته اند، رابطه داشته است، و مبتلا به انواع مختلف ویروس خواهد شد.
•    اگر شما مبتلا به انواع کم خطرتر ویروس هستید، بهتر است با مشورت پزشک، هم خود و هم همسرتان واکسن بزنید. چون واکسن از ابتلا به انواع خطرناکتر ویروس جلوگیری می کند.
•    انواع کم خطر ویروس
HPV هم می توانند سبب ایجاد سرطان بویژه سرطان دهانه رحم در خانمها شوند، منتهی احتمال آن کمتر و سرطان از نوع کمتر تهاجمی خواهد بود.
•    از هر 4 نفر مبتلا به زگیل تناسلی یک نفر آن دارای بیماری آمیزشی دیگری نیز است، بنابراین باید از نظر سایر بیماریهای آمیزشی نیز بررسی شود.
•    از خصوصیات ضایعات زگیلی، عود آنها پس از درمان است. میزان عود در سیگاریها بیشتر است. بنابراین اگر می خواهید عود کمتر شود، سیگار را قطع کنید.
•    درمان زگیل تناسلی فقط زگیل را از بین می برد و تاثیری بر روی ویروس موجود در خون ندارد
•    خانمهائیکه دارای زگیل تناسلی هستند، حتما باید بطور روتین آزمایش پاپ اسمیر بدهند.
•    زگیل تناسلی در تمامی افراد مبتلا به ویروس
HPV ایجاد نمی شود. اگر شوهر خانمی دارای زگیل تناسلی است ولی خود وی دارای زگیل قابل رویت نیست، این دلیل بر عدم آلودگی خانم نمی باشد، بنابراین خانمهائیکه شوهرانشان دارای زگیل تناسلی هستند باید از نظر وجود آلودگی به ویروس فوق خود را بررسی کنند و بر عکس.
•    رابطه جنسی دهانی سبب آلوده شدن حفره داخل دهان می شود که می تواند منجر به سرطان زبان و حلق گردد و در اطراف لبها و داخل دهان زگیل ایجاد کند.
•    این بیماری از راه تماس جلدی به راحتی منتقل می شود و برای انتقال آن عمل مقاربت حتما لازم نیست. اگر دست به دستگاه تناسلی آلوده بخورد می تواند سبب انتقال بیماری شود، من کودکانی را دیده ام که توسط والدین آلوده شده اند. والدین دستان آلوده را به فرزندان زده اند.
•    هر قدر سیستم ایمنی بدن ضعیف باشد احتمال عود زگیلها پس از درمان بیشتر است.
•    یک مرد یا یک زن آلوده به ویروس
HPV می تواند قبل از ظاهر شدن زگیلها و پس از درمان زگیلها، ویروس را به افراد دیگر منتل نماید.
•   
درمان ضایعات زگیلی از انتشار بیماری می کاهد بنابراین اگر فردی در داخل مجرای ادرار (چه زن و چه مرد) دارای زگیل باشد، ادرار وی و در مردان مایع منی آلوده به ویروس شده و سبب انتقال بیماری و عدم بهبودی می شود.
•    در تعداد قابل ملاحظه ای از موارد با گذشت زمان سیستم ایمنی بدن ویروس را از بین می برد ولی آن حتمی نیست، بنابراین باید از داشتن رابطه جنسی خارج از خانواده بشدت اجتناب کرد و تمام زگیلها را درمان نمود به امید اینکه با گذشت زمان بیماری از بین برود.
•    اگر در خانمی انواع 16 و 18 ویروس مدت زمان زیادی در بدنش باشد، شانس ابتلا به سرطان دهانه رحم بشدت بالا می رود.
•    افراد آلوده باید حداکثر سعی خود را بکنند که دچار آلودگی مجدد نشوند.
•    مردان و زنانیکه دارای زگیل تناسلی هستند و یا در سابقه آنرا داشته اند، حتما باید موضوع را به شریک جنسی خود بگویند تا اقدامات پیشگیری کننده لازم انجام شوند.
•   
از علائم مهم زگیل مجرای ادرار خارج شدن چند قطره خون از مجرا و خارش مجرا می باشد، ولی وجود آنها حتمی نیست. با وسایل خاصی می توان به راحتی زگیل داخل مجرای ادرار را درمان کرد.
•    اگر خانمی حامله باشد می تواند این ویروس را به نوزاد منتقل نماید که گاها بعلت ایجاد عفونت ریه کشنده است.




نوشته شده توسط واحد یکتا(احسان).... تقدیم به دوست( ا.م.vahed 93/3/18:: 12:11 عصر     |     () نظر

کیست تخمدان


کیست تخمدان عبارت از یک کره کوچک پر از مایع و با جدار نازک در داخل تخمدان. انواع کیست تخمدان زیاد هستند، شایعرین آنها کیستهائی هستند که در حین تخمک گذاری تشکیل می شوند (کیستهای عملکردی). در حین تخمک گذاری یک کیسه ای به اسم فولیکول ایجاد می شود، که در داخل آن تخمک تشکیل می شود.
اگر تخمک از فولیکول آزاد نشود و یا اینکه پس از آزاد شدن تخمک فولیکول از بین نرود، سبب ایجاد کیست تخمدان خواهد شد. کیست ساده تخمدان را نباید با سندرم تخمدان پلی کیستیک اشتباه کرد. کسیت ساده تخمدان یک بیماری نسبتا خوش خیم ولی سندرم تخمدان پلی کیستیک یک بیماری با اهمیت است.
در بالا ذکر شد که شایعترین نوع کیست تخمدان، کیستهای عملکردی (
Functional  ) می باشند. کیستهای عملکردی تخمدان اغلب در یک سیکل ماهانه ایجاد می شوند و بر دو نوع هستند:
•    کیستهای فولیکولی: وقتی فولیکول برای آزاد کردن تخمک پاره نمی شود، این نوع کیست ایجاد می شود. کیستهای فولیکولی معمولا ظرف 3-1 ماه از بین می روند.
•    کیستهای جسم زرد: در این نوع کیست تخمدان، فولیکول پس از آزاد کردن تخمک از بین نرفته و در حقیقت بسته می شود. تجمع مایع در داخل آن ادامه پیدا کرده و رفته رفته بزرگتر می شود. بیشتر این کیستها پس از چند هفته از بین می روند. آنها می توانند حتی تا 10 سانتی متر بزرگ شوند. آنها می توانند خونریزی کنند و یا اینکه پیچ خورده و سبب درد شدید شوند. این کیستها بندرت سرطانی هستند. بعضی از داروهائیکه برای درمان ناباروری در خانمها مصرف می شوند مثل کلومیفن، ممکن است سبب ایجاد این نوع کیست شوند.

سایر انواع کیستهای تخمدان به قرار زیر هستند:
•    کیست آندومتریومی: وقتی مخاط رحم که هر ماه دچار ریزش می شود در خارج از رحم شروع به رشد کند، یک بیماری به اسم آندومتریوز ایجاد می کند. اگر در خانمی که دارای آندومتریوز است کیست تخمدان ایجاد شود، آنرا کیست آندومتریومی می گویند. اگر مخاط رحم بر روی تخمدان بنشیند ممکن است آنجا رشد کرده و سبب ایجاد کیست آندومتریومی شود. خانمهائیکه دچار این نوع کیست تخمدان هستند ممکن است در حین رابطه زناشوئی و پریود دچار درد شوند.
•    سیست آدنوم یا کیست آدنومی: تخمدان دارای یک لایه پوشش بیرونی است، اگر سلولهای این پوشش شروع به رشد کنند سبب ایجاد کیست آدنومی می شوند. آنها اغلب پر از مایع آبکی، ضخیم و یا ژل مانند می باشند. این نوع کیستها می توانند بزرگ شده و سبب درد شوند.
•    کیست درموئید: این یک نوع کیست تخمدان جالب می باشد. در بدن هر عضوی از یک نوع سلول بخصوص ایجاد می شود. مثلا سلول عضله قلب سبب تشکیل قلب می شود. این نوع کیست تخمدان دارای انواع مختلف سلولها هستند، یعنی ممکن است در داخل این نوع کیست تخمدان مو، دندان و سلولهای سایر اعضاء مشاهده شوند. این نوع کیستها نیز می توانند بزرگ شده و سبب درد شوند.
•    تخمدانهای پلی کیستیک: این نوع کیست تخمدان موقعی ایجاد می شود که تخمک در داخل فولیکول به حالت رسیده می رسد ولی آزاد نمی شود. این سیکل تکرار می شود. فولیکولها بزرگ می شوند و هر دو تخمدان پر از کیست می شوند.

علائم کیست تخمدان کدامها هستند؟
بسیاری از کیستهای تخمدان هیچ علامتی ایجاد نمی کنند، ولی عده ای سبب علائم زیر می شوند:
•    احساس فشار، تورم و درد در شکم
•    درد لگن
•    درد مبهم در قسمت تحتانی کمر و کشاله ران
•    عدم تخلیه کامل مثانه
•    درد در حین رابطه زناشوئی
•    افزایش وزن
•    درد در حین پریود
•    خونریزی غیر طبیعی
•    تهوع و استفراغ
•    حساسیت سینه ها

اگر شما مبتلا به علائم زیر شدید بلافاصله به پزشک مراجعه کنید:
•    درد، تب و استفراغ
•    درد شدید و ناگهانی در شکم
•    ضعف؛ سرگیجه و از حال رفتن
•    تنفس تند و سریع

چگونه کیست تخمدان تشخیص داده می شود؟
برای تشخیص کیست تخمدان پزشک ممکن است از اقدامات تشخیصی زیر استفاده نماید:
•    سونوگرافی: آن یک وسیله تشخیصی خوب برای پی بردن به محل، اندازه و شکل کیست تخمدان می باشد. علاوه از آن کیست یک توده تو خالی محسوب می شود، اگر توده توپر باشد بیماریهای خطرناک مثل سرطان مطرح است. سونوگرافی یک وسیله تشخیصی خوب برای افتراق توده های توخالی از تو پر می باشد.
•    تست حاملگی
•    اندازه گیری هورمونهای خون
•    تست خون: اگر مشکوک به سرطانی بودن کیست هستیم از این تست می توان استفاده کرد. برای اینکار آنتی ژن سرطانی 125 (
CA-125) اندازه گیری می شود. در سرطان تخمدان میزان این آنتی ژن بالا می رود. ولی باید خاطر نشان کرد که در بعضی از سرطانهای تخمدان مقدار کافی از این آنتی ژن تولید نمی شود تا در خون تشخیص داده شود. در بعضی از بیماریهای غیر سرطانی نیز مثل آندومتریوز و فیبروم رحم، این آنتی ژن می تواند بالا باشد. بالا بودن غیر سرطانی میزان CA-125 خون در خانمهای زیر 35 سال شایعتر است. معمولا

در خانمهای با شرایط زیر اندازه گیری میزان CA-125 خون درخواست می شود:
o    سن خانم بیش از 35 سال باشد.
o    برای سرطان تخمدان پر خطر باشد
o    کیست تخمدان نسبتا جامد باشد

کیست تخمدان چگونه درمان می شود؟
•    درمان منتظرانه: در این نوع درمان هیچگونه اقدامی صورت نمی گیرد بلکه بیمار تحت نظر گرفته می شود تا کیست از بین برود معمولا به بیمار گفته می شود که 3-1 ماه بعد مجددا ویزیت شود. اگر کیست بزرگ شده باشد، پزشک به شما خواهد گفت. این نوع درمان بیشتر برای خانمهای با خصوصیات زیر توصیه می شود:
o    در سن باروری باشند
o    علامتی نداشته باشند
o    کیست پر از مایع داشته باشند
این نوع درمان ممکن است برای خانمهای یائسه نیز توصیه شود.
•    جراحی: اگر شما یائسه باشید و یا اینکه دارای یکی از علائم زیر باشید، پزشک ممکن است برای شما پیشنهاد در آوردن کیست با جراحی را بدهد:
o    کیست پس از چند سیکل ماهانه از بین نرود
o    کیست بزرگتر شود
o    در سونوگرافی غریب بنظر برسد مثلا قسمتی از آن جامد باشد
o    سبب درد شود
•    تجویز قرصهای ضد حاملگی: اگر در خانمی مرتب کیست تخمدان عملکردی ایجاد می شود، یکی از روشهای درمان آن تجویز قرصهای ضد حاملگی است. این قرصها سبب می شوند که تخمک گذاری متوقف شود. اگر خانمی تخمک گذاری نکند، بعید است که کیست جدید تشکیل دهد.
آیا می توان از تشکیل کیست تخمدان جلوگیری کرد؟
راهی برای جلوگیری از تشکیل کیست وجود ندارد، ولی اخبار خوش برای خانمها این است که اکثر کیستها:
•    علامت ایجاد نمی کنند.
•    سرطانی نیستند
•    خودبخود از بین می روند

اگر شما یکی از موارد زیر را مشاهده کردید با پزشک خود مشورت کنید:
•    تغییر در پریود
•    درد در ناحیه لگن
•    یکی از علائم بزرگ کیست تخمدان

کی خانمها بیشتر احتمال دارد که مبتلا به کیست تخمدان شوند؟
اکثر کیستهای عملکردی تخمدان در دوران باروری و در خانمهای جوان ایجاد می شوند و اکثر این کیستها نیز سرطانی نیستند. اگر خانمی یائسه باشد (70-50 ساله) و دارای کیست تخمدان باشد، احتمال سرطان تخمدان در وی بیشتر است.



نوشته شده توسط واحد یکتا(احسان).... تقدیم به دوست( ا.م.vahed 93/3/18:: 12:11 عصر     |     () نظر

دکتر محمدرضا صفری نژاد
متخصص  اورولوژی

سیکل یا عادت طبیعی ماهانه در خانمها - Normal Period
خانمها باید از فیزیولوژی 5 مورد حتما اطلاعات  کافی داشته باشند تا نسبت به درک و فهم ساختار بدن خود و بیماریها واقف شوند  . بسیاری از مراجعات به پزشکان ناشی از کم اطلاعی می باشد و متاسفانه این کم یا بیاطلاعی حتی در ما بین طبقه تحصیل کرده هم زیاد است. این 5 مورد عبارتند از: فیزیولوژی سیکل ماهانه, فیزیولوژی باروری، فیزیولوژی جنسی در خانمها، فیزیولوژیجنسی در مردان و فیزیولوژی باروری در مردان. در هر سنی می توان موارد مورد نیاز آنسن را آموزش داد. مثلا خانمهای در شرف ازدواج لازم است اطلاعات عمومی و کافی درمورد فیزیولوژی جنسی و باروری در مرد و زن را بدانند. آن سبب می شود که خانمها بهتراز بدن خود آگاه شوند و در ضمن در مواجه با اختلالات و بیماریها با دید باز عملکنند.

دکتر محمدرضا صفری نژاد
متخصصاورولوژی

تست کواد مارکر (Quadmarker test) در خانمهای حامله: اهمیت، موارد مورد استفاده و طرز تفسیر آن
داشتن فرزند سالم یکی از نعمتهای بزرگ خداوند است که معمولا ما انسانهاقدر آن را نمی دانیم. داشتن یک فرزند با بیماری مادرزادی مهم، برای خانواده در حدفاجعه است، علاوه از هزینه های درمانی و نگهداری هنگفت این نوع کودکان، آنها تا آخرعمر در جلو چشم والدین خواهند بود و یا اینکه خدای نکرد پس از مدت زمان کوتاه یابلند از دنیا خواهند رفت. با پیشرفت علم پزشکی بشر سعی کرده است که تستهائی جهتتشخیص بیماریهای مهم در جنین ابداع کند، یکی از این تسهتای بسیار مفید تست غربالگریکواد می باشد. ولی باید دانست که هر تستی دارای معایب و مزایائی است و این تست نیزمستثنی از سایر تستها نیست.

دکتر محمدرضا صفری نژاد
متخصصاورولوژی

عفونت ادراری در خانمهای حامله
عفونت ادرای در خانمها نسبتا شایع است و معمولا آن مثانه را گرفتار میکند. عفونت ادراری تا موقعی که محدود به مثانه و مجرای ادرار است، مشکل جدی ایجادنمی کند، ولی اگر آن بطرف کلیه ها گسترش پیدا کند سبب مشکلات جدی می گردد. درخانمهای حامله بعلت تغییرات هورمونی و آناتومیک هم میزان عفونت ادراری زیاد می شودو هم احتمال اینکه عفونت ادراری بطرف کلیه ها گسترش پیدا کند بیشتر می شود. بنابراین تمام خانمهای حامله باید در اولین ویزیت بعد از حاملگی از نظر وجود عفونتادراری بررسی شوند و هر نوع عفونت ادراری باید بطور کامل درمان شود. بخاطر داشتهباشید که بسیاری از موارد عفونتهای ادراری محدود به مثانه بدون علامت هستند.



نوشته شده توسط واحد یکتا(احسان).... تقدیم به دوست( ا.م.vahed 93/3/18:: 12:10 عصر     |     () نظر

طب پزشکی قانونی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani

پزشکی قانونی و پدیده جدید شوهرآزاری

husband beating

 

 

 وقتی کلمه همسر آزاری را میشنویم فورا بیاد اذیت زنان توسط شوهرشان می افتیم در سالنهای پزشکی قانونی نیز زنان بیشماری را که آثار ضرب و جرح روی سو صورتشان مشهود است را به فراوانی مشاهده میکنیم ولی واقعا همیشه این چنین است ؟وزنان همیشه شاکیان منحصر بفرد سازمان پزشکی قانونی هستند یا مسئله بعدی دیگری هم دارد ؟در کنار زن آزاری توسط مردان متاسفانه مدتی است که پدیده شوم دیگری بنام شوهر آزاری شیوع پیدا کرده است این مقاله در دوقسمت به بررسی شوهر آزاری میپردازد این مقاله توسط کارشناسان آگاه به امور حقوق و قضا در سایت بسیار خوب وبلاگستان حقوقی تهیه گردیده که ایمیل این نویسنده خوب جهت مشاوره نیز در زیر برای استفاده بیشتر خوانندگان گرامی منتشر میشود :

pat_wx2@yahoo.com

هرچند همسرآزاری پدیده ای است که از گذشته های دور در بین جوامع مختلف وجود داشته است، ولی در عصر حاضر، شوهرآزاری به جهت شکل گیری نهضت های فمینیستی و نفوذ و گسترش افکار صاحبنظران این جنبش در جوامع مختلف، به نظر می‎رسد که این معضل شیوع بیشتری پیدا کرده است. در این نوشتار ضمن بررسی مفهوم شوهرآزاری، علل و عوامل بروز این پدیده، آثار ناگوار آن در سطوح مختلف مورد تحلیل و بررسی قرار می‎گیرد و در بخش پایانی مقاله برای کنترل این آسیب و تحکیم بنیان خانواده پیشنهاداتی ارائه شده است.واژه همسر آزاری که در اذهان عموم به عنوان خشونت شوهر علیه زن بکار می رود، در تمام اعصار و جوامع وجود داشته است و با نهایت تأسف در جوامع امروز نیز علیرغم فضای به ظاهر طرفدار حقوق زنان رو به افزایش است. آمار 43 درصدی زنان کتک خورده آلمانی به دست شوهرشان گویای وجود این آسیب غم انگیز می باشد. تبیین کیفی و کمی و بررسی اثرات ناگوار این معضل نیازمند مجال مناسبی است . دین اسلام برای نهاد خانواده در نظام اجتماعی، ارزش بسیار بالایی قائل است و آن را عامل ایجاد سکینه و آرامش بین اعضای خانواده و جامعه می‎شمارد، بدین لحاظ حقوق و تکالیفی را برای اعضای خانواده معین کرده و آنها را به رعایت این موارد ترغیب و تشویق نموده است و داشتن روابط سالم و اخلاقی را درکانون خانواده مبتنی بر رهایی از خودبینی و خودخواهی و رعایت احترام متقابل، گذشت و فداکاری، ایثار و دگرخواهی، توجه به مصلحت خانواده و مودّت و رحمت قرار داده است. از این رو معصومین (ع) در روایات مختلف، زن و مرد را دعوت به خوشرفتاری با یکدیگر نموده اند. از پیامبر گرامی اسلام (ص) در مورد خوشرفتاری مردان با زنان روایت شده است که: «اکمل المؤمنین ایماناً احسنهم خلقاً و خیارکم خیارکم لنسائهم» «کامل ترین مؤمنان از حیث ایمان خوش اخلاق ترین آنهاست و شایسته ترین شما کسانی هستند که با زن خود خوشرفتارترند».امام صادق(ع) هم در مورد خوش‎رفتاری زنان فرموده است: «ایّما امرأة باتت و زوجها علیها ساخط فی حق لم یتقبل منها صلاة حتی یرضی عنها...»«هرگاه زنی، شب را به عبادت بیدار باشد، در حالی که شوهرش به خاطر پایمال کردن حقش، از او خشمگین است، تا زمانی که او را راضی نکند، نمازش مورد قبول واقع نمی شود.»قرآن نیز در رابطه با رعایت و تقدم مصلحت خانواده می‎فرماید: «اگر در مواردی یکی از زوجین بعد از ازدواج، همسرش را بر اساس معیارهای خود مطلوب نداند، ولی زندگی با او را ادامه دهد و با وی خوش‎رفتاری نماید، خداوند به چنین فردی وعدة خیر کثیر می دهد.»همان‎طور که ذکر گردید در فرهنگ اصیل اسلام، بنیان خانواده بر پایه مودت و رحمت و تفاهم زوجین است، لیکن در فرهنگ مغرب زمین، به جهت اعتقاد به نظریات اومانیستی، فردگرایی و نسبیت اخلاق، خانواده تنها بر اساس معیارهای حقوقی محض پی ریزی شده و اعضای خانواده با اجبار و ابزار حقوق، به رعایت وظایف خویش ملزم می‎شوند، این مسئله یکی از تمایزات اصلی خانواده غربی با خانواده شرقی است، به طوری که گفته می شود: «شرق تمایل به اخلاق دارد و غرب تمایل به حقوق. انسان شرقی انسانیت خود را در این می بیند که حقوق خود را بشناسد و از آن دفاع کند و نگذارد دیگری به حریم حقوق او پاگذارد».در حالی که اگر خانواده بر محور حقوق بچرخد و هر یک از زوجین تنها بر اساس منافع شخصی خود، حقوق خویش را استیفاء نماید،خانواده به نهادی بی روح تبدیل می شود که بسیار خشک و شکننده بوده و با کمترین اختلافی متلاشی می شود. اما در دیدگاه اسلامی، برای ایجاد وحدت و صمیمیت واقعی میان زن و شوهر، به تفاوت های غریزی و طبیعی آنها توجه شده و بر اساس این تفاوت‎ها، برای هر یک حقوقی متناسب وضع گردیده است. اما در فرهنگ غرب تلاش می شود تا این تفاوت ها نادیده گرفته شده و زنان به حقوقی مشابه مردان دست یازند. امروزه می توان نمونه بارز این تفکر را در دیدگاه‎های فمینیستی می توان مشاهده نمود. گروه های فمینیستی با طرح شعار برابری مطلق زن و مرد در تمامی زمینه های اجتماعی، روانی و فرهنگی، خواهان تحولی اساسی در کلیه جنبه های زندگی فردی و اجتماعی می باشند. از نظر فمینیست‎ها، تعریف زنان به عنوان مادر، همسر و موجوداتی زینتی، آنان را در محدودیت های تاریخی قرار می دهد، لذا باید برای دسترسی به برابری و آزادی مطلق زنان مبارزه نمود.گسترش افکار فمینیستی و نفوذ آن در کشورهای اسلامی، موجب شده است تا برخی از زنان مسلمانی که آشنایی کمتری نسبت به حقوق، احکام و دستورات اخلاقی و دینی و فلسفه تدوین آنها دارند و یا پایبندی آنها نسبت به فرهنگ دینی کمتر است، تحت تأثیر اندیشه های غربی قرار گرفته و بنا را بر ناسازگاری، مخالفت و درگیری، عدم توجه به حقوق همسر و اذیت و آزار وی گذارند، زیرا مبانی حقوقی دیدگاه فمینیسم و اسلام متفاوت می‎باشد، به طوری که برخی مواد حقوقی در دیدگاه فمینیسم، از نظر آموزه های دین اسلام، شوهرآزاری تلقی می شود و بالعکس. از جمله این موارد «تمکین» است. زوج حق دارد که در قبال پرداخت نفقة زوجه، از او استمتاع نماید و بر زوجه واجب است که نسبت به زوج، جز در مواردی استثنایی با عذر شرعی یا عقلی، تمکین کامل داشته باشد. بنابراین اگر زوج از پرداخت نفقه خودداری نماید و یا زوجه خود را برای کامیابی مرد آماده نسازد، حق همسرش را زیر پاگذاشته و موجبات اذیت و آزار او را فراهم نموده است، در حالی که مطابق دیدگاه فمینیسم، شوهر چنین حقی ندارد و ارتباط جنسی مرد با همسرش بدون رضایت وی، تجاوز جنسی محسوب شده و از مصادیق بارز آزار و اذیت زن شمرده می شود، لذا ضروری است ضمن توجه به چنین تفاوت هایی، پدیده شوهر آزاری و مفاهیم مشابه و مرتبط با آن تعریف گردد.

تعریف شوهرآزاری: آزار در لغت به معنای «رنج، عذاب، شکنجه، اذیت، تعب، مشقت، ضرب، کرب و صدمه» می‎باشد.خشونت در لغت به معنای درشتی، زبری، ناهمواری، تندخویی و درشتخویی است. از معانی این دو واژه مشخص می شود که کلمه «آزار» از معنای عام تری نسبت به کلمه «خشونت» برخوردار است، بنابراین آن معنا را نیز شامل می شود.در تعریف «شوهرآزاری» گفته می شود: رفتاری آزار دهنده از سوی زن علیه شوهر که در محیط خانواده به وقوع می پیوندد و حقوق او را پایمال می کند، البته ممکن است جنبه روانی، جنسی، اقتصادی، جسمی داشته باشد.

مصادیق شوهرآزاری:

شوهرآزاری می تواند ابعاد و مصادیق مختلفی داشته باشد:

الف) بعد روانی

بعضی از خشونت های زنان، به روح و روان شوهر آسیب می رساند و او را تحت فشارهای روحی و روانی قرار می دهد. معمولاً این نوع آزردگی، شیوع بیشتری داشته و به صورت غیرمستقیم اثرات مخربی برجای می گذارد. جلوه‎های مختلف این نوع آزار عبارتست از:

1- تخریب حیثیت و آبروی شوهر

برخی از زنان به جای حفظ احترام و منزلت شوهر و تکریم او، گفتار، کردار، اوصاف یا خلقت وی را به واسطه قول یا فعل و از طریق ایماء و اشاره و کنایه تمسخر می کنند. در این صورت شخصیت و جایگاه شوهر در نزد دیگران مخدوش می شود.

2- شکستن حرمت پدر در نزد فرزندان

یکی از بارزترین مصادیق آزار روانی مردان در خانواده، از بین بردن حرمت و احترام نقش پدری آنهاست. رفتارهای اهانت آمیز و پرخاشگرانه از سوی زن در نزد فرزندان، می تواند اقتدار و ابهت پدر را در محیط خانواده مخدوش کند و ضمن شکستن غرور و شخصیت وی، عزت نفس او را لگد مال نماید، در حالی که توصیه های مؤکد دینی در راستای تقویت توانمندی و نظارت پدر در خانواده، به جهت حفظ استحکام بنیان خانواده و ممانعت از کجروی های اعضای خانواده می باشد.

3- فحاشی و انتساب صفات ناشایست

گاه برخی از زنان، اذیت و آزار را به مرحله بالاتری می‎رسانند و به جای سخنان احترام آمیز، از پاره ای الفاظ ناشایست، فحاشی و انتساب صفات منفی استفاده می‎کنند تکرار این اعمال موجب می‎شود که به تدریج شوهر باور کند که در نزد همسر خویش از چنین شخصیتی برخوردار است، در نتیجه رفتاری متناسب با این رویه، بروز می‎دهد.

4- عدم توجه به خواست و انتظارات شوهر

محبت و صمیمیت در کانون خانواده، از طریق شناخت و توجه به خواسته‎ها و انتظارات همسر و در حد امکان تأمین آنها ایجاد می‎شود. برای این کار می توان از فرد مقابل سؤال کرد که آیا انتظارات و خواسته های وی برآورده شده است. گاهی برخی از زنان، علیرغم آگاهی نسبت به حساسیت شوهر و اینکه با انجام آن رفتار خاص، به شدت آزرده و ناراحت می شود (هرچند ممکن است که عکس‎العمل آشکاری را نسبت به آن نوع رفتار نشان ندهد)، برای آزار و اذیت و رنجش خاطر او همان رفتار را انتخاب می کنند.

5- تبعیض بین خویشاوندان خود و شوهر

اگر ازدواج عامل وحدت و یگانگی زن و مرد باشد، در این صورت هر آنچه مورد علاقه و احترام یکی از آنها است، باید مورد علاقه و احترام دیگری نیز باشد. همچنان که حضرت علی (ع) می‎فرمایند: «أصدقاوک ثلاثة و اعداوک ثلاثة؛ فاصدقاؤک: صدیقک و صدیق صدیقک و عدو عدوک و اعداؤک عدوک و عدو صدیقک و صدیق عدوک» «دوستان تو سه گروهند و دشمنان تو نیز سه دسته‎اند، اما دوستانت، پس دوست تو و دوستِ دوست تو و دشمنِ دشمن تو است و اما دشمنانت، پس دشمن تو و دشمنِ دوست تو و دوستِ دشمن تو است.» بنابراین خویشان و بستگان هر یک، که در نزد او ارزش و احترام والایی دارد، به همان نسبت باید برای دیگری ارزشمند باشد. در غیر این صورت اگر زنی برای بستگان خویش، جایگاه ویژه‎ای قائل شود و آنها را برتر و بالاتر از بستگان همسر خویش به حساب آورد و بیشتر با آنها مراوده داشته باشد و در مقابل، بستگان همسر را بیگانه فرض کند و تمایلی به ارتباط با آنها نداشته باشد و راه را برای روابط آنان مسدود کند و از انجام هر خدمتی از جانب شوهر نسبت به آنها مخالفت ورزد، از این طریق ممکن است فشارهای روحی و روانی زیادی بر شوهر وارد شود، زیرا وی با این رفتار درمی‎یابد که علاقه و دوستی همسرش، نمی تواند صادقانه باشد.

6- مقایسه نامناسب همسر با سایر مردان

برخی از زنان دائماً همسر خود را با همسر بستگان یا همکاران و دوستان خود مقایسه می‎کنند و در این شرایط تنها جنبه های منفی شوهر خود را می بینند و آنها را برجسته می کنند و به دنبال آن، خود نیز احساس کمبود و محرومیت در زندگی می نمایند. در چنین شرایطی، تفاوت‎های فردی و فرصت های نابرابر افراد مورد توجه قرار نمی گیرد . با ادامة این روش، به تدریج زبان به شکایت و اعتراض گشوده و امتیازات دیگران را به رخ شوهر می کشند و با گفتار و کردار خود، موجب اذیت و آزار شوهر می‎شوند.

7- بزرگ نمایی مسائل جزئی

از جمله مسائلی که لازم است هر یک از زوجین برای استحکام بنیان خانواده بدان توجه کنند، چشم پوشی از مسائل جزئی و کم اهمیتی است که در زندگی زناشویی پدید می آید. در حالی که برخی از زنان در قبال این مسائل حساسیت بیش از اندازه داشته و آنها را به عنوان مسائلی بزرگ و مهم جلوه می دهند؛ در نتیجه نمی توانند برای حل آنها برخورد مناسبی داشته باشند و موفقیتی کسب کنند، لذا احساس ناراحتی و فشار حاصل از آن، موجب سلب آرامش و شادابی زن شده و بر سلامت و بهداشت روانی او تأثیر منفی می گذارد؛ در چنین شرایطی زن نمی تواند برخورد مناسبی با همسر خویش داشته باشد و رضایت او را جلب کند.

 

8- بدبینی و سوء ظن

بدبینی و سوء ظن که نقطه مقابل حسن ظن و اعتماد است، یکی دیگر از اختلالات روانی به حساب می آید. فرد مبتلا به این بیماری، صاحب یک فکر یا فاعل یک رفتار را بدون دلیل و شاهد، به داشتن اغراض سوء متهم می‎نماید. زنانی که به این بیماری مبتلا هستند، به شوهر خود اعتمادی ندارند و حتی از رفتارهای دلسوزانه و محبت آمیز وی، احساس رضایتمندی نمی کنند و نارضایتی خود را در گفتار و رفتار خود ظاهر می سازند.

ب) بعد جسمی

1- ضرب و جرح

این مسئله اغلب در خانواده هایی مشاهده می شود که زن دارای تسلط و قدرت بیشتری است. در این خانواده‎ها، زن نقش اصلی را در خانواده ایفا می کند و توقع دارد که سایر اعضای خانواده، تصمیمات وی را پذیرفته و به آن احترام گذارند، همچنین در واردی که زن احساس می کند دستورات و تصمیمات او، توسط شوهرش نقض می‎گردد، این حق را برای خود محفوظ می داند که با او درگیری فیزیکی پیدا کند.

2- همسرکشی

همسرکشی پدیده ای است که همراه با نرخ زن کشی رو به تزاید می‎باشد. تحقیقات اخیر در ایران که توسط مرکز تحقیقات جرمشناسی دانشگاه تهران در 15 استان کشور انجام شده است، نشان می‎دهد که جرم همسرکشی در بین زنان و مردان مساوی است. تنها تفاوت بین دو پدیده شوهرکشی و زن کشی، در نحوه ارتکاب جرم می باشد. بر اساس این پژوهش، مردان در کشتن همسران خود مستقل و مباشر هستند، ولی زنان در شوهرکشی، مباشر نبوده، بلکه از طریق تطمیع، تحریک و ... معاون جرم بوده‎اند. مطابق این تحقیق مشخص گردید که علیرغم آنکه درصد جرائم ارتکابی به وسیله زنان در کشور بسیار پائین است، اما نرخ جرم همسرکشی، توسط زنان بالاست و بالاترین سطح فراوانی آن در کل کشور به شهرهای تهران، کرج، خراسان، آذربایجان و کرمانشاه مربوط می شود.

ج) بعد اقتصادی

نوعی دیگر از آزار و اذیت‎ها، صبغة اقتصادی دارد که عمدتاً شامل تصرف بدون اجازه، تخریب و نابودی اموال شوهر می باشد:

1- در برخی موارد زن به قصد انجام کار خیر، بدون مشورت و کسب رضایت از شوهر، اموال وی را به افراد نیازمند و محروم می بخشد و از آنان دستگیری می کند.

2- در موارد دیگری، زن بدون اطلاع شوهر و کسب اجازه از او، مقداری از اموالش را به خود اختصاص می دهد.

3- نوع دیگری از آزارهای اقتصادی زنان، اسراف است، به این صورت که در مصرف اموال همسر، از حد اعتدال خارج می شوند و اسراف یا تبذیر می نمایند. چنانکه «اسراف به معنای خروج از حد، در هر کاری است که انسان انجام می دهد و مراد از حد، همان حد وسط بین سخت گیری و زیاده روی است». معیار تشخیص در این موارد، عرف است که مصرف مال را به اندازة احتیاج و متناسب حال شخص می داند. از جمله مصادیق اسراف عبارت است از:

4- تضییع،به مفهوم ضایع و خراب کردن مال؛ نظیر دور ریختن مواد خوراکی و پوشاک و ...

5- مصرف بیش از حد و خارج از شأن؛ در این شرایط مال برای چیزی دارای فایده مصرف می شود؛ اما مصرف، با حال و شأن آن فرد متناسب نیست.

6- مصرف چیزی که نیازی به آن نیست، یعنی انسان اموال خود را در راهی مصرف کند که مناسب حال او می باشد، ولی نیازی به آن ندارد، مانند کسی که یک ماشین برای رفع نیاز دارد، ولی ماشین دیگری هم خریداری می‎کند.

7- تبذیر (پراکنده کردن) مصرف مال بدون جهت و فایده است. به بیان دیگر تبذیر، به آن قسم از اسراف گفته می شود که همراه اتلاف مال باشد و هیچ هدف عقلانی نداشته باشد، در این صورت با مصداق یافتن تبذیر،اسراف هم صادق خواهد بود، از این رو برخی از اندیشمندان تبذیر را همان اسراف دانسته اند. در مجموع، زن در چنین آزارهایی با مصرف بی رویه، موجب نارضایتی شوهر می شود و چه بسا از نظر مالی وی را در تنگنای اقتصادی قرار دهد، به حدی که برای تأمین مخارج زندگی خویش تلاش مضاعفی کند و احساس خستگی جسمی و روحی نماید.

د) بعد جنسی

آزار و اذیت زن می تواند در روابط جنسی با شوهر به اشکال ذیل بروز کند:

1-محرومیت جنسی

یکی از وظایف اساسی زن، به جهت نقش آن درجلوگیری از انحرافات اخلاقی همسر، ارضای نیاز جنسی شوهر است، زیرا تأمین این نیاز ضمن آنکه یکی از کارکردهای اصلی خانواده محسوب می‎شود، از آلودگی های اخلاقی و جنسی افراد جامعه جلوگیری می کند. در برخی از موارد، اجتناب همسر از انجام این وظیفه، می تواند مرد را به جهت مواجهه با زنان دیگر و تحریک غریزی، دچار عصیان و گناه کند و یا در اثر مقاومت و خودداری از ارضای نامشروع، با مشکلات روحی و روانی مواجه نماید، به ویژه اگر چنین رفتاری در سال های اولیه ازدواج رخ دهد که تمایل همسر به برقراری ارتباط جنسی بیشتر است، اثرات تخریبی محرومیت جنسی بیشتر خواهد بود؛ به طوری که یکی از روانشناسان در این رابطه می نویسد: «اشتیاق به تمتع جنسی، خصوصاً در سال های اول زندگی مشترک، در مرد نسبت به زن قوی تر احساس می شود. این خصوصیت جنسی مرد را باید به زن آموخت. استنکاف زن از آمیزش، هنگامی که مرد متمایل به آن است، فقط در مواردی مناسبت دارد که علل معینی (از قبیل ناخوشی، قاعدگی، بارداری) در بین باشد.» از این رو در اسلام مسأله تمکین زن از شوهر در هنگام نیاز مرد، از حقوق شوهر محسوب می شود. ولی اگر مرد در آمیزش جنسی رضایتمندی زن را نادیده بگیرد و به شرایط روحی و روانی و جسمی او توجهی نکند و یا زمینه لازم را برای ارضای جنسی زن فراهم نکند و فقط درصدد ارضای جنسی خود باشد، زن احساس می کند که تنها ابزاری است تا نیاز مرد را فراهم کند و اغلب در ارضای جنسی، ناکام می ماند و این رفتار مرد را خودخواهی او برمی‎شمارد، در نتیجه از عشق و علاقه زن به شوهر کاسته شده و فضا برای ایجاد درگیری و تنش و رفتار آزاردهندة زن فراهم می شود.

2-بی میلی جنسی

در برخی موارد، گرچه زن از آمیزش جنسی با همسر خودداری نمی کند و به ظاهر با آن مخالفتی ندارد، اما این عمل را با سردی و بی میلی تمام انجام می دهد که در چنین وضعیتی، میزان اطفاء شهوت مرد بسیار پایین است و احساس محرومیت می کند، از این رو برخی از روانشناسان معتقدند: «عقیدة زنانی که خود لذتی نمی برند، ولی ظاهراً به امیال شوهرشان پاسخ می دهند و تصور می کنند که بدین وسیله به او خدمت می کنند، غلط و اشتباه است ... سردی جنسی زن و بی‎میلی او در لذت رساندن به شوهر می تواند سبب سردی همسرش شود، زیرا شوهر در واقعی بودن احساس او تردید می کند.»

 

دکتر رحمت سخنی از مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) ارومیه

Dr.RAHMATSOKHANI



نوشته شده توسط واحد یکتا(احسان).... تقدیم به دوست( ا.م.vahed 93/3/6:: 11:21 صبح     |     () نظر

طب پزشکی قانونی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhaniطب پزشکی قانونی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani

پزشکی قانونی وبررسی علل شوهرآزاری

husband beating

دکتر رحمت سخنی از مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) ارومیه

Dr.RAHMATSOKHANI

در ادامه بحث شوهر آزاری وبررسی علل آن در رشته پزشکی قانونی به مقاله ای در این رابطه تحت عنوان علل شوهر آزاری نوشته ابراهیم قاسم روشن میپردازیم که در سایت خوب حوزه نت منتشر شده میپردازیم که امیدوارم مورد توجه و استفاده خوانندگان محترم قرار بگیرد .علل و عوامل متعددی موجب می‎شود که زن به خشونت علیه همسر اقدام کند. این عوامل عبارتند از:

الف) علل فرهنگی:

1- عدم شناخت وظایف و مسئولیت ها

خانواده در صورتی از بنایی مستحکم و روابطی سالم برخوردار می شود که هر یک از زوجین، نسبت به وظایف و نقش های خود در زندگی، شناخت کافی داشته باشند و بدانند که در صورت انجام یا طفره از آن، پاداش یا کیفر اخروی سختی در انتظار آنهاست. بنابراین اگر زن مسلمان ارزش و اهمیت خوب شوهرداری را در دیدگاه اسلام بداند و توجه داشته باشد که خداوند چه پاداش ارزشمندی را برای این‎کار در نظر گرفته است و از سوی دیگر میزان زشتی شوهرآزاری را در شریعت بداند و کیفر سخت اخروی آن را بشناسد و بدان باور داشته باشد، در این صورت، درصدد برمی‎آید تا اخلاق و رفتار خود را بر اساس خواست و رضایت خداوند تغییر داده و اخلاقیات دینی را در خود تقویت کند. در روایات فراوانی، این تشویق و توبیخ ها بیان شده است. از جمله روایتی از رسول گرامی اسلام (ص) می‎باشد که می‎فرمایند: «من کان له امرأه توذیه لم یقبل الله صلاتها و لا حسنة من عملها حتی تعینه و ترضیه و ان صامت الدهر و قامت و اعتقت الرقاب و انفقت الاموال فی سبیل الله و کانت اول من ترد النار» «کسی که زن آزاردهنده‎ای دارد، خداوند نماز و کار خوب آن زن را قبول نمی‎کند، مگر این که شوهرش را کمک کند و رضایت او را به دست آورد و الاّ اگر تمام روزگار را روزه بگیرد و شب ها به عبادت برخیزد و تمام اموال خود را در راه خدا انفاق کند، باز اولین کسی است که وارد جهنم می شود.»

2- سستی باورهای مذهبی

یکی از مهمترین عوامل چنین وضعیتی، ضعف باورهای مذهبی و ارزش های اخلاقی، اعراض از نام و یاد خدا و فرامین اوست. چنین فرد سست ایمانی، در زندگی با همه امکانات مادی و جنبه های رفاهی، احساس تنگی و سختی می نماید و قرآن هم در این زمینه تصریح می کند که: «و من اعرض عن ذکری فانّ معیشة صنکا» «هر کس که از یاد من رو برگرداند، پس به درستی که زندگی برای او سخت و تنگ خواهد بود». در حالی که اگر فضای خانه از آداب و سنت های دینی عطرآگین باشد و زن تمام تلاش خود را برای کسب رضای الهی و انجام وظایف خویش در چارچوب دین بکارگیرد و خداوند را بر گفتار و رفتار و افکار خویش عالم و ناظر ببیند و بر آن باور قلبی داشته باشد، روابط اعضای خانواده برپایه بنیان مستحکمی شکل خواهد گرفت که در مقابل بروز شرایط بحرانی مانند بیماری، از دست دادن موقعیت شغلی، فقر اقتصادی و ... تضعیف نشده و از مسیر صحیح خود خارج نخواهد شد.

ب) علل روانشناختی

1- تنهایی

در بعضی موارد، ناسازگاری زن با شوهر از احساس تنهایی وی نشأت می گیرد. به طور نمونه گاه زن بعد از ازدواج، علیرغم همه وابستگی هایی که تا چندی قبل نسبت به اعضای خانواده و دوستان خود داشته است، به یکباره مجبور می شود که این ارتباط را قطع کند، زیرا موقعیت شغلی همسر ایجاب می کند که دور از محیط خانواده زندگی کند و یا همسر، به علت برخی خصوصیات روانی یا موقعیت های اجتماعی، مانع ارتباطات خانوادگی و اجتماعی زن می شود، در چنین وضعیتی، شوهر، نیاز ارتباط با دیگران را از طریق روابط شغلی‎اش ارضا می کند، در حالی که همسرش در شهری غریب و یا در محیطی بسته، محدود به انجام کارهای منزل می‎شود. نتیجه این شیوه زندگی، داشتن روحیه‎ای خسته و پژمرده است که آثار آن در رفتار و روابط زن با شوهر تجلی می‎کند.

2- افسردگی

یکی از اختلالات روانی شایع در اغلب جوامع، افسردگی است که آمار آن رو به تزاید است. علائم و نشانه های افسردگی در افراد مختلف، متعدد و متفاوت می‎باشد و شامل اختلالات عاطفی، انگیزشی، شناختی و قلمرو بدنی است.در اختلال عاطفی، فرد افسرده تقریباً به طور دائم غمگین است و از محیط اجتماعی شکوه و شکایت می کند و تحقیرها، تظلم ها و سرزنش ها را به یاد می آورد.در اختلال انگیزشی، فرد نسبت به امور جنسی، بهداشتی، روابط شغلی و روابط اجتماعی حالت بازداری دارد و معمولاً در خود فرو می رود و ارتباط خود را با دیگران قطع می کند و هیچ رغبتی نسبت به فعالیت های شغلی نشان نمی دهد، حتی گاه نسبت به بهداشت بدنی بی توجه می شود، فعالیت عقلی فرد کاهش می‎یابد، به طوری که تمرکز ذهنی خود را از دست می دهد و حافظه‎اش تضعیف می شود.در بخش اختلالات شناختی گفته می شود که فرد، افکاری منفی نسبت به خود، جهان و آینده پیدا می کند، به شکلی که نسبت به وضعیت فعلی، احساس ناراحتی، نسبت به گذشته، احساس شکست و نسبت به آینده، احساس بدبینی دارد.در قلمرو بدنی، تصویر بدنی فرد افسرده تنزل می‎یابد و با احساس گنهکاری و کینه نسبت به خود، میل به کیفر رسیدن و حتی میل به خودکشی تجلی می‎یابد. در چنین وضعیت بحرانی، طبیعی است که زن نتواند رضایت شوهر را فراهم نموده و روابط صحیحی با او داشته باشد.

3- توهم

یکی از عواملی که موجب بدرفتاری زنان می شود، توهمات و خیالاتی است که فکر و ذهن او را مشغول می کند. گاهی زن در ذهن خود از شوهرش تصویری نادرست می‎سازد و متناسب با آن تصویر با وی رفتار می کند، به طور مثال احساس می‎کند که همسرش بین بستگان خود و خویشاوندان او تفاوت می گذارد و برای آنها ارزش بیشتری قائل است و تمام توجه خود را به آنان معطوف می دارد. بر اساس این توهم، مقابله به مثل نموده و چنین رفتاری را در پیش می‎گیرد و یا ممکن است توهم کند که همسرش او را دوست ندارد و درصدد موقعیتی است تا همسر دیگری را انتخاب کند، در چنین صورتی، زن در مقام عناد و لجاجت، به آزار شوهر می پردازد.

4- اضطراب

اضطراب، یکی دیگر از اختلالات روانی است که می تواند رفتار فرد را متأثر سازد. فرد مضطرب فردی است که در خود احساس نامطبوعی از یک ترس نامعین (ترس بدون موضوع) وحشت زدگی، بلکه درماندگی و حتی مرگ دارد. در اکثریت موارد، به این حالات، تظاهرات دستگاه عصبی مستقل، مشابه آنچه در هیجان ها وجود دارد، از قبیل تپش قلب، مشکلات تنفسی همراه با احساس فشردگی قفسه صدری و خفگی، تعرق مفرط، لرزه،احساس سستی در پاها افزوده می‎شود. فرد مضطرب فعالیت های خود را از پیش، با شکست مواجه می بیند، در یک ناایمنی اجتماعی و جهانی زندگی می کند، نسبت به ظرفیت ها و کفایت های خاص خود شک می کند و برای خود و نزدیکانش نگران است. چنین فردی در زندگی از یک روحیه شاداب و با طراوتی برخوردار نمی باشد و در نتیجه نمی تواند نقش خود را در زندگی، به عنوان یکی از ارکان اصلی خانواده به خوبی ایفا کند، در نتیجه فشار جسمی و روحی به دیگر اعضای خانواده از جمله شوهر وارد می شود.

5- ترس

ترس، یک حالت روانی است که در اثر مواجهه فرد با موقعیت ها یا اشیا بوجود می‎آید، درحالی که ممکن است فرد به واسطه استدلال، آن را بی زیان و خالی از خطر بداند. در این صورت، زن برای پیشگیری و دفاع از آن، رفتارهای ویژه‎ای را انجام می دهد. مثلاً در مواردی مشاهده شده است که زن از اینکه همسرش ازدواج مجددی را انجام دهد، هراسناک است، او را فردی بی وفا و بی محبت به حساب می آورد و هیچگاه راضی نمی شود که همسرش با زنان دیگر، ارتباط اجتماعی سالمی داشته باشد و در صورتی که متوجه این ارتباط شود، بسیار متأثر شده و با انجام رفتارهای ناخوشایند درصدد تلافی برمی آید و گاهی نیز این شرایط موجب می شود که میل جنسی وی تقلیل یابد تا جایی که علاقه ای به ارتباط جنسی نداشته باشد. در روابط زناشویی به سختی تحریک شود و از عمل جنسی هم لذتی نبرد.

6- عدم علاقه و بروز تنفر

در بعضی موارد رفتار آزار دهنده زنان از بی علاقگی یا نفرت آنها نسبت به شوهر نشأت می گیرد که عوامل زمینه ساز آن می تواند متفاوت باشد. برخی از این عوامل عبارتند از:

7- عدم تناسب سنی زوجین

در مواردی، پدر و مادر علیرغم خواست دختر، او را به ازدواج با فردی ثروتمند مجبور می کنند که فاصله سنی زیادی با دختر دارد. این عمل موجب می شود که بسیاری از خواسته های زن، برای شوهر مطلوب و یا منطقی نباشد و از سوی دیگر بسیاری از خواسته ها و تمایلات همسرش را نشناسد و یا در صورت شناخت، میل باطنی برای تأمین آنها نداشته باشد، از این نقطه، درگیری ها و جدال ها آغاز می شود.

8- عدم پایبندی شوهر به دستورات مذهبی

زن مؤمن و متقی می خواهد همسر او یک انسان با ایمان و پرهیزگار باشد، زیرا معتقد است که با فاصله گرفتن از گناه و عصیان الهی، می توان زمینه را برای داشتن یک زندگی آرام و مورد رضای الهی فراهم نمود و چنین زندگی می تواند کمال و ترقی اعضای خانواده را در دنیا و سعادت جاودانه آنها را در آخرت فراهم کند.

9- عدم بهداشت از سوی شوهر

عدم رعایت نظافت و بهداشت از سوی شوهر، بی توجهی یا کم توجهی به خواست و رضایت همسر می تواند زمینه ساز بروز اختلافات و موجب انزجار نسبت به همسرشود. در این صورت عکس‎العمل‎های زن برای شوهر آزار دهنده تلقی می‎شود.

10- ناکامی مادی و معنوی

در بسیاری از خانواده‎ها، زن قبل از ازدواج، آینده خاصی را از جهت بهره‎مندی از امکانات مادی و رفاهی یا برخورداری از اخلاق و آداب انسانی و اسلامی برای اعضای خانواده ترسیم کرده تا در سایه ازدواج بدان دست یابد، اما بعد از ازدواج، در این زمینه احساس عدم موفقیت می‎کند، در چنین شرایطی زن، شوهر خود را مقصر می داند و ابتدا از اظهار محبت و احترام نسبت به او دریغ می ورزد و به تدریج خلق و خوی خود را تغییر داده و اذیت و آزارهای او شروع می شود.

11- دگرآزاری

بیماری سادیسم یا دگر آزاری می تواند منشأ معضل شوهرآزاری باشد. سادیسم نوعی اختلال روانی است که فرد بیمار، تمایل به آزار و اذیت دارد و به دنبال انجام آن، احساس رضایت می کند. این آزار از سوی زن می تواند به صورت های مختلف از جمله آزار و اذیت در هنگام تحریکات جنسی شوهر ظاهر شود. بر این اساس گفته می شود که تمایلات سادیستیک زنان موجب می شود تا آنها همسرشان را مردانی ناشناس تلقی نموده و آنها را آزرده نمایند.

12- قدرت طلبی

بعضی از زنان تلاش می کنند تا بر افکار، احساسات، باورها، ارزش ها و رفتار همسر سلطه یافته و هر آنچه را که خود می پذیرند، بر وی تحمیل کنند و در صورت عدم توجه شوهر به این خواسته ها، در طی زمان، وی را وادار به تسلیم نموده و خواستة خود را عملی سازند.

13- عدم صداقت و فریبکاری

یکی از پایه های اصلی روابط سالم خانواده، صداقت و راستی است. اگر زن در روابط خود با شوهرش، یکرنگ نباشد و با پنهان کاری و فریبکاری رفتار کند، در این صورت اعتماد همسر از او سلب شده و حتی سخنان و وعده های صادقانه او را نیز نمی پذیرد و نمی تواند چنین فردی را به عنوان شریک زندگی محسوب کند و در تصمیم گیری‎ها با او مشورت نماید و او را مشارکت دهد، در نتیجه روابط زوجین تیره شده و بنیاد خانواده سست خواهد شد.

14- خودگرایی

برخی از زنان در خانواده، تمام توان خود را برای تأمین نیازها و دستیابی به اهداف خویش به کار می گیرند و از مشارکت در امور خانه کناره گیری می کنند و در مواردی که بین خواسته آنها و خواسته اعضای خانواده تقابلی ایجاد می‎شود، حاضر نیستند از منافع خود برای تأمین منافع تمام اعضای خانواده صرف نظر کنند، در نتیجه تمام مشکلات را معطوف به همسر خویش می‎دانند. در این شرایط روابط بین زوجین به سردی گرائیده و سلامت خانواده تهدید می‎گردد.

ج) علل اجتماعی

1- دخالت دیگران

از جمله عواملی که روابط سالم بین زن و شوهر را متزلزل می کند، دخالت دیگران به خصوص والدین همسر در حریم زندگی است. گرچه این عمل به جهت علاقه وافر و با انگیزة راهنمایی انجام می شود، اما گاه می تواند فرد را تحریک کرده و موجب درگیری و اختلاف بین زوجین شود. در مواردی مقایسه وضعیت زندگی فرد با زندگی بستگان یا آشنایان، زمینه های نارضایتی از زندگی را فراهم می‎نماید، به طوری که زن، شوهر خود را وادار می‎کند تا از هر طریق ممکن، سطح زندگی را ارتقا دهد. بدین منظور با برخوردهای نامناسب و غیر منطقی، زیاده خواهی های خود را طلب می کند. از این زمان، فضای صمیمی و پر از محبت و احترام متقابل می‎شکند و اختلاف ایجاد می شود. متأسفانه این مسئله، اخیراً در جامعة ایران بسیار شایع شده است. بر اساس پژوهش های انجام شده درصد قابل توجهی از زنان و مردان علت جدایی از همسرانشان را دخالت خویشاوندان و آشنایان می‎دانند، تحقیقات نشان می دهد که از بین عوامل مختلف طلاق (نظیر ناسازگاری های رفتاری و اخلاقی، دخالت خویشاوندان و آشنایان، تنفر از همسر و اعتیاد همسر به مواد مخدر) دخالت دیگران، رتبه دوم را به خود اختصاص داده است.

2- نارضایتی اجتماعی

مشکلات شغلی و برخی مسائل و نارضایتی‎های اجتماعی (تورم و گرانی کالاها و مسکن، بیکاری...) می‎تواند باعث بروز اختلاف میان زن و شوهر و بروز رفتار تلافی جویانة او با شوهرش شود و یا به طور ناخودآگاه، این ناراحتی در روابط فرد با اعضای خانواده ظهور کند، زیرا زن به جهت برخورداری از روحیه لطیف و حساس، در مواجهة با این مشکلات، فشارهای روحی و روانی بیشتری را متحمل می شود، از این رو ممکن است ناراحتی های خود را به شکل رفتارهای نابهنجار بروز دهد.

3- نارضایتی خانوادگی

نارضایتی زن از ازدواج، به دلیل تمایل وی به ازدواج با فرد دیگر و مخالفت والدین و اجبار او به این ازدواج و یا عدم ازدواج شوهر با فرد مورد علاقه اش موجب شده است که زن به طور ناخواسته، فرد دیگری را برگزیند. همچنین تفاوت سنی شوهر نسبت به زن و مشکلات متعاقب آن، باعث می شود که زن با میل و رغبت و رضایت قلبی، ازدواج با چنین شوهری را نپذیرد و رفتار گرم و صمیمانه‎ای با وی نداشته باشد.

4- خشونت خانوادگی

مشاهدة رفتارهای خشن پدر، خشونت های خانگی اعم از: ظلم ها، اهانت ها و آسیب های مردان در برابر چشم فرزندان در محیط خانواده، بسیاری از دختران را در زندگی آینده با حس انتقام یا حس ممانعت از بروز چنین وقایعی درگیر می کند تا بدانجا که تلاش می کنند در برابر شوهر رفتار خشونت آمیز داشته باشند تا هرگز دچار وضعیتی مشابه مادرشان نگردند.



نوشته شده توسط واحد یکتا(احسان).... تقدیم به دوست( ا.م.vahed 93/3/6:: 11:10 صبح     |     () نظر
<      1   2   3   4   5   >>   >



ثبت سفارش تایپ و ترجمه