عشق یعنی وقتی کسی رو دوس داری با همه وجودت مراقبش باشی ویادت بمونه که او پیشت امانته وتااجازه شو از خودش ووالدین وسرپرستش نگیری بهش دست هم نزنی وبدونی ازت درباره ش می پرسن
وهر لحظه اون مهربون مطلق حتی نیت وفکرتو می خونه وبهت آگاهه وتو مسوول اون مهربونتی که ادعای دوس داشتنشو می کنی
عشق یعنی عاشقانه خوب باشیم وبا اشتیاق چیزی رو بخوایم ونه به خاطر ترس از کسی ویا حتی برای توقع چیزی ووعده وعیدی...
یعنی وقتی دوست وآشنا ورفیقین ، در خوبی ها باشه وفقط زیبایی ها روبه هم بدین ووقتی حلال هم شدین می تونین هم رو بیچاره کنین عزیزم
یعنی حتی اگه به خاطر اعتماد ومحبت بی نهایت عزیزت به تو خودشو لخت مادر زاد هم تسلیم تو کرد ، به روش لبخند بزنی و بهش بگی با جونت مسوولشی وازت درموردش می پرسن وبری دستشو بگیری وبگی که : بیا عزیزم دلتنگ نباش ، بشین .. و پیرهنت رو در بیاری واونو بپوشونی واز خدا براش سلامتی وزیبایی وآرامش بخوای وبخوای بین تون باشه وعشقی سالم ومقدس وپاک بهتون بده وکاری نکنین وحتی فکری به ذهن تون نیاد که بعدا غصه دارتون کنه واز همون آغاز آشنایی تا حلال شدن هم راضی وخوشنود باشین وافتخار کنیم به عشق ودوستی مون ..
.. یعنی دوتایی تنهایی با هم در خلوت تون با خدا حرف بزنین وازش تشکر کنین به خاطر وجود هم وآفرینش خوبی ها وبرای همه ی دنیا دعا کنین وخوبی هارو بخواین ..
عشق یعنی نه برای این که تنهایی یا به خاطر فشار وحرف مردم وسایر چیز ها کسی رو بخوای بلکه به این خاطر که چون دوس داری اقیانوس محبت ودوست داشتن وصمیمیتتو که توی قلبت حسش می کنی با کسی که لایق دوس داشتنش می دونی ، سهیم بشی .. اونو بخوای ..