آورده اند خواجه ای چشم چران و زن باز ،زنی زیبا در خیابان بدید و چونان همیشه قصد کرد تیکه ای بر او بیاندازد تا خود و دوستان به و جد آیند…
نزد زن شد و بگفتا: تو و همسر من به زیبایی یکسان باشید،میل داریم تورا هم کام گیریم تا بدانیم کدام بهترید!
زن بگفتا : نیاز به این کار نباشد،از شوی من پرسش کنی او خواهد گفت که من بهترم یا زن تو….
نتیجه ی اخلاقی :
هر که رود نظرش در پی ناموس کسان
پی ناموس وی افتد نظر بوالهوسان
دلم واسه اول دبستانم تنگ شده…
که وقتی تنها …
یه گوشه ی حیاط مدرسه وایسادی…
یه نفر میاد و بهت میگه …
با من دوست میشی؟
دلتنگ کودکیم !!!!! یادش بخیر……. قهر میکردیم تا قیامت و لحظه ای بعد قیامت میشد ……
......
اگر خواهان دیدار کسی هستی که می تواند هرموقعیت ناممکنی را فراهم کند
و دور از حرف ها و باور های مردم به تو شادی بخشد
در آینه بنگر و این واژه های جادویی را بر زبان آور:
سلام...
" ریچارد باخ "
................
خانوم ها با گوش هایشان عاشق می شوند و مرد ها با چشم هایشان،و کلأ عقلی در کار نیست!
...............
زندگی در صف نانوائی نیست که پشت بر هم بکنیم ....یا اگر خسته شدیم فکر نانوائی دیگر بکنیم ....زندگی چون گل سرخ است پر از خار ، پر از عطر ، پر از برگ لطیف ....یادمان باشد اگر گل چیدیم ....عطر و خار و گلبرگ هر سه همسایه دیوار به دیوار هم اند .......
...............
دختر خانومایی که هی تأکید میکنن که تا حالا با هیشکی نبودن، اونوقت چرا تا یه نمه عصبی میشن میگن همهتون مثل همین؟!!
چیه داستان؟!!
................
قطعا روزی صدایم را خواهی شنید !
روزی که نه صدا اهمیت دارد
و نه روز !
( حسین پناهی - سالهاست که مرده ام " دفتر پنجم " - صفحه 110 )
به نسل های بعدی بگویید: نسل ما نه سر پیاز بود و نه ته پیاز...نسل ما خود ِ پیاز بود که هرکی دیدتمون، گریه کرد
این روزها...
حس بچه ای رو دارم،
که خسته شده از راه رفتن و
می خواد که یکی بغل اش کنه!
....