استرس و اضطراب،انرژی ما را میگیرد و نهایتا ما را خسته و کم حوصله میکند.فردی که تمام روز را با تنش و استرس گذرانده،توانی برای امور عادی روزمره ندارد حتی گاهی حال و حوصله سلام کردن را هم ندارد.
بررسیها نشان داده افراد پراضطراب و پرتنش،کمتر به روابط زناشویی با همسرشان تمایل نشان میدهند.بقیه افراد هم همینطورند،یعنی زمانی که درگیر استرس و تنش هستند،نسبت به رابطه زناشویی بیعلاقه میشوند.تحقیقات بیولوژیک هم سرنخهایی از این موضوع به دست آورده است چنانکه محققان میگویند استرس باعث اتصال هورمونهای جنسی به پروتئینها میشود و به این ترتیب آنها را از دسترس سلولهای هدف دور نگه میدارد.هورمونها نمیتوانند تاثیر خود را در بدن داشته باشند و به همین علت،میل جنسی فرد کمتر میشود.
استرس بیشتر،کار بیشتر
خیلی از افراد،به خصوص آقایان،کار را محل فرار از استرس و مشکلات میدانند و سرخوردگی و احساس کمبود رابطه زناشویی هم یکی از مشکلاتی است که بعضیها،در برابر آن جا میزنند و به جای حل آن،کارشان را زیاد میکنند.این را مطالعات مختلف علمی هم تایید میکند؛
به این ترتیب که مشخص شده افرادی که رابطه زناشویی کمتری با همسرشان دارند،سعی دارند آن را با کار بیشتر جبران کنند و این کار زیاد باعث فرسودگی شغلی بیشتر و رابطه جنسی کمتر میشود.این چرخه معیوب به این ترتیب همچنان ادامه دارد و حتی میتواند به از هم پاشیدن بنیان خانواده بینجامد.در حالی که نتایج این تحقیقات جدید نشان داده که اگر در هنگام مواجهه با یک محرک استرسزا،رابطه زناشویی خود را با همسرتان بیشتر کنید،میتوانید از استرس خود بکاهید.
کمک همسران به سلامت همدیگر
تحقیقات پیشین از جنبههای مختلف تاثیر یک رابطه زناشویی سالم و رضایتمندانه بین زن و شوهرها خبر داده بودند و حالا دیگر کارشناسان سلامت جنسی معتقدند یک رابطه زناشویی مثبت و سالم،نه تنها برای تداوم زندگی زناشویی و محکم کردن بنیان خانواده اهمیت دارد بلکه برای سلامت زوجین هم مفید است.به عنوان مثال،مشخص شده که رابطه زناشویی میتواند باعث ترمیم سریعتر زخمها شود.همچنین افرادی که ازدواج کردهاند و رابطه زناشویی رضایتمندانهای را با همسرشان تجربه کردهاند،در درازمدت،کمتر بیمار میشوند و طول عمر آنها نیز بیشتر از مجردها و افرادی است که به روابط زناشوییشان توجهی ندارند.
کمک همسران برای زندگی
اما این تمام ماجرا نیست.تغییرات هورمونی به وجودآمده به دنبال یک ارتباط زناشویی بین همسران،میتواند آنها را در برابر سختیها و ناملایمات زندگی هم مقاوم کند و آسیبپذیریشان را پایین بیاورد و این را مطالعات گوناگون نشان دادهاند.در یکی از این مطالعات،که کار محققان دانشگاه اسکاتلند است،مشخص شده فشارخون افرادی که رابطه زناشویی کافی و رضایتمندانهای داشتهاند،در هنگام سختی،کمتر افزایش پیدا میکرد که این نشاندهنده احساس عزتنفس بیشتر و استرس و تنش روانی کمتر بود.همچنین در زنان،تحریک سلولهای عصبی واژن و دهانه رحم،در هنگام رابطه زناشویی،موجب آزاد شدن هورمونهای شلکننده دیواره رگها میشود که این هورمونها سبب تعادل فشارخون میشوند.
مطالعات محققان دانشگاه گوتینگن نیز نشان داده حتی گرفتن دست همسر،باعث کاهش استرس او میشود.آنها این موضوع را این طور امتحان کردند:به گروهی از زنان جمله استرسزایی مانند این گفته شد: «ظرف چند ثانیه به شما شوکی وارد میشود.» این در حالی بود که گروهی از آنان دست همسرانشان را در دست داشتند و عدهای دیگر دست فردی غریبه را.در همین حال،پاسخ مغزی آنها نیز از طریق دستگاه تصویربرداری مغزی ارزیابی شد.پاسخ مغزی آنها که دست همسرشان را در دست داشتند،نسبت به این جمله محرک استرس،بسیار پایینتر از گروه دیگر بود و آنهایی که رابطه قویتری در زندگی واقعی داشتند،پاسخ بسیار ضعیفی نسبت به آن نشان دادند.
باز هم زندگی
در مطالعه دیگر مشخص شده که رابطه سالم و مثبت با همسر،میتواند اثرات نامطلوب فیزیکی اضطراب را در بدن کم کند.اضطراب،فشارخون را بالا میبرد و همین افزایش فشار خون میتواند موجب کاهش کارایی سیستم ایمنی بدن شود اما بعد از هر بار رابطه زناشویی، هورمونهایی از قبیل اکسیتوسین و اندورفین در بدن ترشح میشود که سبب متعادل شدن فشار خون و نیز رشد احساس خوب و نگرش مثبت میشود.این احساس مثبت،در روابط عاطفی شما با همسرتان تاثیر میگذارد و باعث بهبود روابط شما میشود و موجب میشود یکدیگر را بهتر درک کنید و همدلی بین شما نیز بیشتر شود.به این ترتیب میتوان نتیجه گرفت که یک رابطه خوب عاطفی بین همسران،نیازمند رابطه زناشویی موفق است و اگر زن و شوهری با یکدیگر رابطه زناشویی کافی و موفق نداشته باشند،میتوان انتظار داشت که به تدریج از یکدیگر دور شوند و قدرت ایثار و گذشت را در مورد همدیگر از دست بدهند.بررسیهای این محققان نشان داده که ارتباط زناشویی زوجین با همدیگر،باعث فرو نشاندن خشم و عصبانیت آنها نسبت به همدیگر و دیگران میشود و نبود چنین ارتباطی،باعث بیعلاقگی و حتی زمینهساز خیانت و طلاق آنها میشود.علیرغم اینکه هنوز یکدیگر را واقعا دوست دارند.
چرخه زندگی
به نظر میرسد استرس و اختلال جنسی با همدیگر رابطه دوجانبهای دارند یا به عبارت دیگر با هم یک چرخه معیوب را میسازند.در هنگام استرس،میل جنسی و دفعات رابطه جنسی کم میشود و با کم شدن رابطه جنسی نیز استرس فرد افزایش مییابد.
حال برای شکستن این چرخه معیوب چه باید کرد؟
محققان و متخصصان سلامت جنسی،به زوجین توصیه میکنند در هنگام استرس و تنش روانی، تسلیم احساس خود در دوری گزیدن از همسرشان نشوند و تلاش کنند در این حالت هم محبت خود را نسبت به او بیان کنند.البته شاید بیشتر زن و شوهرها اعتراض کنند که رابطه زناشویی نمیتواند فرمایشی و دستوری باشد.نکته در اینجاست که وقتی دو نفر واقعا یکدیگر را دوست داشته باشند و به هم عشق بورزند،نتیجه خوبی به دست خواهد آمد و استرس از میان خواهد رفت.این نتیجه را هم آزمونهای سنجش استرس،بر روی زن و شوهرهای مورد مطالعه،تایید میکند و هم اظهارات خود آنها در مورد احساس درونیشان.بنابراین برای کاهش استرس،حتما نیاز به برقراری ارتباط کامل بین همسران نیست بلکه بهتر است در مرحله اول،همدیگر را نوازش کنند و به روشهای مختلف محبت خود را به یکدیگر نشان دهند.چنین رفتاری میزان استرس و افسردگی آنها را 8 برابر کاهش میدهد.
گردآوری: گروه سلامت سیمرغ
منبع:salamatiran.com
رابطه جنسی سالم چگونه رابطه ای است؟ رابطه جنسی سالم دربرگیرنده ابراز آگاهـانه و مثبت انرژی جنسی در راستای افزایش عزت نفس، سلامت جسمی، رابـطـه عـاطـفـی و تـعـالی شخـصـیت بــا منفعت دو سویه میباشد. رابـطـه جنـسـی سـالـم مـثـبت و پــر مایه بوده و به چگونه ارتـبـاط بـرقـرار کـردن و پذیـرش و دهـش عشـــق توسط ما بستگی دارد. رابطه جنسی سالم به معنی توانایی در لذت بردن و کنترل رفتار جنسی و تناسلی است، عاری از هرگونه احساس ترس، شرمساری، گناه و باورهای غلط. رابطه جنسی سالم شکلی از ارتباط برقرار کردن میباشد که از طریق آن ما احساسات، افکار و لذت را مبادله میکنیم. یک رابطه جنسی سالم مستلزم چنین شرایطی است: رضایت- برابری - احترام-اعتماد - ایمنی - مسئولیت. رضایت: یعنی شماقادر باشید آزادانه و براحتی انتخاب کنید که در فعالیت جنسی شرکت کنید یا که نکنید. همچنین شما قادر خواهید بود هر زمان که لازم دیدید فعالیت جنسی در حال انجام را متوقف سازید. فارغ از هر گونه تحمیل و اجبار. برابری و مساوات: یعنی حس شما از اقتدار فردی هم سطح اقتدار فردی شریکتان باشد. هیچ یک از طرفین بر دیگری تفوق و استیلا نخواهند داشت. احترام:یعنی شما و شریکتان متقابلا به شخصیت، خواسته ها، نیازها و مرزهای یکدیگر احترام میگذارید. اعتماد:یعنی شما و شریکتان از لحاظ جسمی و احساسی به یکدیگر اعتماد دارید. ایمنی:یعنی شما و شریکتان در نحوه برقراری رابطه جنسی احساس امنیت و ایمنی میکنید. شما در رابطه با زمان، مکان و چگونگی فعالیت جنسی راحت بوده و حق انتخاب دارید. شما از احتمال عدم حاملگی ناخواسته، انتقال بیماریهای مقاربتی و صدمات جسمی اطمینان داشته و احساس امنیت میکنید. مسئولیت:یعنی شما می بایست مسئولیت عواقب و تبعات رفتارها و فعالیتهای جنسی خود را بعهده بگیرید. همچنین پیش از برقراری هرگونه رابطه جنسی می بایست از دانش جنسی کافی برخوردار باشید. چگونه یک رابطه جنسی سالم و ناسالم را از هم تشخیص دهیم: رابطه جنسی سالم
2- یک انتخاب آزادانه است
3 - یک سائق طبیعی ست
4 -دارای محدودیت است
5 - سبب تحکیم و تثبیت هویت شما میگردد
6 - عزت نفس شما را افزایش میدهد
7 - شفا بخش و نیرو بخش است
8 - آمیخته با عشق است
9 - یگانگی و سهیم شدن است
10 - نیازمند ارتباط و گفتگو ست
11 - آرامش بخش و تسکین دهنده است
12 - امری خصوصی ست
13 - آمیخته با احترام ست
14 - دو جانبه ست
15 - صمیمانه است
16 - مسئولانه است
17 - ایمن است
18 - لذتی ست جسمی، روحی و معنوی
19 - ارتقا دهنده ی سطح سلامتی جسمی، روانی و اجتماعی فرد است
کلمات کلیدی: رابطه ی جنسی وسلامتی