کد خبر : 34160 | تاریخ ارسال : 11مهر1390 - 10:38 | |
در محافل زنانه چه میگذرد؟/ مواظب بازیهای پنهان خاله زنکها باشید
منبع : سلامت نیوز |
منبع : سلامت نیوز
کد خبر : 34416 | تاریخ ارسال : 13مهر1390 - 22:40 | |
دکتر حیدری در گفتگو با سلامت نیوز اعلام کرد :
مهمترین عوارض خود ارضایی در دختران یک عضو هیئت علمی دانشکده پرستاری- مامایی دانشگاه شاهد با بیان اینکه آنورگاسمی یکی از مهمترین عوارض خودارضایی در دختران است تاکید کرد:« ممکن است این افراد در دوره مجردی با خودارضایی بتوانند نیازهای جنسی خود را برآورده کنند اما درآینده رضایتمندی جنسی درزندگی مشترک و لذت به ارگاسم رسیدن با همسر خود را از دست خواهند داد.» معصومه حیدری در گفت و گو با خبرنگار سلامت نیوز گفت:«خودارضایی در میان دختران با تحریک قسمت های خارجی دستگاه تناسلی رایج تر است که صدمه چندانی به دستگاه تناسلی نمی رساند اما زمانی که خودارضایی با تحریک قسمت های داخلی تر دستگاه تناسلی باشد بسته به نوع فشار و ناحیه لمس شونده ممکن است در صورتی که به صورت مداوم تکرار شود آسیب های جدی به دستگاه تناسلی دختران وارد سازد.» وی ادامه داد:«در برخی موارد خودارضایی در دختران با تخیلات جنسی، دیدن تصاویر و فیلم صورت می گیرد که فرد با دیدن این تصاویر به هیجان می رسد و در این صورت آسیبی به دستگاه تناسلی وی وارد نمی شود اما سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که چرا خودارضایی از لحاظ شرعی و بهداشتی نفی شده است؟ واقعیت این است که دختران و پسران با بلوغ دچار تغییرات هورمونی و جسمانی می شوند و در دوره ای قرار می گیرند که نیازهای جنسی آنها شعله ور شده و راهی برای ارضاء ندارند و ممکن است به سمت خودارضایی کشیده شوند اما همانطوری که می دانید ازدواج تنها راه صحیح ارضای افراد است و ما رفتارهای پرخطر جنسی را نهی می کنیم و بایستی به مقتضای سن و رشد و نیازهای فکری ازدواج به موقع صورت گیرد چرا که نیازهای جنسی یک روند فیزیولوژیک دارد و باید طی شود و افرادی که از لحاظ شرعی مقیدند نیازهای جنسی خود را در جاده صحیح خود قرار دهند بایستی ازدواج کنند.» این کارشناس ارشد مامایی در ادامه به خبرنگار سلامت نیوز گفت:«خودارضایی در دختران عوارض بسیاری را در پی خواهد داشت و در صورتی که به صورت رفتار روزانه درآید خطرناک می شود و مانند هر اعتیادی ، روح و جسم و روان فرد را به هم می ریزد و زمانی که فردی اقدام به خودارضایی می کند خیلی سریع فاز هیجان جنسی اتفاق می افتد و جنبه های مهم و عاطفی در یک ارتباط صحیح جنسی را دریافت نمی کند و دچار خلاء عاطفی، افسردگی، اضطراب و عدم اعتماد به نفس می شود و بعد از ازدواج در یک رابطه زناشویی دیگر تحریک نمی شود و در به ارگاسم رسیدن دچار مشکل می شود چرا که با خودارضایی شرطی شده است تا در یک وضعیت خاصی که خود را تحریک می کند به ارگاسم برسد و به هنگام نزدیکی به همسر خود به یاد رفتارهای خود می افتد و گمان می کند تنها در آن شرایط می تواند به ارگاسم برسد.» این درمانگر اختلالات جنسی بانوان افزود:«یکی از مهمترین مشکلاتی که این زنان به آن دچار می شوند این است که دچار نارضایتی جنسی شده و رفته رفته با بی میلی جنسی مواجه می شوند بنابراین بایستی گفت ممکن است این افراد در دوره مجردی با خودارضایی بتوانند نیازهای جنسی خود را برآورده کنند اما آینده طولانی زندگی مشترک و لذت به ارگاسم رسیدن با همسر خود را از دست خواهند داد.» همکار علمی کلینیک سلامت خانواده افزود:«از جمله راه های پیشنهادی به جوانان پرداختن به فعالیت های مختلفی از جمله ورزش کردن، مطالعه کردن، با خستگی به خواب رفتن و تفریحات ، نخوردن غذاهای محرک و عدم استفاده از لباس های تنگ است همچنین نباید به مدت طولانی در حمام زیر دوش آب باشند و مهمتر از همه این موارد دوری کردن از محرکات و دوستی با جنس مخالف و تماشای فیلم های محرک است تا فرد به سن مناسب ازدواج برسد و با ازدواج بتواند نیازهای خود را به طور صحیحی ارضاء کند.» |
منبع : سلامت نیوز
عنصری سراید : به مهرگان آمد گرفته فالش از نیکی مثال |
نیک روز و نیک جشن و نیک وقت و نیک فال |
بنده (واحد یکتا) فقط دنبال بهونه هستم که زیبایی ومهربونی تقدیم کنم وبه این امر که جز الله خداومعبودی نیست لایق پرستش و
ملک آسمونا وزمین همه از آن اونه ودر اختیار او ، باور یقینی دارم واز هرچی که منو از یکتا پرستی دور کنه بیزارم وفراری وازش فاصله می گیرم.
من ایرانی ام وپدران ومادران گذشته ی من این سرزمین رو به امید خوشبختی ونیک وبهروزی آباد کردند وبعد که اسلام آمد ، وقتی اونو شناختند با آغوشباز ازش استقبال کردند ویکتاپرستی شون محکم واستوار شد وخرافاتی رو که بود کنار گذاشتند وعزیز وشریف شدند.
من هرجای دنیا باشم به زیبایی های کشورم افتخار می کنم واز زشتی ها هرکجاباشه منزجر وفراری ام ..
آرزومه توی ایرانی آباد وآبادتر باشیم وخودم همین جا زندگی شرافتمندانه ای داشته باشم وهمین جا هم بمیرم وخاک بشم .. نه به تصعب فقط ایران بلکه به تعصب دینم اسلام وزادگاهم که برام همه خاطره وزیباییه ..
باشد که اگه خواهان افتخاریم وعزت ایران ووطن مون ، پاکی ها وزیبایی های اسلام رو بگیریم واز خرافات وزشتی ها دوریکنیم .. بی شک اسلام مخالف زیبایی ها ودوستی های دیگر اندیشه های باستانی ومعاصر نیست چون خوی ونیت نیکی وپاکی ومحبت در نهاد همه ی انسان ها از بدو آفرینش به ودیعه نهاده شده وتا آخرین نفس دنیا می مونه .. زبان مشترک همه ی ما انسان ها همین خدا گرایی وفطرت زیبایی جوییه ..
اما اگه جایی بهونه ای برای خوبی ونیکی بین انسان ها ببینم برام فرق نمی کنه از کجای دنیا و مربوط به کدام قوم ونژاد باشه ، ازش به نفع نیکی ، بهره می گیرم وبقیه ی خرافات وزشتی هاییی اگه داشته باشه رو ازش پاک می کنم ..
خوبی رو بگیر وبشنو از هر کی باشه وبه کار ببند! این شعار خوب وخواستنیه ..
تا جایی که خونده م ومطالعه کردم جشن مهرگان هم به خاطر پیروزی کاوه (اسطوره ی نیک نام ایرانی) بر ضحاک(اسطوره ی دیو شده وزشت کار ایرانی) است ودر این روز که اقوال مختلفی در تاریخ اون هست(اول تا 12 مهر به تقویم امروزی ، مردم به فالنیک پیروزی کاوه ، وسایر بهونه های قشنگ به هم مهرورزی می کردند و از اعیادزیبای باستانی ایرانیه که میشه بعضی خرافاتشو زدود وزیبایی هاشو به نفع انسانیت وزیباییی ومحبت ، برای نسل امروزی به ارمغان آورد.
جشن مهر و ماه مهر و جشن فرخ مهرگان مهر افزا ای نگار مهر چهر مهربان
در میان خوان یا سفره مهرگانی که از پارچهای ارغوانی رنگ تشکیل شده بود، گل «همیشه شکفته» مینهادند و پیرامون آنرا با گلهای دیگر آذین میکردند. امروزه نمیدانیم که آیا گل همیشه شکفته، نام گلی بخصوص بوده است یا نام عمومیِ گلهایی که برای مدت طولانی و گاه تا چندین ماه شکوفا میمانند.
در پیرامون این گلها، چند شاخه درخت گز، هوم یا مورد نیز مینهادند و گونههایی از میوههای پاییزی که ترجیحاً به رنگ سرخ باشد به این سفره اضافه میشد. میوههایی مانند: سنجد، انگور، انار، سیب، به، ترنج (بالنگ)، انجیر، بادام، پسته، فندق، گردو، کُـنار، زالزالک، ازگیل، خرما، خرمالو و چندی از بودادهها همچون تخمه و نخودچی.
دیگر خوراکیهای خوان مهرگانی عبارت بود از آشامیدنی و نانی مخصوص. نوشیدنی از عصاره گیاه «هَـئومَـه/ هوم» که با آب یا شیر رقیق شده بود، فراهم میشد و همه باشندگان جشن، به نشانه پیمان از آن مینوشیدند. نانِ مخصوص مهرگان از آمیختن آرد هفت نوع غله گوناگون تهیه میگردید. غلهها و حبوباتی مانند گندم، جو، برنج، نخود، عدس، ماش و ارزن. دیگر لازمههای سفره مهرگان عبارت بود از: جام آتش یا نوکچه (شمع)، شکر، شیرینی، خوردنیهای محلی و بویهای خوش مانند گلاب.
آنان پس از خوردن نان و نوشیدنی، به موسیقی و پایکوبیهای گروهی میپرداختهاند. سرودهایی از مهریشت را با آواز میخوانده و اَرْغُـشت میرفتهاند (میرقصیدهاند). شعلههای آتشدانی برافروخته پذیرای خوشبوییها (مانند اسپند و زعفران و عنبر) میشد و نیز گیاهانی چون هوم که موجب خروشان شدن آتش میشوند.
از آنجا که نشانههای بسیاری، همچون تندیسها، کتیبهها و سنگنگارهها (از جمله نگارههای میترا در نمرود داغ و کوماژن)، از رواج آیین مهر در آسیای کوچک (آناتولی) حکایت میکند؛ بعید نیست که «سماع»های عارفانه پیروان طریقه «مولویه» در شهر قونیه امروزی، ادامه دیگرگون شده همان ارغشتهای میترایی باشد.
در پایان مراسم، شعلههای فروزان آتش، نظارهگر دستانی بود که بطور دستهجمعی و برای تجدید پایبندی خود بر پیمانهای گذشته، در هم فشرده میشدند.
ابوسعید عبدالحی بن ضحاک بن محمود گردیزی میگوید:
گزارش خلف تبریزی درباره? پیدایش مهرگان این چنین است:
کلمات کلیدی: عشق، زندگی، محبت، دوستی، عید مهرگان، جشن مهرگان، ایران، وطن
جمله ء تنهایی
باز پاییز است اندکی از مهر پیداست ؛
حتی در این دوران بیمهری , باز هم پاییز زیباست . . .
کلمات کلیدی:
اندازه غول باشم اگر
یا قد بادام کوچولو
وقتی چراغ خاموش بشه
هم قد همدیگه می شیم.
پولدار بشیم مثل یه شاه
فقیر بشیم مثل گدا
وقتی چراغ خاموش بشه
ارزشمون یکی می شه
سیاه و قرمز و بنفش
نارنجی و زرد و سفید
وقتی چراغ خاموش بشه
همه یه رنگ دیده می شیم
شاید بهتر باشه خدا
برای درست کردن کارا
چراغ ها رو خاموش کنه...!!!
پادشاه فصل هاپاییز...
تاج خوشبختیه زرین زده بر سردیه سر
تکیه بر عرش سلیمانیه خویشتن زده باد
زده باران
زده برگ
زده رنگ?به دل تیره ی هرسنگ
سازکی خوش خبر?از خیل خزان
می نوازد شادی خواب زردی که درآن نورخدا
هست هنوز...
کلمات کلیدی:
تقدیم به ماه مشرقیم که آفتاب مهرش همچنان برآستان قلبم پابرجاست
نه!
همیشه برای عاشق شدن
به دنبال باران و بهار و بابونه نباش
گاهی
در انتهای خارهای یک کاکتوس
به غنچه ای می رسی
که ماه را بر لبانت می نشاند.
زندگی یعنی تو ..
یادم باشد که زیبایی های کوچک را دوست بدارم
حتی اگر در میان زشتی های بزرگ باشند
یادم باشد که دیگران را دوست بدارم آن گونه که هستند ،
نه آن گونه که می خواهم باشند
یادم باشد که هرگز خود را از دریچه نگاه دیگران ننگرم
که من اگر خود با خویشتن آشتی نکنم هیچ شخصی
نمی تواندمرا با خود آشتی دهد
یادم باشد که خودم با خودم مهربان باشم
چرا که شخصی که با خودمهربان نیست نمی تواند با دیگران
مهربان باشد
لحظات از آن توست؛ آبی، سبز، سرخ، سیاه، سفید
رنگهایی را که بایسته است بر آنها بزن
روزهایت رنگارنگ
زندگی … هوس نیست… اول فقط میشناختمت … یک روز باهات حرف زدم ،
بعدا فقط یک دوست بودی ، یک کم گذشت ، بهترین دوستم شدی …
همه حرفهام رو بهت میگفتم ، خوشحالی و ناراحتی همدیگر رو میدونستیم ،
نصیحتم میکردی و دلداریم میدادی ، یا اینکه با خوشحالی من سهیم میشدی .
زمان گذشت … کم کم به هم نزدیکتر شدیم ، از همه زندگی هم با خبر شدیم ،
خوب و بدش مهم نبود … اینکه هردومون یکی رو داشتیم باهاش درد دل کنیم قشنگ بود .
بازم گذشت … گذشت … گذشت … هر روز برام عزیزتر میشدی ،
هر از گاهی ناخود آگاه دلم بدجوری تنگت میشد … به روی خودم نمیاوردم ،
میگفتم : اینم میگذره … نگذشت … یک روز بهم گفتی که دل تو هم تنگه …
گفتی که خیلی دلت تنگه ، گفتی که دوستم داری ،
منم دوستت داشتم … سکوت کردم … هیچی نگفتم … میترسیدم !
از چی ؟ خودم هم نمیدونستم ، باز هم گذشت …
دیدم بدون تو خیلی سخت شده ، بهت گفتم …
بهت گفتم که همه چیز من هستی ،
بهت گفتم چقدر دلم تنگه ،
بهت گفتم که چقدر برای بودن باهات بی صبرم ،
میترسیدم … یرسیدی چرا ؟ نمیدونستم … گفتی که ترس نداره ،
باورم نمیشد … عاشق شده بودم !
اینقدر این کلمه رو توی کتابها و شعرها و گفته ها به سلاخه کشیدن که دیگه باورم نمیشد عشق
وجود داشته باشه .
فکر میکردم هوسی بیش نیست … نمیدونستم چه جوری فرار کنم ، کجا برم ، به کی بگم ، به خودت گفتم …
گفتی که هست ، عشق هنوز هست ، هوس نیست !
دلم آروم شد … خیلی آروم شد ، تازه فهمیدم که دنیا چقدر قشنگه ،
تازه فهمیدم که تا شقایق هست ، زندگی باید کرد …
تازه فهمیدم که عاشق شدم و امید وصال قدرت هر کاری رو بهم داد ،
هر کاری … آره ، عشق است و با امید رسیدن بهش ، کوه رو از جا میشه کند .
چه حال و هوای عجیبی است …
توی آینه لبخندی به خودم زدم و گفتم : هوس نیست ، عشق است و چقدر قشنگه …
فکر نکن از یادم رفتــــــی همــــــــــــــــیشه به یادتــــم …
تو مرا می فهمی
من تورا می خواهم
و همین ساده ترین قصه یک انسان است
تو مرا می خوانی
من تو را ناب ترین شعر زمان می دانم
و تو هم می دانی
تا ابد در دل من می مانی
ای که از دورترین فاصله ها پیش منی
من تورا می بینم
از پس بسته ترین پنجره ها
من تورا می شنوم
از دل پاک ترین زمزمه ها
ای صمیمی ای دوست
من به یادت هستم
گاه وبی گاه لب پنجره ی خاطره ام می آیی
تومرا یاد کنی یا نکنی
من صمیمانه به یادت هستم
1 : به مردم بیش از آنچه انتظار دارند بدهید و این کار را با شادمانی انجام دهید .
2 : با مرد یا زنی ازدواج کنید که عاشق صحبت کردن با او هستید. برای اینکه وقتی
پیرتر می شوید ، مهارتهای مکالمه ای مثل دیگر مهارتها خیلی مهم میشوند .
3 : همه ی آنچه را که می شنوید باور نکنید، همه ی آنچه را که دارید خرج نکنید و
یا همانقدر که می خواهید نخوابید .
4 : وقتی می گویید "دوستت دارم" منظورتان همین باشد .
5: وقتی می گویید "متاسفم" به چشمان شخص مقابل نگاه کنید .
6 : قبل از اینکه ازدواج کنید حداقل شش ماه نامزد باشید .
7 : به عشق در اولین نگاه باور داشته باشید .
8 : هیچوقت به رؤیاهای کسی نخندید . مردمی که رؤیا ندارند هیچ چیز ندارند .
9 : عمیقاً و بااحساس عشق بورزید . ممکن است آسیب ببینید ولی این تنها راهی است که به طور کامل زندگی می کنید .
10: در اختلافات منصفانه بجنگید و از کسی هم نام نبرید .
11 : مردم را از طریق خویشاوندانشان داوری نکنید .
12 : آرام صحبت کنید ولی سریع فکر کنید .
13: وقتی کسی از شما سوالی می پرسد که نمی خواهید پاسخ دهید ،
لبخندی بزنید و بگویید "چرا می خواهی این را بدانی؟"
14 : به خاطر داشته باشید که عشق بزرگ و موفقیتهای بزرگ مستلزم ریسک
های بزرگ هستند .
15 : وقتی کسی عطسه می کند به او بگویید "عافیت باشد "
16 : وقتی چیزی را از دست می دهید ، درس گرفتن از آن را از دست ندهید .
17 : این سه نکته را به یاد داشته باشید : احترام به خود ، احترام به دیگران و
مسئولیت همه کارهایتان را پذیرفتن
18: اجازه ندهید یک اختلاف کوچک به دوستی بزرگتان صدمه بزند .
19 : وقتی متوجه می شوید که که اشتباهی مرتکب شده اید ، فوراً برای اصلاح
آن اقدام کنید .
20 : وقتی تلفن را بر می دارید لبخند بزنید ، کسی که تلفن کرده آن را درصدای
شما می شنود .
21: زمانی را برای تنها بودن اختصاص دهید .
22 : یک دوست واقعی کسی است که دست شما را بگیرد و قلب شما را
لمس کند .
23: رمز موفقیت این است که یاد بگیریم تا از نیروهای رنج و لذت به نفع
خود استفاده کنیم.
24: با کمک به انسانها ? در واقع به خدا خدمت کرده ایم.
25 : ذهن مثبت ? قادر به تدبیر و چاره اندیشی است ? نه ذهن منفی
26 : با خنده از شر بیماری رها شوید
27 : من بیش ازهر چیز ، اعتقاد دارم که آنچه سرنوشت ما را تعیین
می کند ، شرایط زندگیمان نیست ، بلکه تصمیمهای ماست
28 : احساس عشق و صمیمیت رادر خود تقویت کنید. این عقیده جالب
رادر کتابی خوانده ام که ( هر گفتگو یا ارتباط، پاسخی است به محبت و یا فریادی
است برای کمک).
29: هرگز هیچ هدفی را رها مکنید، مگر اینکه ابتدا قدم مثبتی درجهت
تحقق آن برداشته باشید
30: همه ما نیاز داریم که دائماٌ احساس رشد عاطفی و معنوی کنیم . این غذایی
است که روح ما به آن محتاج است .
31 : هر چه بیشتر تصمیم بگیرید ،قدرت تصمیم گیری شما بیشتر می شود .
32 : همچنان که عضلات بدن در اثر ورزش نیرومندتر می شوند ، قدرت تصمیم
نیز با تمرین افزایش می یابد .
33 : احساس قدرشناسی و سپاس رادر خود تقویت کنید. این عواطف از
معنوی ترین احساسات ما هستند و بیش از هر چیز، زندگی ما را پر بار می سازند.
با احساس شکر گزاری زندگی کنید .
34: بهترین زمان برای رفع عواطف منفی هنگام بروز و احساس آنهاست.
هنگامی که این عواطف قدرت گرفتند، رفع آنها بسیار مشکلتر است.
35: تصمیم بگیرید که چه می خواهید و مشخص کنید که چه عاملی مانع
رسیدن به آن خواسته است.
36 : اگر همسر شما در اثر فشار کار ، سخنان دلسرد کننده ای می گوید
معنی اش آن نیست که به آخر خط رسیده اید . معنی اش آن است که همسر مورد
علاقه شما به محبت و حمایت بیشتری نیاز دارد.
37 : قابلیت انعطاف ، باعث می شود که نظرات تازه ای پیدا کنید و به نتایج
تازه تری برسید.
38 : باید خود را مقید کنیم که از اشتباههای خود پند بگیریم، نه اینکه به
خود بپیچیم و خویشتن را ملامت کنیم .
39 : رمز رسیدن به هدفها، شرطی کردن ذهن است . دست کم روزی دوبار ،
هدفهایی را که نوشته اید بررسی کنید .
40 : نیروی رنج، می تواند در خدمت شما باشد، به شرط اینکه از آن به صورت
صحیح استفاده کنید .
می خواهم برایت بهترین دوستی باشم که تا کنون داشته ای. می خواهم که گوش جان به سخنانت بسپارم، حتی اگر در مشکلات خودم غرق شده باشم، آن گونه که هیچ کس تا کنون چنین نکرده . می خواهم تا هر زمان که مرا طلبیدی در کنارت باشم، نه اکنون،بلکه هر زمان که خودت می خواهی. می خواهم رفیق شفیقت باشم،می خواهم تو را به اوج برسانم. خواه توانش را داشته باشم،خواه از انجام آن نا توان باشم. می خواهم به گونه ای با تو رفتار کنم که گویی اولین روز تولد توست، نه آن روزخاص که تمام روزهای سال. به حرفهایت گوش خواهم داد، نصیحتت می کنم. هم بازی ات می شوم،گاهی اوقات می گذارم که برنده شوی. در کنارت می مانم. در آن زمان که آهنگ نبرد کنی، در کشاکش مبارزه با زندگی، برایت دعا می کنم. می خواهم برایت بهترین دوستی باشم که تا کنون داشته ای. امروز، فردا و فرداهای دیگر تا آخرین لحظهء حیاتم می پرسی چرا؟؟؟! زیرا تو برایم بهترین دوستی هستی که تا کنون داشته ام.
کلمات کلیدی: