هشتم مارچ ، روز جهانی زن ودفاع از عزت وآزادگی زن ، رو اول به مادر خودم وسپس ب تموم زنان دنیا ، تهنیت وشادباش عرض می کنم
" هشتم مارچ از جمله روز های است که اکثریت از محققین، نویسنده گان، روشنفکران و صاحب نظران در بار? آن می نویسند، سخنرانی می کنند و نظر میدهند، در کشور ما هر سال از روز جهانی زن(هشتم مارچ) به اشکال های مختلف تجلیل صورت میگیرد و در گوشه های مختلف این سرزمین برنامه ها و محفیل های متعدد بخاطری تجلیل از روز جهانی زن تدارک دیده می شود و همچنین در این روز اغلبِ از رسانه ها هم خاموش نمانده، مقالات، گفتگو و برنامه ویژه را بخاطری تجلیل از روز جهانی زن در نظر میگیرند و تمام کوشش شان براین است که از روز جهانی زن با دیدگاه های مختلف و ضعف های که در این راستا وجود دارد، برخورد نسبتاً آرمانی و رؤیای داشته باشند.
از روز جهانی زن(هشتم مارچ) در کشور های مختلف جهان تجلیل صورت میگیرد و عمدتاً کوشش می کنند که از فعالیت های زنان در عرصه های گوناگون(سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی) و افتخارات زنان، قدردانی از مقام زن و حقوق زن سخن گفته شود.
در هشتم مارچ 1857، زنان کارگر کارگاه های پارچه بافی و لباس دوزی در نیویورک امریکا به سرک ها برآمدن و خواهان افزایش دست مزد، کاهش ساعات کاری شان و بهبود شرایط بسیار نامناسب کاری شان شدند. این تظاهرات با حمله پولیس و کتک زدن زنان، برهم خورد و بعد از آن رفته رفته در نقاط های مختلف جهان از هشتم مارچ تجلیل بعمل آمدند.
این روز(هشتم مارچ) در ابتدا به عنوان یک رویداد سیاسی سوسیالیستی آغاز شد، اما بعدها در فرهنگ های سیاسی بسیاری از کشورها آمیخته شد(در درجه اول اروپای شرقی، روسیه و شوروی سابق) و بعداً روز جهانی زن در بسیاری از مناطق رنگ و بوی سیاسی خود را از دست داده و تبدیل به مناسبتی برای مردان شد تا عشق خود را نسبت به زنان شان بیان کنند(چیزی شبیه روز مادر) با این حال در مناطقی دیگر، اصل سیاسی و زمینه حقوق بشری که توسط سازمان ملل متحد تعیین شده، با قدرت اجرا می شد و میشود و آگاهی سیاسی و اجتماعی امیدوار کنند? از مبارزات زنان در سراسر جهان به ارمغان میآورد. سازمان ملل متحد هم از سال 1977 این روز را به عنوان(روز حقوق زنان و صلح بینالمللی) به رسمیت شناخت و میشناسد و در مقابل بعضی از کشور های جهان متهم به پامال ساختن حقوق زنان هستند و همواره سازمان ملل متحد هم از خشونت علیه زن در چنین کشور ها ابراز نگرانی می کند."
روز زن به معنی جدایی زن ومرد از هم ویا برتری یکی بر دیگری نیست وتنها به معنی دفاع از حقوق انسانی زنه به عنوان نصف اساس رکن خونواده ودر تئامل با مرد وبرابری حقوق انسانی اش!
بعدا ایشالا سرفرصت در این مورد بهتر وبیشتر بحث سخن خواهم نوشت ..
هر زن پاکدامنی زیبا ودلپسند است. برتراندراسل
آیا او را می شناسی ؟
بسیار شوخ وبلاست
بسیار فریبا...
گرمای محبت او را احساس می کنی....زمانی که دوست توست
هیجان و عشق او را احساس می کنی..زمانی که عاشق توست.......
از خود گذشتگی او را احساس می کنی.زمانی که همسر توست......
چتر حمایت او را احساس می کنی........زمانی که خواهر توست.....
پرستش وایثار او را احساس می کنی.......زمانی که مادر توست
دعای خیر او را احساس می کنی..........زمانی که مادر بزرگ توست
وباز هنوز او استقامت دارد
قلب او بسیارظریف و شکننده است
بسیار بخشنده...
بسیار خوش آهنگ...
او یک زن است...
او یک زندگی است
Respect And Love her
به او احترام بگذار و عاشقش باش!
آدم ها را به خاطر اینکه باعث نا امیدی شما می شوند سرزنش نکنید. خودتان را سرزنش کنید که بیش از حد از آن ها انتظار دارید.
- حسادت؛
خاموش کردن شمع فردی دیگر، باعث نخواهد شد شمع شما درخشانتر نور افشانی کند.
- هرگز برای کسی که شما را می آزارد گریه نکنید... در عوض لبخند بزنید و به او بگویید، ممنون بخاطر اینکه به من فرصتی دادی تا کسی بهتر از تو را پیدا کنم!
- دنبال کسی نباشید که همه مشکلات شما را حل کند. دنبال کسی باشید که نگذارد به تنهایی با آن مشکلات روبرو شوید.
- در یک رابطه بودن به معنای بوسیدن، قرار گذاشتن یا در دسترس بودن نیست. به معنای بودن با کسی است که شما را به گونه ای خوشحال کند که هیچ کس دیگری نتواند!
- اگر میدانستید که افکارتان چقدر قدرتمند است، هیچگاه حتی برای یک بار دیگر هم منفی فکر نمی کردید!
- دردناک ترین محبتها آنهایی است که با ریا، تزویر و تظاهر آمیخته است و لذت بخشترین محبتها آنهایی هستند که در عین کوچک بودن با خلوص نیت و با بی آلایشی همراه است.
مرد بزرگ، کسی است که در سینه ی خود ، قلبی کودکانه داشته باشد
هر که منظور خود از غیر خدا می طلبد ،
او گدایی است که حاجت ز گدا می طلبد
http://www.mardoman.net/body/6packs/
پرسیدم..... ، چطور ، بهتر زندگی کنم ؟ با کمی مکث جواب داد : گذشته ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر ، با اعتماد ، زمان حالت را بگذران ، و بدون ترس برای آینده آماده شو . ایمان را نگهدار و ترس را به گوشه ای انداز . شک هایت را باور نکن ، وهیچگاه به باورهایت شک نکن . زندگی شگفت انگیز است ، در صورتیکه بدانی چطور زندگی کنی . پرسیدم ، آخر .... ، و او بدون اینکه متوجه سؤالم شود ، ادامه داد : مهم این نیست که قشنگ باشی ... ، قشنگ این است که مهم باشی ! حتی برای یک نفر . کوچک باش و عاشق ... که عشق ، خود میداند آئین بزرگ کردنت را .. بگذارعشق خاصیت تو باشد ، نه رابطه خاص تو با کسی . موفقیت پیش رفتن است نه به نقطه ی پایان رسیدن .. داشتم به سخنانش فکر میکردم که نفسی تازه کرد وادامه داد ... هر روز صبح در آفریقا ، آهویی از خواب بیدار میشود و برای زندگی کردن و امرار معاش در صحرا میچراید ، آهو میداند که باید از شیر سریعتر بدود ، درغیر اینصورت طعمه شیر خواهد شد ، شیر نیز برای زندگی و امرار معاش در صحرا میگردد ، که میداند باید از آهو سریعتر بدود ، تا گرسنه نماند .. مهم این نیست که تو شیر باشی یا آهو ... ، مهم اینست که با طلوع آفتاب از خواب بر خیزی و برای زندگیت ، با تمام توان و با تمام وجود شروع به دویدن کنی .. به خوبی پرسشم را پاسخ گفته بود ولی میخواستم باز هم ادامه دهد و باز هم به ... ، که چین از چروک پیشانیش باز کرد و با نگاهی به من اضافه کرد : زلال باش .... ، زلال باش .... ، فرقی نمی کند که گودال کوچک آبی باشی ، یا دریای بیکران ، زلال که باشی ، آسمان در تو پیداست
خوبی که به کسی می کنی بدی که کسی به تو می کند همیشه به یاد داشته باش: در مجلسی وارد شدی زبانت را نگه دار در سفره ای نشستی شکمت را نگه دار در خانه ای وارد شدی چشمانت را نگه دار در نماز ایستادی دلت را نگه دار دنیا دو روز است: یک با تو و یک روز علیه تو روزی که با توست مغرور مشو و روزی که علیه توست مایوس نشو. چرا که هر دو پایان پذیرند. به چشمانت بیاموز که هر کسی ارزش نگاه ندارد به دستانت بیاموز که هر گلی ارزش چیدن ندارد به دلت بیاموز که هر عشقی ارزش پرورش ندارد دو چیز را از هم جدا کن: عشق و هوس چون اولی مقدس است و دومی شیطانی، اولی تو را به پاکی می برد و دومی به پلیدی. در دنیا فقط 3 نفر هستند که بدون هیچ چشمداشت و منتی و فقط به خاطر خودت خواسته هایت را بر طرف میکنند، پدر و مادرت و نفر سومی که خودت پیدایش میکنی، مواظب باش که از دستش ندهی و بدان که تو هم برای او نفر سوم خواهی بود. چشم و زبان ، دو سلاح بزرگ در نزد تواند، چگونه از آنها استفاده میکنی؟ مانند تیری زهرآلود یا آفتابی جهانتاب، زندگی گیر یا زندگی بخش؟ بدان که قلبت کوچک است پس نمیتوانی تقسیمش کنی، هرگاه خواستی آنرا ببخشی با تمام وجودت ببخش که کوچکیش جبران شود. هیچگاه عشق را با محبت، دلسوزی، ترحم و دوست داشتن یکی ندان، همه اینها اجزاء کوچکتر عشق هستند نه خود عشق. همیشه با خدا درد دل کن نه با خلق خدا و فقط به او توکل کن، آنگاه می بینی که چگونه قبل از اینکه خودت دست به کار شوی ، کارها به خوبی پیش می روند. از خدا خواستن عزت است، اگر برآورده شود رحمت است و اگر نشود حکمت است. از خلق خدا خواستن خفت است، اگر برآورده شود منت است اگر نشود ذلت است. پس هر چه می خواهی از خدا بخواه و در نظر داشته باش که برای او غیر ممکن وجود ندارد و تمام غیر ممکن ها فقط برای شماست. |
دعایت می کنم، عاشق شوی روزی
بفهمی زندگی بی عشق نازیباست
دعایت می کنم با این نگاه خسته، گاهی مهربان باشی
به لبخندی تبسم را به لب های عزیزی هدیه فرمایی
بیابی کهکشانی را درون آسمان تیره شب ها
بخوانی نغمه ای با مهر
دعایت می کنم، در آسمان سینه ات
خورشید مهری رخ بتاباند
دعایت می کنم، روزی زلال قطره اشکی
بیاید راه چشمت را
سلامی از لبان بسته ات، جاری شود با مهر
دعایت می کنم، یک شب تو راه خانه خود گم کنی
با دل بکوبی کوبه مهمانسرای خالق خود را
دعایت می کنم، روزی بفهمی با خدا
تنها به قدر یک رگ گردن، و حتی کمتر از آن فاصله داری
و هنگامی که ابری، آسمان را با زمین پیوند خواهد داد
مپوشانی تنت را از نوازش های بارانی
دعایت می کنم، روزی بفهمی
گرچه دوری از خدا، اما خدایت با تو نزدیک است
دعایت می کنم، روزی دلت بی کینه باشد، بی حسد
با عشق، بدانی جای او در سینه های پاک ما پیداست
شبانگاهی، تو هم با عشق با نجوا
بخوانی خالق خود را
اذان صبحگاهی، سینه ات را پر کند از نور
ببوسی سجده گاه خالق خود را
دعایت می کنم، روزی خودت را گم کنی
پیدا شوی در او
دو دست خالیت را پرکنی از حاجت و
با او بگویی:
بی تو این معنای بودن، سخت بی معناست
دعایت می کنم، روزی
نسیمی خوشه اندیشه ات را
گرد و خاک غم بروباند
کلام گرم محبوبی
تو را عاشق کند بر نور
دعایت می کنم، وقتی به دریا می رسی
با موج های آبی دریا به رقص آیی
و از جنگل، تو درس سبزی و رویش بیاموزی
بسان قاصدک ها، با پیامی نور امیدی بتابانی
لباس مهربانی بر تن عریان مسکینی بپوشانی
به کام پرعطش، یک جرعه آبی بنوشانی
دعایت می کنم، روزی بفهمی
در میان هستی بی انتها باید تو می بودی
بیابی جای خود را در میان نقشه دنیا
برایت آرزو دارم
که یک شب، یک نفر با عشق در گوش تو
اسم رمز بگذشتن ز شب، دیدار فردا را به یاد آرد
دعایت می کنم، عاشق شوی روزی
بگیرد آن زبانت
دست و پایت گم شود
رخساره ات گلگون شود
آهسته زیر لب بگویی، آمدم
به هنگام سلام گرم محبوبت
و هنگامی که می پرسد ز تو، نام و نشانت را
ندانی کیستی
معشوق عاشق؟
عاشق معشوق؟
آری، بگویی هیچ کس
دعایت می کنم، روزی بفهمی ای مسافر، رفتنی هستی
ببندی کوله بارت را
تو را در لحظه های روشن با او
دعایت می کنم ای مهربان همراه
تو هم ای خوب من
گاهی دعایم کن
تو هم ای خوب من گاهی دعایم کن