سخنی از مدیر وبلاگ(واحد یکتا)
با خوانندگان فهیم ومنصف وزیبا اندیش وبلاگم
هر رفتار واحساسی ،اعم از خواندن ،نوشتن ،گفتن،شنیدن،دیدن،لمس کردن،تصور وخیال کردن واندیشیدن وحتی بوئیدن، اگر از حد اعتدال فراتر برود، نتیجه ی معکوس می دهد وبرخلاف منافع استاندارد خوبی ها ودانش ومعرفت ، به گمراهی واشتباه ختم می شود ویا بهتر بگویم در گمراهی واشتباه ،دوام پیدا می کند.
ونیز گاهی شناخت وکسب وکاری برای شخصی بسیار مفید ولازم است وبرای دیگری مضر وغیر ضروری وعامل فساد وتباهی.
تقریبا همانند دارو که هرکسی بنابرنیازش از آن استفاده می کند ونباید بدون نیاز از آن استفاده نمود چرا که مضر خواهد بود.
وبلاگ بنده هم که در زمینه ی معنویات ومادیات (ابعاد مختلف وجودی انسان) است ،باید توسط افراد مختلف در سنین وشرایط متفاوت وبنابر نیازشان ، مورد استفاده ومطاله قرار گیرد.
همان گونه که آشنا کردن ومطرح کردن یا پاسخ گویی به سوالات کودکان ونوجوانان در زمینه های جنسی باید چنان باشد که تحریک کننده نباشد وکمترین خطر را در به اشتباه انداختن کودک ونوجوان داشته باشد ، مطالعه وتحقیق در این مطالب هم همین گونه ست .. وچنان که شخصی صلاح نمی بیند یا این گنجایش را در خودش نمی یابد ، از مطالعه ی آن یا قسمت هایی از آن خود داری فرماید!
اگر دانش ومعرفت 10 بخش باشد، من 7 بخش یا بیشترحتی از آن را به معنویات ومابقی را به مادیات وحس لامسه وامور جنسی اختصاص می دهم ونیز غرق شدن در یک جنبه را بدون توجه به بعد دیگر انسانی ، اسارت در نادانی وغفلت از سایر نیازهای مکمل انسان می دانم که موجب به اشتباه افتادن خواهد شد.
اگر مطلبی را خطا ونادرست یافتید آن را از من قبول نکنید وحرف های نادرست بنده رانادیده بگیرید واگر نظریه وایده ای ،استادانه وکارشناسانه و کامل کننده واصلاحی، برای آن داشتید،بسیار خوشحال خواهم شد ومنت دارد که مرا مطلع فرمائید تا در اسرع وقت به حذف یا تکمیل واصلاح اشتباهات احتمالی ام اقدام کنم.
من باور یقینی دارم که دربرابر هر ایده ،نظر ،ادعا ،اشاعه ی خبر ،رفتار ،نوشتار وگفتاری که از من سر می زند بسیار مسوولم وباید جوابگو باشم هم به خلق خدا وهم به خدا.. من خودم را دوست دارم وحاضر نیستم به خاطر "به به" گفتن یا سرزنش کسی از حقی غافل شوم ویا اشتباهی را مرتکب :این جوری اگرچه انسان زیاد سختی خواهد دید وکسانی بی انصاف ومغرور و ناخردمند وخودخواه ، ازت گله خواهند کرد ولی لا اقل از درون من این جوری احساس راحتی وآرامش ورضایت خواهم کرد وپیش وجدان خودم شاد وسربلندم ..
مطمئنم .. مطمئنم که اشتباه دارم وهرگز وجودی مقدس ندارم جز روجم که پاره ای از وجود خداست واز وجود پر اشتباه من جداست .. ولی می دانم قلبا خیرجو وزیبا اندیش ونیکی طلبم واین از لطف عام الهی به همه ی انسان هاست وخدارو شکر.
فقط امیدوارم اگر وجودم منفعتی را به دیگران وخودم نمی رساند لا اقل باعث وبانی شر وزشتی نشود.
" واحد یکتا"
کلمات کلیدی:
نقش معنویت در سلامتی جسمی وروانی
مترجم از انگلیسی به فارسی :
واحد یکتا
مفهوم معنویت بر این دلالت می کندکه ما قادریم به همان خوبی دادن وبخشیدن ، بگیریم ودریافت کنیم. به این دلیل است که ما می توانیم عشق ،آرامش وشادکامی را دریافت کنیم.
ما از طریق تجربیات مان می توانیم آن احساسات را دریافت کنیم.
ما می توانیم آرامش را باهدیه دادن،بیان لغات دلگرم کننده ویا عفو وگذشت ،به دیگران بدهیم.
ما می توانیم عشق را با فعالیت های بی شمارفداکارانه ، با ملاحظه کردن نخست "دیگری" تقسیم کنیم.
معنویت می تواند با گوش دادن به درد دلی های یک دوست، قدم زدن با یک کودک یا جا گذاشتن یک جعبه ی خوار وبار روی ایوان خانواده ای که شوهر جوان ، شغلش را از دست داده است ، آشکار کنیم.
معنویت می تواند با نشستن درکنار یک چمن زار،از روی مطالعه ی گل های وحشی ،دوستی باکسی که تنهاست وگوش دادن به یک قطعه ی موسیقی (سیمفونی) ارتقاء یابد.
از طریق بعد معنوی ،ما، به وابستگی های مان به اعضای دیگر خانواده ی بشری ،اهمیت ونیرو می بخشیم ، به این دلیل ، بعضی ،به آن ،خویشاوندی می گویند.
ما برای رشدمعنوی دیگران ،برای کمک به اینکه سایرین لذت ،آرامش وشادکامی را به عنوان هدف در زندگی پیداکنند ،مسولیت داریم.
وقتی ما این کار را می کنیم ،پس ما پی می بریم که آن تجربه دوطرفه (متقابل) است.
اگرما معنویت دیگران را تقویت کنیم ، به همان خوبی،ما هم ،کمک وحمایت دریافت می کنیم.
دراین نیایج جهت دار جامعه ای که ما درآن زندگی می کنیم ،تشخیص مهم لازم است ایجاد شود : ما نیاز داریم تشخیص بدهیم که معنویت وسلامت روانی(معنوی) یک پروسه یا یک سفرهستند بدون یک نقطه ی پایان.
این یک روش زندگیست نه یک مجموعه ی تجویز شده از فعالیت ها،برای به انجام رساندن یک اساس هم زمان.
دستورالعمل استانداردی برای دنبال کردن معنویت ،موفقیت یا سلامتی معنوی ،شامل انتخاب های عمدی ساخته شده ی بیش از طول زندگی، وجود ندارند.
آن ها ، یک سری از تجربه هایی را که آرزوهای مارا در زندگی معین می کنند ومارا به احساس لذت،آرامش وعشق سوق می دهند،شامل می شوند.
چگونه چنین چیزهایی به عنوان یک احساس کنترل یا هدف عشق وامید،باعث سلامتی بهتر جسمی می شوند؟
افسردگی یا اضطراب به واسطه ی کمبود انتقال دهنده های عصبی همانند سروتونین(SEROTONIN)نورپی نفرین(NORPINEPHRINE )
GABA - یا دوپامین (DOPAMINE) باعث بیماری یا دردبیشتر می شود وچگونه عملکرداین انتقال دهنده های عصبی، درد یا افسردگی را کاهش می دهد.
به طور جالب توجهی در مطالعات دانشگاه لس آنجلس ایالت کالیفرنیا، یک احساس شخصی کنترل ،افزایش چشمگیر کارکرد سروتونین را، بیشتر شبیه یک ضد افسردگی ، نشان داده بود.
روابط عمیقا عاشقانه ومهربانانه وتجربه ی معنوی روشن ومشخص ،سطوح دوپامین را بالا می بردند.
همچنین مشخص کردن هدف باورشده ، می تواند سطوح نورپی نفرین مرکزی را بالا ببرد.
مراقبه می تواندکارکردGABA را بالا ببرد.
یک احساس عاشقانه وزیبا ، از خیلی از بیماری های مشترک همانند سردرد،روده ی تحریک پذیر(IRRITABLE BOWEL) یا درد مزمن جلوگیری می کند ویا درد آن ها را فرو می نشاند وتسکین می دهد.
بنابر این همه ی این ها می تواند تا اندازه ای توضیح بدهد که چگونه شخصی دردمند که عاشق شده است ،در زمان هایی پی می برد که دردش بهبود یافته است.
ونیز توضیح می دهد که چگونه داشتن روابط عاشقانه می تواند حملات قلبی را کاهش دهد.
متخص قلب ،برونو کورتیس،می پرسد: چگونه سلامتی ،بدون معنویت امکان پذیر است؟! آیا می توان بدون جستجوی معنویت ،سلامتی را به وجود آورد؟
قدرت های معنوی به مراتب بهتر از همه ی چیزهای دیگرند: آن ها همه ی بشر را به تعالی می رسانند.
روان شناس بالینی با تجربه ،پائول پیرسال(PAUL PEARSALL) کسی که قسمت مشکلات بالینی زندگی روزانه رادر بخش روان پزشکی بیمارستان SINAI در دیترویت ،بنا نهاد ، زنی را یاد آوری می کند که سلامتی معنوی را با نمونه نشان داد :
" من هرگز آن خانم را فرامش نمی کنم وقتی می خندید، دستش رفت به سمت جلوی سرش تا موهایش را از جلوی چشمانش کناربزند ..
اعداد ارغوانی رنگی، روی مچش خالکوبی شده بودند. او به آن ها گفت که زمان مرگش علامت گزادی شده است. اما می گفت که آ?ن اعداد به طور عجیبی اورا محافظت می کنند وطی رنج کشیدنش ، زندگی اش را تجدید کرده اند..
او آسیب دیده بود .. به والدینش نگاه کرد .. او تقریبا تمام خویشاوندانش کشته شده بودند.
واو با رنج ومحنت وژولیدگی دراردوگاه زندانی ، بیشترین سال های جوانی اش را زندگی کرده بود.
در عوض او یکی از شادترین ومقاوم ترین زنانی بود که من تاحالا با او مواجه شده بودم.
پییرسال ،سلامتی ،نیرو وانعطافپذیری اورا به یک احساس عمیق قدرت معنوی نسبت می دهد: او شخصی بود که معنویت ، اورا برای یافتن معنی وهدف زندگی ،حتی در میان بحران ،قادر ساخته بود.
کلمات کلیدی:
سکس دهانی بنا به دلایل زیر خطرناک است
1- آن منطقه ها بسیار آلوده است
2. احتمال سرایت میکربها زیاد است
3. منی حاوی میکربهای زیادی است
4. انتقال بیماریهای آمیزشی مانند سیفلیس و...
روش سکس دهانی و سکس از مقعد از غرب هست و سکس از مقعد در احکام اسلام مکروه شمرده شده است.
masturbation) دارند, خودارضائی را بعنوان راه جلوگیری از شیوع بیماریهای مقاربتی و افزایش تعداد حاملگی غیرقانونی ناشی از ارتباط جنسی جوانان میدانند و یا بعنوان قسمتی از رفتار جنسی طبیعی قلمداد کرده اند و شاید صرفا مضرات آن را در حد دفع مقداری از مایع منی (semen) یعنی دفع مقادیر ناچیزی پروتئین و ویتامین و مواد قندی میدانند (نظر مولف) و همچنین با عمل خودارضائی از فشارهای عصبی ناشی از تحریکات جنسی جلوگیری خواهد شد.
چرا در بسیاری مطالعات و مقالات غربی، عارضه ثابت شده را برای استمناء نمی پذیرند؟
بایستی در نظر داشت مطالعات غربی در شرایط و جوامعی انجام شده که جوانان از نظر روابط جنسی با جنس مخالف محدودیتی ندارند، امکانات تفریحی و ورزشی بسیار بیشتر از جامعه ما در دسترس، و عمومی میباشد،در چنین شرایطی فرد کمتر به استمناء روی می آورد. و شیوع و شدت استمناء، بسیار کمتر جامعه ماست که بسیاری از جوانان شرایط مشاهده رفتارهای جنسی را از طریق فیلم و عکس و ماهواره دارند ولی امکان داشتن روابط جنسی را ندارند. و تمامی رفتار جنسی و تخلیه ارضای جنسی آنها از طریق استمناء میباشد.
تماس جنسی و تحریک از راه دهان با واژن (عضو جنسی زنانه) و یا با آلت تناسلی مرد را تماس جنسی امن نمی شناسند. تحقیقات تاکنون ثابت کرده اند که تماس از راه دهان می تواند ویروس اچ. آی. وی. و علاوه بر آن دیگر بیماری های مقاربتی سرایتی را انتقال دهد.
* تحریک جنسی از راه دهان مسئله ای که عمومیت دارد
تماس از راه دهان تحریک بر انگیزبوده و قوه جنسی را تحرک می دهد. این کار از طریق مکیدن پنیس (آلت تناسلی مرد)، و یا لیسیدن واژن(عضو جنسی زنانه) و مقعد صورت می گیرد.
"Fellatio" نام لاتین روشی است که در آن آلت مرد توسط زبان تحریک می شود.
"Cunnilingus" به روشی گفته می شود که دهان به تحریک واژن(عضو جنسی زنانه) و چوچوله می پردازد.
"Anilingus" اصطلاح لاتین روشی است که دهان با مقعد برای تحریک در تماس است.
مطالعات نشان می دهد که تماس جنسی دهانی معمولاً دربین همه گروه های سنی که این جوانان را هم شامل می شود، رایج است و در بین بسیاری از شرکای جنسی زن و مرد وهمچنین بین شرکای جنسی هم جنس رواج دارد.
دربین جوانان به خصوص خانم های جوان ممکن است به دلیل عدم تمایل به دخول و حفظ بکارت به عنوان نوعی تمرین در رشد توانایی جنسیتی ویا پاسخ به کنجکاوی های روابط جنسی این عمل جالب باشد که با توجه به خطر انتقال ویروس بهتر است که با هیچ یک از گروه های شرکای جنسی انجام ندهید.
(البته درتحریک دهانی آلت تناسلی مردانه در صورت استفاده صحیح از محافظ کاندوم، خطر انتقال بسیار ناچیز خواهد بود.)
* تماس جنسی دهانی و خطر انتقال ویروس اچ. آی. وی.
خطر انتقال ویروس اچ. آی. وی. از یک شریک جنسی آلوده از طریق تماس جنسی دهانی بسیار کمتر از ریسک انتقال اچ. آی. وی. از طریق نزدیکی مقعدی و واژینال است. از این جهت که، مشخص کردن میزان دقیق خطر ریسک انتقال ویروس اچ. آی. وی. از راه سکس دهانی مشکل است. بعلاوه اینکه بیشتر اشخاص در روابط جنسی شان شکل های دیگری از تماس های جنسی را علاوه بر رابطه دهانی دارند. مانند دخول در واژن و یا مقعد. به این دلیل مشکل می توان مشخص کرد که این انتقال نتیجه تماس دهانی بوده و یا نتیجه تماس های خطرناک دیگربوده است.
ضمن این که علاوه برخطر انتقال ویروس اچ. آی. وی. در تماس دهانی بیماری هایی سرایتی مقاربتی نیز از این راه منتقل می شوند.
وقتی که پزشکان خطرانتقال دادن یک آلودگی مسری مانند اچ. آی. وی را توصیف می کنند بیشتر از اصطلاح "خطر بالقوه" ویا "خطر نظری" استفاده می کنند. به زبانی ساده تر "خطر بالقوه" یعنی انتقال از یک شخص به شخصی دیگر ممکن است، هر چند که تاکنون مدارکی مستند برای اثبات قطعی آن وجود ندارد.
" خطر بالقوه" به معنی "خطر مستند" نیست. به کلام دیگر انتقال آلودگی با ویروس اچ. آی. وی. از نظر "نظری ممکن" است اما الزاماً منظور این نیست که حتماً اتفاق خواهد افتاد. "خطر مستند" در توصیف "انتقالی" استفاده می شود که مدارک مستند علمی کافی برای اثبات آن وجود داشته باشد.
* خطر انتقال ویروس در تماس دهانی با پنیس ( آلت تناسلی مردانه)
خطر بالقوه:
در تماس دهانی با آلت مردانه به شکل "نظری" خطر انتقال برای شریکی که تماس دهانی را انجام می دهد (کسی که آلت را با دهان خود تحریک می کند) وجود دارد. بدلیل اینکه آلودگی از طریق ترشحات پیش ازمنی و منی به دهان راه پیدا می کند.
برای شخصی که آلت وی بوسیله دهان شریک جنسی اش تحریک می شود نیز، از نظر "نظری" خطر انتقال آلودگی وجود دارد به دلیل آن که آلودگی مستقیماً از ترشحات دهان بوسیله خراش، بریدگی روی پنیس و همچنین از طریق منی با خون تماس پیدا می کند.
خطر مستند:
البته میزان خطر به مراتب بسیار کمتر از خطر تماس جنسی مقعدی و واژینال است.
"ضمناً ویروس اچ. آی. وی. می تواند به شخص دریافت کننده انتقال پیدا کند حتی در مواقعی که انزال صورت نگرفته و مایع منی خارج نشده باشد."
* خطر انتقال ویروس در تماس دهانی با واژن (عضو جنسی زنانه)
خطر بالقوه:
در تماس دهانی با عضو جنسی زنانه به شکل "نظری" خطر انتقال برای شریکی که تماس دهانی را انجام می دهد (کسی که واژن را با دهان خود تحریک می کند) وجود دارد. بدلیل اینکه مایعات مهبلی آلوده و خون واژن آلوده می تواند به داخل دهان راه پیدا می کند. (این مسئله محدود به خون دوران قاعدگی نمی شود.)
برای خانمی که عضو جنسی وی بوسیله دهان شریک جنسی اش تحریک می شود نیز، از نظر "نظری" خطر انتقال آلودگی وجود دارد، اگر ویروس و یا خون آلوده ازمایعات دهان و به واژن و زخم های مهبلی و یا دیواره واژن تماس پیدا کند.
خطر مستند:
میزان خطر انتقال اچ. آی. وی. در این مورد نیز به مراتب بسیار کمتر از خطر انتقال ویروس از طریق تماس جنسی مقعدی و واژینال است. در هر صورت در چندین مورد گزارش شده از انتقال ویروس ازطریق دهان، بیشتر تماس دهانی با واژینال گزارش شده است.
* خطر انتقال ویروس در تماس دهانی با مقعد
خطر بالقوه:
در تحریک دهانی مقعد نیز به شکل "نظری" خطر انتقال برای شریکی که تماس دهانی را انجام می دهد (کسی که مقعد را با دهان خود تحریک می کند) وجود دارد. بدلیل اینکه این عضو در معرض خون آلوده قرار دارد که از ضایعات، ترشحات و خونی که بر اثر برش، زخم و یا خراش در اطراف مقعد پدید می آید به داخل دهان راه پیدا می کند.
برای شریک جنسی که مقعد وی بوسیله دهان دیگری تحریک می شود نیز، از نظر "نظری" خطر انتقال آلودگی وجود دارد، اگر ویروس و یا خون آلوده ازمایعات دهان و با مقعد تماس پیدا کند.
خطر مستند:
مواردی مستدل ومستند از انتقال بوسیله تماس دهانی با مقعد ثبت شده است.
* کاستن خطر انتقال ویروس اچ. آی. وی. در تماس جنسی دهانی
پزشکان مواردی را گزارش کرده اند که ویروس اچ. آی. وی. از طریق تماس جنسی دهانی انتقال یافته است.
خطر دریافت آلودگی به ویروس اچ. آی. وی. از طریق تماس جنسی دهانی را می توان با استفاده از کاندوم های لاتکس کاهش داد.
در اسلام گفته شده استمناء نکنید و پزشکی هم عوارض این عمل را اثبات کرده، ولی در غرب همانطور که در مقاله زیر گفته شده پزشکان آنها نظر مثبتی نسبت به آن دارند و به عوارض آن توجهی نمیکنند، در حالیکه بیشتر کاربرانی که در سایت ایران هیلرز ،در مورد مشکل زودانزالی ، درد بیضه و... سوال کرده اند سابقه خودارضایی داشته اند و دارند و علت اصلی بیماری آنهاست .
در مورد سکس اورال و آنال هم قضیه همینطور است بعضی پزشکان آنها زیاد به عوارض آن توجهی نمیکنند و با توصیه هایی بهداشتی در این س ک س میخواهند از این قضیه فرار کنند فقط بخاطر یه لذت. دیگر خود دانید
مقاله از دکتر مجید حقیقت - جراحی کلیه و مجاری ادراری
تا سالهای حدود 1965 توسط اکثر پزشکان عمل خودارضایی شدیدا نکوهیده میشد ولی پس از آن بتدریج توسط گروه متعددی از پزشکان نظر مثبت تری به آن داده شده است و گاهی نیز بعنوان درمان توصیه شده است.دلایل پزشکانی که نظر مثبت بر عمل (
عوارض سکس از مقعد
در مورد عوارضی که در زیر اشاره شده باید بگم این عوارض مانند بواسیر و سرطان مقعد و خونریزی و... کمتر دیده شده یا هنوز گزارش اثبات شده ای در دست نیست ولی تا حدودی امکانش هست.
1- اگه با احتیاط صورت نگیرد بدلیل وجود مویرگهای ریز در اون منطقه منجر به خونریزی های کم و زیاد میشه
2-بدلیل همان احتمال خونریزی ,احتمال انتقال ویروس ایدز بالا میره..
?- در بعضی گزارشات اثبات نشده گفته میشه که شاید احتمال ایجاد سرطان مقعد بالا بره..
?- درد شدید از دیگر مشکلات این نوع سکس هست.. با توجه به اینکه این نوع سکس هم از نظر اخلاقی,هم عرفی.. هم شرعی..و هم قانونی صحیح نیست...
عوارض رابطه جنسی مقعدی در دراز مدت
انجام رابطه جنسی مقعدی به صورت مکرر به تدریج سبب فراختر شدن مقعد شده و چین های مخاطی مقعد از بین رفته و در موارد پیشرفته نارسائی عضله اسفنگتر مقعد و بی اختیاری مدفوعی نیز ایجاد خواهد شد .رابطه جنسی مقعدی هم در مردان و هم در زنان بیشترین میزان خطر انتقال ویروس اچ. آی. وی. را دارد!!
دلیل منع رابطه جنسی مقعدی در زوجین
گیرندههای لذت زیادی در کانال anal وجود دارد، منتها مشکلاتی را میتواند برای خانمها ایجاد کند، منجمله اینکه عضلات حلقوی که کانال anal را می بندد دچار اشکال میشوند.
گیرندههایی که در کانال anal هستند بسیار حساس هستند و برای همین به محض اینکه مدفوع وارد انتهای رکتوم میشود فرد احساس میکند باید دستشویی برود. این گیرندهها به حدی حساس هستند که فرد تفاوت وجود گاز و مدفوع را میفهمد، یعنی فقط کشش نیست، اینها را تفکیک میکند از هم. بنابراین انجام anal sex در درازمدت حتما آسیبهایی به فرد وارد میکند و مشکلات ماندگار فیزیولوژیک ایجاد میکند.
چرا بعضی افراد از رابطه جنسی مقعدی لذت می برند؟
لذت بخش بودن رابطه جنسی از طریق مقعد به علت وجود میزان زیاد پایانه های عصبی در بخش مقعد است.
در مردان رابطه مقعدی همچنین باعث تهیج و تحریک پروستات (عضوی که در مرحله اوج تحریک جنسی، احساس لذت را کنترل و میسر می سازد) می گردد.
اما از طرف دیگر به دلیل وجود پایانه های عصبی بسیار، ممکن است که در صورت کم توجهی و یا عدم آگاهی هر یک ازشرکای جنسی، درد زیادی در اولین تجربه رابطه مقعدی تجربه شود و خوشی یا لذت نزدیکی فروکش کند. ممکن است چنین تجربه ای باعث شود که بسیاری از این نوع آمیزش چشم پوشی کنند.
یک عارضه نادر اما مهم مقاربت مقعدی... سوراخ شدن روده ها هست. برای درمان این مشکل بسیار مهم باید حتما در بیمارستان بستری شد و جراح باید اون قسمت رو ترمیم کنه و آنتی بیوتیک باید برای جلوگیری از عفونت تجویز بشه.درد شدید , تب بالا و احساس فشار در ناحیه شکم از مشخصات این مشکل است. این حالت نیاز به درمان اورژانسی دارد چه توسط پزشک خانواده دیده شود و یا اینکه در واد اورژانس بیمارستان پذیرش شود.
کلمات کلیدی: سکس مقعدی، خطرات سکس مقعدی
زوجدرمانی ممکن است بهوسیله روانپزشکان، روانشناسان، مددکاران اجتماعی بالینی، پرستاران روانپزشکی، مشاوران روحانی و خانواده درمانگرانی که دورههای مخصوص این کار را دیدهاند و تحت نظارت برای انجام آن تعلیم یافتهاند، انجام شود. فرض درمانگری که در این حوزه کار میکند، این است که ناراحتی و ناشادمانی که یک زوج با آن روبهرو هستند، چیزی بیش از مشکلات و علایم شخصی آنهاست. زوجی که به درمانگر مراجعه کردهاند ممکن است در مورد فاصلهگیری عاطفی، نزاع بر سر قدرت، اشکال در ارتباط برقرار کردن، حسادت، خیانت و عدم ارضای جنسی و خشونت شکایت داشته باشند. درمانگر به زوج کمک میکند که زندگی مشترکشان را مورد بررسی قرار دهند و تصمیم بگیرند که چه تغییراتی لازم است. آنها سعی میکنند سوءتفاهمهای دوجانبه، انتظارات غیرمعقول، و تصورات بیاننشدهای را که باعث تداوم تعارض میان آن دو میشود، برطرف کنند.
سیستمها و الگوهای خانوادگی
نظریه سیستمهای خانواده زمانی نظریه غالب در این حوزه بود و هنوز هم به عنوان یک راهنمای کلی برای زوجدرمانگرها تاثیرگذار است. این نظریه بر الگوهای ارتباط، کنش و واکنش که محیط خانواده را ایجاد و تقویت میکنند، تاکید دارند. در یک زوج ناشاد، این سیستم در برابر تغییرات مقاومت میکند، زیرا به یک تعادل ناسازگارانه رسیده است، درست به همان صورتی که علایم شخصی ممکن است در برابر تغییرات مقاومت کنند، زیرا باعث میشوند تعادل عاطفی فرد حفظ شود. زوج ممکن است بهطور ناآگاهانه قواعدی برای خودشان گذاشته باشند که درست عمل نمیکند. درمانگر به زوج کمک میکند که با این قواعد و الگوها آشنا شوند تا بتوانند آنها را تغییردهند. گاهی اوقات هر یک از طرفین تقاضاهای بیش از حدی از دیگری –از لحاظ ارایه خدمت، مراقبت یا محافظت- دارد. برخی اوقات طرفین نقشهای مکمل را ایفا میکنند. یک عضو مسوولیت همه چیزها را به عهده میگیرد و دیگری به عضوی ناتوان بدل میشود. شوهر پرمسوولیت و فاصلهگرفته از لحاظ عاطفی به همسر وابسته و احساساتیاش با پذیرش بیشتر مسوولیتها پاسخ میدهد. در مقابل یک زن قوی قراردارد که دایم از دست شوهر منفعلاش ابراز خشم میکند، و انفعال شوهر دایم افزایش بیشتری پیدا میکند. زن یا شوهر فردی که افسرده یا خودبیمارانگار است ممکن است نقش شفادهنده یا «نجاتبخش» او را بازی کند. زوجدرمانگرها سعی میکنند به هر دو فرد کمک کنند که کارکرد مشارکتشان در این سیستم را دریابند. یک زن یا شوهر منفعل باید بیاموزد که به جای سرکوب خشماش آن را به صورت خلاقانهای ابراز کند. زن یا شوهری که نقش «نجاتبخش» را بازی میکند باید بفهمد چگونه ایفای این نقش باعث شده است که او حس شادمانیاش خودش را از دست بدهد. شوهری که از زنش از لحاظ عاطفی فاصله گرفته است، میتواند درباره غلبه بر ترس از تجربه عواطف شدید بیاموزد. یک زن وابسته ممکن است یاد بگیرد که چگونه با تمایل خویش برای پرهیز از کنترل اضطرابهای خودش مقابله کند. اعضای یک زوج با پذیرفتن مشارکت هر کدامشان در تعارض میانشان، میتوانند سبک و سنگین کردن منافع و هزینههای رابطهشان با طرف مقابل را آغاز کنند. هنگامی که دو نفر به خوبی چه به صورت کلامی و چه غیرکلامی، ارتباط برقرار نمیکنند، هریک از آنها ممکن است فکر کند که طرف مقابلش اصول معینی را پذیرفته است، در حالی که اینطور نیست. برای مثال، شوهر فکر میکند زنش پذیرفته است که او تا هر زمانی که فکر میکند ضروری است، میتواند سر کار بماند، اما زن فکر میکند که شوهرش بدون اظهار این مساله، پذیرفته است که در هنگام شام در خانه باشد. این وعدههای اظهارنشده سوءتفاهمانگیز که ناشی از مشکل ارتباطی طرفین است، ممکن است امور جنسی، وضعیت مالی خانواده یا تعداد فرزندان را در برگیرد. درمانگرانی که بر اساس نظریه سیستمهای خانواده عمل میکنند، اغلب از مفهومی به نام «پیوند دوگانه» استفاده میکنند، موقعیتی که هنگامی ایجاد میشود که طرفین یک زوج پیامهای متناقض به هم میفرستند- پیامی که آن را بیان میکنند و پیام متناقضی که از طریق ارتباط خاموش عاطفی اظهار میکنند. چنین زوجی اگر بخواهند تا رابطه خود را حفظ کنند، نباید این تناقض را بپذیرند یا به مقاصد پنهانی آن پاسخ دهند. برای مثال، ممکن است یکی از طرفین از دیگری بخواهد که از لحاظ عاطفی به او نزدیکتر شود، اما هنگامی که طرف مقابل سعی دارد به او نزدیک شود، خود را انعطافناپذیر نشان دهد.
هنگامی که طرف دوم با این واکنش خود را عقب میکشد، طرف اول به او میگوید: «چهقدر سرد هستی؟!» طرف دوم در این حال پاسخی ندارد و این کار درنهایت به انزوای بیشتر طرف اول میانجامد. درنهایت، برای افرادی که به این طریق ارتباط برقرار میکنند- یا درواقع ارتباط برقرار نمیکنند- مشکل است چیزی را که منظورشان است بیان کنند، منظور طرف مقابل را بفهمند، یا حتی احساسات واقعی را از احساسات ساختگی تشخیص دهند.
زوجدرمانی رفتاری
رفتاردرمانی زوجها سه نوع کمک را برای آنها فراهم میکند: تبادل رفتاری، تعلیم دادن ارتباط، و آموزش مشکلگشایی. در تبادل رفتاری، به هر یک از زوجین کمک میشود تا یک تغییر مطلوب در رفتار طرف مقابل را تعیین کند و طرفین موافقت میکنند با یکدیگر همکاری دوجانبه داشته باشند. درمانگر آنها را تشویق میکند تا آخر به این تعهد خود وفادار بمانند و نسبت به هم احترام نشان دهند. تعلیم ارتباط به زوج نشان میدهد تا چگونه با حساسیت به یکدیگر گوش دهند و نیازهایشان را بدون اتهام زدن به یکدیگر بیان کنند. در آموزش مشکلگشایی، زوج یاد میگیرند چگونه موضوعاتی را که تعارض ایجاد میکنند، شناسایی کنند، راهحلهای اختصاصی را پیدا کنند، به مذاکره بپردازند و مصالحه کنند. درمانگران رفتاری، چه در حین جلسات درمانی و چه در تمرینهای خانگی ممکن است تکالیفی را برای زوجین تجویز کنند که الگوهای ناسازگارانه را برای آنها روشن میکند. مثلا ممکن است به زن گفته شود انتقادش از همسرش را تشدید کند تا زمانی که شوهر او را به چالش بکشد. اگر زوج در حال متارکه هستند، درمانگر ممکن است که مرد را متعهد کند که 4 یا 5 شب در هفته برای شام به خانه بیاید. بسیاری از رفتاردرمانگرها همچنین تلاش دارند طریقه واکنش نشان دادن زوجین به رفتار نامطلوب را اصلاح کنند. آنها ممکن است از شیوه بازسازی شناختی استفاده کنند – که در آن، تفسیر هر یک از طرفین از رفتارهای طرف مقابل تغییر داده میشود. زوجین میآموزند که از کلماتی مانند «همیشه» و «هرگز» استفاده نکنند، پیش از متهم کردن دیگری شواهد را بررسی کنند، و عواقب زندگی براساس فرضیاتی پوشیده را که به درستی آنها اطمینانی نیست، مورد ملاحظه مجدد قرار دهند (مانند این عقیده که شما هرگز نباید در برابر همسرتان خشمگین شوید).
زوجدرمانی با تمرکز عاطفی
نوع دیگری از درمان که از رواندرمانی
مراجع مدار کارل راجرز و نیز از نظریه سیستمهای خانواده الهام میگیرد، و بیش از رفتار بر عواطف متمرکز میشود، درمانگر به زوج کمک میکند که تا به عنوان پیششرط درمان، عواطفی را که تعارض آنها را برمیانگیزد، شناسایی کنند تا بتوانند الگوهای رفتاری دردسرآفرین را متوقف کنند. آنها آسیبپذیریهایشان را بیان میکنند و احساسات پذیرفتهنشدهشان را بروز میدهند، بعد موقعیت آنها در پرتو این احساسات مورد بررسی مجدد قرار میگیرد تا راهحلهای جدیدی به دست آید. اغلب حل مشکل زوج به قطع کردن یا رهایی از الگوها یا چرخههای پاسخ انعطافناپذیر منوط میشود. برای مثال یک طرف خشمگین، منتقد و شکایتگر با یک الگوی مداوما تکرار شونده، با طرف مقابلی که حالت تدافعی و انزواجو دارد، مواجه میشود. درمانگر به طرف عصبانی کمک میکند تا ناتوانیاش در مورد ارتباط برقرار کردن به صورت غیرتهاجمی- به گوش دادن به نگرانیهای طرف مقابل و پاسخ دادن به آنها با حمایت- را درک کند. زوج درمانی متمرکز بر عواطف ممکن است زوج را تشویق کند که به مشکلاتشان در قالب نیازهای دلبستگی چارچوبی دوباره ببخشند. وعده نظریه دلبستگی این است که ایجاد پیوند عاطفی ایمن با شخص دیگر نیازی اساسی برای بقا است که پایگاهی در جهان برای فرد فراهم میآورد. از هنگام نوزادی، همه ما به دیگرانی نیاز داریم که به ما اهمیت دهند و به نیازهای ما با حساسیت پاسخ دهند. الگوهای دلبستگی معمولا در ابتدا در رابطه میان والد و کودک ظاهر می شوند و بعد در طول زندگی اغلب تکرار میشوند.
دلبستگی ایمن هم باعث راحتی می شود و هم فضایی برای کاوش مستقل را باز میگذارد. هنگامی که دلبستگی نامطمئن و ناایمن است، افراد ممکن است خشمگین – و اگر پاسخی به آنها داده نشود- افسرده و نومید شوند. آنها ممکن است دلبستگی تحریف شده پیدا کنند که شکل یک اتصال از سر اضطراب به دیگری را به خود بگیرد؛ یا ترکیبی از هر دو حالت دهد. پیوند دوگانه در این حالت به این صورت درمیآید: «بیا پهلوی من، به تو نیاز دارم» و «تو خطرناکی، از من دور شو.» زوجهایی که به دنبال کمک درمانی میروند، دچار «آسیب دلبستگی» هستند- بحرانی که ممکن است شامل بیوفایی، فریبکاری مالی، خشونت، کلمات تند و برخورنده یا خیانت آشکار باشد. یکی از طرفین ممکن است در هنگام لحظهای بحرانی مانند از دست دادن شغل یا بیماری وخیم احساس کند از لحاظ عاطفی نادیده گرفته شده است. ممکن است تهدید به طلاق یا متارکه مطرح باشد.
در روند درمان، ابتدا طرف آسیبدیده ممکن است با خشم یا اندوه واقعه را بیان کند، در حالی که طرف مهاجم آسیبهایی را که وارد کرده است کم جلوه میدهد یا حتی تدافعی به خود میگیرد. رواندرمانگر طرف آسیبدیده را تشویق میکند که به جای خشمگین شدن، ناراحتی و ترس خود را نشان دهد، و طرف مهاجم را تشویق میکند تا مسوولیت کارهایش را بپذیرد و شرمندگی خود را نشان دهد. بعد از طرف آسیبدیده ممکن است تقاضای مراقبت و تسلایی را بکند که در هنگام حادثه به او داده نشده بود، و طرف مهاجم ممکن است بر خود غلبه کند و به تسلیدادن آسیب دلبستگی طرف مقابل کمک کند.
زوجدرمان روانپویشی
درمانگرهای روانپویشی معتقدند شیوهای که زوجهای بزرگسال با یکدیگر رفتار میکنند، به شدت تحت تاثیر الگوهایی است که در دوران کودکی آنها تثبیت شده است- درسهایی که اغلب به صورت ناخودآگاه در خانوادهای که در آن بزرگ شدهاند به آنها آموخته شده است. درمانگر بر امیال ناخودآگاه و واکنشهای دفاعی که آنها نیز عمدتا ناخودآگاه هستند، تاکید دارد. واکنشهای دفاعی مانع ابراز کامل این امیال میشوند یا آنها را به سوی دیگر منحرف میکنند. زوجدرمانگران روانپویشی توجه خاصی بر «همانندسازی فرافکنانه»- واکنشی دفاعی که شامل نسبت دادن امیال و تکانههای خود شما به طرف مقابلتان و رفتار کردن به نحوی به پاسخهایی را برانگیزد که شما را متقاعد کند، این نسبت دادن درست است. شوهری که نمیتواند وابستگی و ضعف خود را تحمل کند و با انعطافناپذیری و سلطهجویی به عنوان بیانی از قدرت سعی میکند به جبران مفرط این خصوصیت خود بپردازد. این رفتار شوهر ممکن است به رفتار وابسته و انفعالی در همسرش بینجامد- که او میتواند هم با آن همذاتپنداری کند و در عین حال از آن احساس تلخکامی کند. به عقیده رواندرمانگران روانپویشی، چنین الگوهای مکملی اغلب از روابط دوران کودکی با والدین سرچشمه میگیرد.
اگر همه چیز درست پیش برود، زوجین موفق میشوند که این احساسات نسبت به یکدیگر را از احساسات و تجربیات گذشتهشان نسبت به والدین خودشان جدا کنند.
شیوههای مورد استفاده در زوجدرمانی
1) نظریه سیستم خانواده: این نظریه بر الگوهای ارتباط، کنش و واکنش در محیط خانواده به عنوان یک سیستم تاکید دارد و هدفاش آشنایی زوجین با قواعد و الگوهایی است که ناآگاهانه در این سیستم عمل میکنند.2) زوج درمانی رفتاری: در این نوع رواندرمانی، از شیوههای رفتار درمانی مانند تبادل رفتاری، تعلیم دادن نحوه برقراری ارتباط و آموزش مشکلگشایی استفاده میشود.3) زوجدرمانی متمرکز بر عواطف: این شیوه بر عواطف زوجین که باعث ایجاد تمارض میان آنها میشود تاکید دارد و از طریق شناساندن این عواطف،سعی بر تغییر رفتارها دارد.4) زوجدرمانی روانپویشی: در این شیوه فرض بر این است که رفتارهای زوجین در بزرگسالی ناشی از الگوهای رفتاری دوران کودکی آنهاست و سعی بر این است که زوجین با شناخت این موضوع احساسات فعلیشان را از احساسات و تجربیات گذشتهشان نسبت به والدینشان جدا کنند.
فرد و زوج علایم روانی شخصی و مشکلاتی که زوجین با آن روبهرو هستند به شیوهای پیچیده با هم مرتبط هستند. اغلب چرخهای معیوب پیش میآید که در آن رابطه طرفین بهوسیله انزواجویی و تحریکپذیری شخص افسرده، رفتار تهاجمی و تکانشی فرد مبتلا به مانی (شیدایی)، نیاز به اطمینانبخشی مداوم ناشی از اضطراب و مانند اینها به خطر میافتد. تعارض میان هر یک از زوجین این علایم را تشدید میکند تا زمانی که گفتن اینکه این چرخه از کجا آغاز شده است، مشکل میشود. زوجدرمانگرها ممکن است بر کنشهای اختصاصی متمرکز شوند که علایم فردی را تشدید کند، یا ممکن است آنها یکی از زوجین را به یک درمانگر جایگزین معرفی کنند. همچنین میتوان به زوجین با درمانهایی مانند آموزش آرامشبخشی، شیوههای رفتاردرمانی مانند قراردادن در معرض عامل تنش و پیشگیری از پاسخ، یا درمانهای شناختی مانند ساختاردهی مجدد شناختی، یاری رساند و در حالی که درمان پیشرفت میکند و اطلاعات به درمانگر ارایه میشود، تغییرات را تحت نظارت قرار داد. در اغلب موارد زوجدرمانی و درمان فردی با هم ترکیب میشود. همچنین در صورتی که خشونت خانوادگی شدیدی وجود داشته باشد، ممکن است زوجین را به صورت جدا از هم درمان کرد.
کلمات کلیدی: عشق، ازدواج، زوج درمانی، زوج، درمان
? آنچه زنان شاغل باید بدانند
?. قالب کلیشهیی ذهنیت جنسی را بشکنید. زیرا در آنچه به عنوان تفاوتهای مدیریتی بین زنان و مردان قرار دارد، بیش از تفاوتهای جنسیتی، ذهنیت شکل گرفته طی روند جامعه پذیری فرد نسبت به جنس مخالف است. بنا بر یافته دانشمندان جنسیت افراد کمتر از ذهنیت ساخته شده در برخوردها نقش دارد.
?. شما فکر میکنید یک مدیر موفق یعنی مدیری که صفات مردانه دارد؟ شاید به ظن بسیاری آنچه مدیران موفق زن و مرد به عنوان خصوصیات اصلی موفقیت می پذیرند، یک صفات مردانه باشد. ولی طی بررسیهای جداگانه در بین زنان موفق مدیر،بهترین عوامل مرتبط به ارتقای آنان، خصوصیاتی کاملاً مرتبط با دنیای زنانه بود. هرچند داشتن ویژگیهای ترکیبی زنانه مردانه در موقعیتهای متفاوت نقش بیشتری بازی میکند. این نکته بیشتر نشان دهنده این موضوع میباشد که زنان در ردههای بالای مشاغل خصوصیات و مهارتهای غیرمردانه داشتهاند و در واقع خودشان بودند.
?. در جلسات، زنان به دنبال گرفتن نظر افراد ساکت هستند، اما مردان فکر میکنند باید کنترل را در دست گرفته و برتری خود را نشان دهند پس ساکت نمینشینند تا نوبت آنها شود، بلکه دست به عمل میزنند اگر شما صاحب نظری هستید باید قبل از اینکه دیگری مورد تحسین مدیر قرار گیرد؛ ابراز کنید.
?. زنان به دنبال منصف و با ثبات بودن هستند و مردان به دنبال سرشناس و محبوب بودن.
?. زنان مسائل حرفهیی خود را شخصی و خصوصی تلقی میکنند به همین دلیل وقتی مردی نسبت به آنها انتقاد میکند برای مدتها ذهن آنها مشغول موضوع پیش پا افتادهیی میشود که از نظر مردان تنها یک شوخی میباشد. میتوانید امتحان کنید انتقادی که یک همکار مرد از شما و عملکردتان داشته است را طی هفته آینده برای او دوباره ذکر کنید و با لبخند او و جملاتی نظیر «احساساتی»، «شوخی کردم»، «اینکه مهم نیست» روبرو شوید.
?. مردان در جلسات مصاحبهیی به تعهدات خود با اعتماد کاملی اشاره میکنند و با واژه «من» پیروزیهای کاری را به خود نسبت میدهند ولی زنان به وجود خود در موفقیتهای کسب شده اشاره نمیکنند. در واقع زنان کار گروهی و مردان تجارب مستقیم و شخصی خود را در نظر میآورند. زمان آن رسیده که استعدادها و مهارت خاصی را که از آن شماست؛ به خود نسبت دهید.
?. مردان قبل از مذاکره و بحث پیش فرضهایی میسازند تا مانند یک میدان بازی حرف اول را بزنند و در واقع زنان «برد برد» و مردان از «برد باخت» حمایت میکنند، اما در شرایط کاری متغیر همان اندازه که موقعیتهای تبعیض گرایانه باخت قهری اجتماعی، عرفی و قانونی را به همراه دارد، باید از بقیه موفقیتها در جهت برد استفاده کرد.
?. اگر در یک محیط کاملاً مردانه کار میکنید گاهی جریان صحبت خود را به زمینههای مورد علاقه اطرافیان بکشید. مانند اظهار نظر درباره ورزش، سیاست، وقایع جاری و کاری که در حیطه دنیای زنانه مردانه و تخصصی شماست.
?. یک کارمند مرد دوست دارد که رییس با صراحت درباره نقا کار او و چگونگی برطرف کردن آن صحبت کند. زیرا خود مردان بدون تشریفات خاص به انتقاد میپردازند و واکنش طرف مقابل برای آنان زیاد مهم نیست. اگر شما یک مدیر زن هستید گاهی دنده عوض کنید و انتقادات صریح داشته باشید.
??. زنان شنوندگان بهتری نسبت به مردان هستند. بنابراین قادرند با جمعآوری اطلاعات، توسعه روابط و شبکههای ارتباطی خود و مهارتهای لازم برای تصمیمگیری دقیق را بیاموزند. خود را برای یک تصمیم بزرگ و تخصصی در محیط کاری آماده کنید.
??. زنان باید بیاموزند که خودشان باشند. تصویر ذهنی مردان و زنان طی فرآیند جامعهپذیری خصوصیات خاصی را میطلبد اما افرادی که تمایلات زنانه دارند و در موقعیتهای خاص زنانه مردانه رفتار میکنند مورد اقبال بیشتری قرار میگیرند.
??. در حالیکه مدیران ارشد، کارمندان بقیه سازمان و افراد شاخا خارج سازمانی ارتباط برقرار میکنند، زنان با همتایان و همکاران خود در ارتباطند. این امر عامل مهمی در ارتقای شغلی مردان از طریق عرضه کردن خود به مدیران ارشد است. مردان در جریان عمودی و زنان در جریان افقی قرار میگیرند. حالا باید دوباره دنده عوض کنید.
??. زنان در جلسات رسمی منتظر میمانند تا نوبتشان شود و بعد شروع به صحبت میکنند که البته ممکن است چنین مجالی اصلاً ایجاد نشود. در حالیکه در جلسات رسمی مردان تمایل بیشتری در صحبت کردن با اشاره کامل به کارها، وسایل و تخصص مربوط به آن دارند. در نتیجه مردان کاریتر به نظر میرسند.
??. زنان وقت زیادی را در اختیار همکاران و زیردستان میگذارند. هرچند سیاست درهای باز ارتباطات بیشتری به همراه دارد ولی باعث تلف شدن وقت، متوقف شدن حین یک کار مهم توسط یک امر غیرمهم... میشود. بهترین کار برگزاری همایشهای ماهانه برای طرح مشکل و سوال و نیمه بازگذاشتن در ورودی اتاق شماست.
??. حالا نوبت آن است که بدون اینکه از شما بخواهند دکمههای اطرافتان را فشار بدهید. زیرا زنان حتی اگر متخصا در رشتهیی باشند قبل از اینکه به آنها توصیه شود وارد سیستم و کار مورد نظر نمیشوند. جسارت لازم را از خود نشان دهید حتی اگر اشتباه کنید.
??. شاید بسیاری از مردان از حضور یک همکار زن احساس رضایت نکنند، شما صبر کنید تا روابط عادی شود.
??. هنگام تصمیمگیری فکر کنید که اگر همکاران مرد میخواستند تصمیم بگیرند، چگونه عمل میکردند؟ با تجربه و تحلیل تصمیمات احتمالی میتوانید بهترین تصمیم خلاق را بگیرید.
??. زنان بیشتر رابطهگرا هستند تا هدفگرا. این امر وقتی در سازمان مشاوره برای آموزشهای تخصصی به زنان شاغل پیشنهاد میشود مشهود است. زنان رابطه خود راحفظ میکنند حتی وقتی کارها تمام شده باشد. در حالیکه مردان پس از رسیدن به هدف مربیان و مشاوران خود را ترک میکنند.
??. نه تنها مردانه کار کردن توسط زنان باعث عدم رضایت از خود و کاهش بازده میشود، بلکه مردان نیز از ایجاد ارتباط با اینگونه افراد منصرف میشوند.
??. در محیط کاری با تبعیض شدید بین زن و مرد، بهترین روش کنترل خود، بالاترین مهارتها، آگاهیهای شغلی و تخصصی شخصی میباشد. اگر بیشتر بدانید تحسین همه را برخواهید انگیخت حتی اگر این امر آشکارا صورت نگیرد.
??. به مسائل داغ روز توجه کنید. مسائل حرفهیی، مطبوعات، فناوری بخصوص اخبار مربوط به شغل خودتان. بدین ترتیب با استفاده از لغات تخصصی و معلومات خاص در حین مذاکره و جلسات، مردان را متعجب خواهید کرد.
??. اگر شوخی مناسب نیست با یک گوشه، کنایه یا لبخند حرف را برگردانید. تا این نوع شوخی تکرار نشود ولی به یاد داشته باشید شوخی کردن و تعریف داستانهای فکاهی از خصوصیات بارز مردان است.
??. از مدیران رده بالا تقاضا کنید شما را در جلسات خود بپذیرند در نتیجه: ?. مهارتها و شناخت شغلی خود را افزایش دهید ?. با افراد بیشتر و با مدیران بالا آشنا شوید ?. شگردهای ارتباطی، کلامی و غیرکلامی بیاموزید.
??. فهرستی از تغییراتی که در لباس، لحن، نوع کلمات، حتی خونسرد بودن، رفتار منصفانه و شوخ طبعی تهیه کنید. به نحوی که ظاهر شما نشان دهنده رده شغلی و شخصیت شما باشد. یک کارمند و مدیر موفق زن، لباس مناسب میپوشد. نوع آرایش، جواهرات، رنگ و... را منطبق با سن و رده شغلی خود میکند. در تهیه این فهرست از افرادی که در سازمان مورد تحسین همگان هستند الگوبرداری کنید.
??. مقدمات رفتن خود را به جلسات مهم و رده بالای سازمان آماده کنید؛?. مهارتهای لازم را برای بحث تخصصی یاد بگیرید ?. برخود مسلط باشید ?. یکی از اعضای شناخته شده و شاخص در بین اعضا را به جبهه خود نزدیک کنید تا پشتیبان شما باشد.
??. چشم و گوش خود را باز کنید و ببینید چه کسی ترقی میکند. مهارتهای او را بیاموزید و دریابید که او چه سوابق و تجربهیی داشته است. در هر صورت بدانید که باید درست رفتار کنید.
??. بخاطر داشته باشید که در کنار هم ابرقدرتی شکست ناپذیر میشود. با همکاران زن خود در محیط کار برای انجام کارهای تجاری، اقتصادی و اجتماعی ائتلاف کنید. حتی اگر برای کمک رسانی عام المنفعه باشد.
??. زنان باید شدیدتر، بهتر و کاملتر کار کنند تا جایی برای انتقاد نماند.
??. زنان باید بدانند که مردان معمولی به همه جا میرسند ولی زنان مستعد راه به جایی ندارند.
??. هنر یک زن موفق در این است که بداند کجا دنده عوض کند. در هر صورت خودتان باشید. این مهمترین عامل موفقیت شماست. مهمترین عامل رشد و ارتقای شما به کار بردن رفتار زنانه مردانه در محیط پیرامونی است.
کلمات کلیدی: زن، مدیریت زنانه، توانایی زنانه، مهارت زنانه
تبخال تناسلی یک بیماری منتقلشونده از راه جنسی است که باعث زخمهای کوچک دردناک در ناحیه تناسلی میشود. این علایم ممکن است با تب، خارش، سوزش و اشکال در ادرار کردن همراه شود. اما بسیاری زنانی که به این بیماری مبتلا هستند، متوجه آن نمیشوند زیرا یا تنها علایمی خفیف و موردی دارند، یا اصلا علامتی ندارند. ابتلا به تبخال تناسلی در زنان همچنین ممکن است با التهاب واژن، عفونت مجاری ادراری، یا حتی همورویید (بواسیر) اشتباه شود....
برای تبخال تناسلی علاجی وجودی ندارد اما با استفاده از داروها و تغییرات سبک زندگی میتوان علایم بیماری را کنترل کرد و شیوع بیماری را کاهش داد. مشاوره نیز به دلایل متعدد اهمیت دارد. تبخال تناسلی از راه آمیزش جنسی منتقل میشود و نمیتوان آن را ریشهکن کرد. تشخیص تبخال تناسلی ممکن است باعث ناراحتی روانی شود و احساسات انزواجویی، گناه، یا خشم را در فرد برانگیزد. بیماران همچنین نیاز به کمک مداوم در مورد جنبههای جسمی ابتلا به تبخال تناسلی و اطلاعاتی در مورد پیشگیری از انتقال آن دارند.
تبخال تناسلی چیست؟
اغلب موارد تبخال تناسلی ناشی از ویروس هرپس سیمپلکس نوع 2 و برخی موارد ناشی از ویروس هرپس سیمپلکس نوع یک است که باعث تبخال معمولی هم میشود. این ویروسها پس از ورود به بدن درون دستگاه عصبی مخفی میشوند. این ویروس در زنان در اعصاب نزدیک ورودی دستگاه تناسلی خارجی جایگزین میشود. بعدها در زمانی ویروس دوباره فعال میشود و باعث عود کردن علایم میشود. گر چه دقیقا معلوم نیست که چه عواملی عود ویروس را باعث میشود اما عود ویروس با عوامل متعددی از جمله قاعدگی، خستگی، استرس، بیماری و قرارگیری در معرض نور خورشید ارتباط دارد.
تبخال تناسلی در میان زنان بسیار شایع است. بسیاری از زنانی که به این ویروس آلوده میشوند، متوجه این بیماری نمیشوند، مگر اینکه سالها بعد برای آن مورد آزمایش قرار گیرند یا در مورد علایم پنهانی آن آگاهی کسب کنند.
انتقال و پیشگیری
ویروس تبخال از راه آمیزش جنسی منتقل میشود. این انتقال ممکن است هم در هنگام ظهور زخمهای فعال و هم در هنگامی که هیچ علامتی وجود ندارد، رخ دهد. بهترین راه برای جلوگیری صحبت کردن با شریک جنسی در مورد آن، اجتناب از آمیزش جنسی هنگام فعال بودن بیماری و استفاده از کاندوم است. داروهای ضدویروسی نیز میتوانند میزان ریزش ویروس را کاهش دهند و احتمال انتقال آن را پایین بیاورند اما نمیتوانند به طور کامل از آن جلوگیری کنند.
سیر تبخال تناسلی
پس از قرارگیری در معرض ویروس هرپس سیمپلکس، علایم ممکن است در طول 2 تا 12 روز ظاهر شود. برخی از افراد دچار علایم عفونت ویروسی مانند درد عضلانی، تب، و سردرد میشوند. تا نیمی از افراد دچار این ویروس، ممکن است دورهای از علایم پیشدرآمد را تجربه کنند. این علایم ممکن است شامل سوزنسوزن شدن ناحیه تناسلی خارجی یا درد تیرکشنده در باسن، ران و لگن باشد. ممکن است فرد پس از عفونت با ویروس، هیچ علامتی را نشان ندهد. در برخی از موارد اولین نشانههای بیماری ممکن است سالها پس از ابتلای اولیه ظهور کند.
ظهور بیماری معمولا با التهاب و به دنبال آن بروز خوشه کوچکی از تاولها همراه است که پس از چند روز پاره میشوند و ترشحات آنها بیرون میریزد و زخمهای اغلب دردناکی را به جای میگذارد که کبره میبندند و نهایتا بهبود پیدا میکنند. سایر علایم احتمالی شامل تب، سردرد، اشکال در ادرارکردن و بزرگی گرههای لنفاوی در کشاله ران است. برخی از زنان دچار تحریک دستگاه تناسلی خارجی یا ایجاد شقاق در آن میشوند. اولین ظهور بیماری که اغلب شدیدترین آن است، معمولا در طول سه هفته بهبود پیدا میکند. در طول زمان، عودهای بیماری با فواصل بیشتر، مدت کوتاه تر و شدت کمتری رخ میدهند. تبخال تناسلی که بهوسیله ویروس هرپس سیمپلکس 2 ایجاد میشود، بیشتر از موارد ناشی از ویروس نوع یک عود میکند.
تبخال تناسلی و بارداری
تبخال تناسلی به خصوص در زنان باردار خطرناک است زیرا ممکن است در حین زایمان عفونت را به نوزادشان منتقل کنند. عفونت هرپس سیمپلکس نوع 2 میتواند به معلولیتهای شدید و حتی مرگ نوزاد ختم شود. بیشترین خطر در صورتی است که مادر در حول و حوش زایمان دچار اولین ظهور تبخال تناسلی شود. در این موارد انجام سزارین خطر ابتلای نوزاد را کاهش میدهد اما این عمل تنها در صورتی توصیه میشود که مادر در حین زایمان زخمهای باز داشته باشد. پزشکان معمولا توصیه میکنند زنان بارداری که دچار تبخال تناسلی عودکننده هستند، با نزدیک شدن به زمان زایمان از داروهای ضدویروسی استفاده کنند تا از ظهور بیماری جلوگیری شود.
کلمات کلیدی: تبخال تناسلی در زنان، تبخال، بیماری زنان
1 قبل از اقدام به سوراخ کردن گوش با پزشک خود مشورت کنید تا از نظر سلامت عمومی بدن مشکلی وجود نداشته باشد. در ضمن از پزشک خود در مورد مراکز مجاز و مطمئن برای این کار راهنمایی بخواهید.
2 بعد از سوراخ کردن گوش، احتمال عفونتهای سطحی نرمه گوش وجود دارد که این عفونتها معمولا به خوبی به درمان موضعی پاسخ میدهند، بنابراین محل سوراخ شده را با یک حوله گرم و مرطوب کمپرس کنید و در صورت نیاز از یک پماد آنتیبیوتیک استفاده کنید.
3 از گوشوارههای سنگین به مدت طولانی استفاده نکنید زیرا این گوشوارهها ممکن است سوراخ گوش را گشاد و حتی پاره کرده و نرمه گوش را به دو قسمت تقسیم کنند.
4 اگر پشت (گل میخ) گوشواره شما بلند است یا گوشواره شما قسمت نوک تیزی دارد که در هنگام خواب شما را اذیت میکند، باید گوشواره خود را هنگام خواب خارج کنید زیرا این نواحی نوک تیز ممکن است زخمهای فشاری یا آزردگیهای پوست قسمت پشتی لایه گوش را ایجاد کنند.
5 اگر کودک کمسن و سال شما گوشواره دارد، مراقب باشید که قفل گوشوارهاش محکم باشد و کودک نتواند خودش آن را باز و بسته کند زیرا در این صورت ممکن است کودک گوشوارهاش را از گوش خارج کرده، آن را به دهان ببرد و ببلعد که در این زمان خطر خفگی وجود دارد.
6 هنگام انجام ورزشهای پربرخورد بهتر است گوشوارهها از گوش خارج شوند زیرا احتمال پارگی گوش در اثر کشیده شدن گوشوارهها وجود دارد.
7 یکی از عوارض شایع، حساسیت پوستی به فلزهایی است که گوشواره از آن ساخته شده. این حساسیتها بهصورت خارش، قرمزی و التهاب دیده میشود. معمولا افراد به گوشوارههایی از جنس نیکل حساسیت دارند اما حساسیت به طلا و یا نقره نیز گزارش شده. بهتر است گوشواره خود را عوض کنید و اگر مشکل برطرف نشد، مدتی گوشواره را از گوش خود خارج کنید.
8 پاره شدن نرمه گوش سوراخ شده در اثر ضربه یکی از عوارض شایع است. اگر چنین اتفاقی افتاد، ظرف حداکثر 24 ساعت به پزشک مراجعه کنید. پزشک این ناحیه را بخیه میزند و محل پاره شده معمولا در مدت 3 ماه ترمیم میشود. بعد از این زمان میتوان نرمه گوش را مجددا سوراخ کرد.
کلمات کلیدی: گوشواره