تاریخ انتشار: شنبه 9 مهر 1390 | تعداد مشاهده : 4562 | |
شاید شما اخیرا متوجه شده اید که همسرتان به شما خیانت می کند. نمی دانید چکار باید بکنید. قبل از هر نوع تصمیم گیری ، فقط این مقاله را بخوانید که بدانید چه کارهایی را " نباید" انجام دهید.اغلب زنان در مقابل خیانت همسرشان واکنش موثر و مناسبی ندارند. آنها اجازه می دهند ترس ، عصبانیت ، شکست خوردگی شان ظاهر شود.اما ما به شما توصیه می کنیم قبل از هر کاری این مقاله را بخوانیدتا شرایط بدتر نشود: به جای اینکه زود از خانه بیرون بزنید بگذارید احساسات و ناراحتی تان فروکش کند. این بدترین کاری است که می توانید بکنید. الان باید بنشینید و رو در رو با او صحبت کنید و بفهمید چه اتفاقی افتاده است البته اگر هنوز با هم زندگی می کنید.اگر او را ترک کرده اید باید بفهمید اکنون چگونه زندگی می کند ، یک کارآگاه خصوصی استخدام کنید یا کسی که او را زیر نظر داشته باشد ، بنشینید و فکر کنید اگر او را ترک کنید چه اتفاقی می افتد. اگر با هم زندگی کنید چه؟بهترین حالت اینست که او را ترک نکنید و با هم دلیل این کار او را بفهمید. خیلی طبیعی است که بخواهید در مورد مشکل خود با کسی دردو دل کنید. اما توجه داشته باشید که با چه کسی درد و دل می کنید. با کسی صحبت کنید که دوست نزدیک تان باشد یک یکی از افراد نزدیک خانواده. کسی که شما را درک کند ، با وی راحت باشید ، به شما دروغ نگوید ، درست و منطقی هدایت تان کند.ناراحتی و عصبانیت شما را کم کند. سعی کند مشکل شما را حل کند نه اینه به شدت آن بیفزاید.شما هم از شدت عصبانیت هر چیزی را به همسرتان نسبت ندهید. نادیده گرفتن خطا یک اشتباه بزرگ است. بهتر از همه این است که به او بفهمانید که متوجه خیانت اش شده اید و دلیلش را از وی جویا شوید،اگر خیانت وی را نادیده بگیرید او را به ادامه کارش تشویق کرده اید. و مطمئن باشید در آینده خیانت های بیشتری مشاهده خواهید کرد و شاید حریم شما و همسرتان از بین برود و او خیانت را از شما پنهان هم نکند. اکثر مشاوران خانواده بر این نظرند که شما باید همسرتان را متوجه کارش زشت خود کنید. اما با یک برنامه ؛زمان و مکان مناسبی برای صحبت در مورد آن پیدا کنید. بدون دعوا و جرو بحث؛دلایل منطقی خود را از خیانت های وی جمع آوری کنید ، تماس ها ، تاریخ دیدارهایشان ، عکس ها و .....اعتماد به نفس خود را از دست ندهید. یکی از بدترین کارها اینست که بخواهید با معشوقه همسرتان رو در رو شوید و با وی صحبت کنید. این حق شماست که در مورد او چیزهایی بدانید ، اما او ارزش زمان و انرژی شما را ندارد. از همسرتان نیز در مورد او سئوال نکنید. سعی کنید در صحبت هایتان همواره نام او را میان نیاورید.به جای جنگیدن با هم سعی کنید به هم نزدیک شوید و دلیل خیانت او را بفهمید و اگر زندگی و همسرتان را هنوز دوست دارید مشکلات تان را حل کنید. تهیه و ترجمه : گروه سلامت نیک صالحی اختصاصی نیک صالحی
1- او را از خانه بیرون نکنید یا خانه را ترک نکنید.
2- در مورد احساساتتان با هر کسی صحبت نکنید.
3- خیانت او را نادیده نگیرید یا وانمود نکنید که اتفاقی نیفتاده است
4- این سه واژه را در نظر بگیرید:"زیر یک سقف بودن" ، " یک برنامه"، و " هدف"
5- زمان و انرژی تان را برای شناختن و صحبت کردن با معشوق همسرتان هدر ندهید.
منبع : سلامت نیوز
کد خبر : 34160 | تاریخ ارسال : 11مهر1390 - 10:38 | |
در محافل زنانه چه میگذرد؟/ مواظب بازیهای پنهان خاله زنکها باشید
منبع : سلامت نیوز |
منبع : سلامت نیوز
کد خبر : 34416 | تاریخ ارسال : 13مهر1390 - 22:40 | |
دکتر حیدری در گفتگو با سلامت نیوز اعلام کرد :
مهمترین عوارض خود ارضایی در دختران یک عضو هیئت علمی دانشکده پرستاری- مامایی دانشگاه شاهد با بیان اینکه آنورگاسمی یکی از مهمترین عوارض خودارضایی در دختران است تاکید کرد:« ممکن است این افراد در دوره مجردی با خودارضایی بتوانند نیازهای جنسی خود را برآورده کنند اما درآینده رضایتمندی جنسی درزندگی مشترک و لذت به ارگاسم رسیدن با همسر خود را از دست خواهند داد.» معصومه حیدری در گفت و گو با خبرنگار سلامت نیوز گفت:«خودارضایی در میان دختران با تحریک قسمت های خارجی دستگاه تناسلی رایج تر است که صدمه چندانی به دستگاه تناسلی نمی رساند اما زمانی که خودارضایی با تحریک قسمت های داخلی تر دستگاه تناسلی باشد بسته به نوع فشار و ناحیه لمس شونده ممکن است در صورتی که به صورت مداوم تکرار شود آسیب های جدی به دستگاه تناسلی دختران وارد سازد.» وی ادامه داد:«در برخی موارد خودارضایی در دختران با تخیلات جنسی، دیدن تصاویر و فیلم صورت می گیرد که فرد با دیدن این تصاویر به هیجان می رسد و در این صورت آسیبی به دستگاه تناسلی وی وارد نمی شود اما سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که چرا خودارضایی از لحاظ شرعی و بهداشتی نفی شده است؟ واقعیت این است که دختران و پسران با بلوغ دچار تغییرات هورمونی و جسمانی می شوند و در دوره ای قرار می گیرند که نیازهای جنسی آنها شعله ور شده و راهی برای ارضاء ندارند و ممکن است به سمت خودارضایی کشیده شوند اما همانطوری که می دانید ازدواج تنها راه صحیح ارضای افراد است و ما رفتارهای پرخطر جنسی را نهی می کنیم و بایستی به مقتضای سن و رشد و نیازهای فکری ازدواج به موقع صورت گیرد چرا که نیازهای جنسی یک روند فیزیولوژیک دارد و باید طی شود و افرادی که از لحاظ شرعی مقیدند نیازهای جنسی خود را در جاده صحیح خود قرار دهند بایستی ازدواج کنند.» این کارشناس ارشد مامایی در ادامه به خبرنگار سلامت نیوز گفت:«خودارضایی در دختران عوارض بسیاری را در پی خواهد داشت و در صورتی که به صورت رفتار روزانه درآید خطرناک می شود و مانند هر اعتیادی ، روح و جسم و روان فرد را به هم می ریزد و زمانی که فردی اقدام به خودارضایی می کند خیلی سریع فاز هیجان جنسی اتفاق می افتد و جنبه های مهم و عاطفی در یک ارتباط صحیح جنسی را دریافت نمی کند و دچار خلاء عاطفی، افسردگی، اضطراب و عدم اعتماد به نفس می شود و بعد از ازدواج در یک رابطه زناشویی دیگر تحریک نمی شود و در به ارگاسم رسیدن دچار مشکل می شود چرا که با خودارضایی شرطی شده است تا در یک وضعیت خاصی که خود را تحریک می کند به ارگاسم برسد و به هنگام نزدیکی به همسر خود به یاد رفتارهای خود می افتد و گمان می کند تنها در آن شرایط می تواند به ارگاسم برسد.» این درمانگر اختلالات جنسی بانوان افزود:«یکی از مهمترین مشکلاتی که این زنان به آن دچار می شوند این است که دچار نارضایتی جنسی شده و رفته رفته با بی میلی جنسی مواجه می شوند بنابراین بایستی گفت ممکن است این افراد در دوره مجردی با خودارضایی بتوانند نیازهای جنسی خود را برآورده کنند اما آینده طولانی زندگی مشترک و لذت به ارگاسم رسیدن با همسر خود را از دست خواهند داد.» همکار علمی کلینیک سلامت خانواده افزود:«از جمله راه های پیشنهادی به جوانان پرداختن به فعالیت های مختلفی از جمله ورزش کردن، مطالعه کردن، با خستگی به خواب رفتن و تفریحات ، نخوردن غذاهای محرک و عدم استفاده از لباس های تنگ است همچنین نباید به مدت طولانی در حمام زیر دوش آب باشند و مهمتر از همه این موارد دوری کردن از محرکات و دوستی با جنس مخالف و تماشای فیلم های محرک است تا فرد به سن مناسب ازدواج برسد و با ازدواج بتواند نیازهای خود را به طور صحیحی ارضاء کند.» |
منبع : سلامت نیوز
عنصری سراید : به مهرگان آمد گرفته فالش از نیکی مثال |
نیک روز و نیک جشن و نیک وقت و نیک فال |
بنده (واحد یکتا) فقط دنبال بهونه هستم که زیبایی ومهربونی تقدیم کنم وبه این امر که جز الله خداومعبودی نیست لایق پرستش و
ملک آسمونا وزمین همه از آن اونه ودر اختیار او ، باور یقینی دارم واز هرچی که منو از یکتا پرستی دور کنه بیزارم وفراری وازش فاصله می گیرم.
من ایرانی ام وپدران ومادران گذشته ی من این سرزمین رو به امید خوشبختی ونیک وبهروزی آباد کردند وبعد که اسلام آمد ، وقتی اونو شناختند با آغوشباز ازش استقبال کردند ویکتاپرستی شون محکم واستوار شد وخرافاتی رو که بود کنار گذاشتند وعزیز وشریف شدند.
من هرجای دنیا باشم به زیبایی های کشورم افتخار می کنم واز زشتی ها هرکجاباشه منزجر وفراری ام ..
آرزومه توی ایرانی آباد وآبادتر باشیم وخودم همین جا زندگی شرافتمندانه ای داشته باشم وهمین جا هم بمیرم وخاک بشم .. نه به تصعب فقط ایران بلکه به تعصب دینم اسلام وزادگاهم که برام همه خاطره وزیباییه ..
باشد که اگه خواهان افتخاریم وعزت ایران ووطن مون ، پاکی ها وزیبایی های اسلام رو بگیریم واز خرافات وزشتی ها دوریکنیم .. بی شک اسلام مخالف زیبایی ها ودوستی های دیگر اندیشه های باستانی ومعاصر نیست چون خوی ونیت نیکی وپاکی ومحبت در نهاد همه ی انسان ها از بدو آفرینش به ودیعه نهاده شده وتا آخرین نفس دنیا می مونه .. زبان مشترک همه ی ما انسان ها همین خدا گرایی وفطرت زیبایی جوییه ..
اما اگه جایی بهونه ای برای خوبی ونیکی بین انسان ها ببینم برام فرق نمی کنه از کجای دنیا و مربوط به کدام قوم ونژاد باشه ، ازش به نفع نیکی ، بهره می گیرم وبقیه ی خرافات وزشتی هاییی اگه داشته باشه رو ازش پاک می کنم ..
خوبی رو بگیر وبشنو از هر کی باشه وبه کار ببند! این شعار خوب وخواستنیه ..
تا جایی که خونده م ومطالعه کردم جشن مهرگان هم به خاطر پیروزی کاوه (اسطوره ی نیک نام ایرانی) بر ضحاک(اسطوره ی دیو شده وزشت کار ایرانی) است ودر این روز که اقوال مختلفی در تاریخ اون هست(اول تا 12 مهر به تقویم امروزی ، مردم به فالنیک پیروزی کاوه ، وسایر بهونه های قشنگ به هم مهرورزی می کردند و از اعیادزیبای باستانی ایرانیه که میشه بعضی خرافاتشو زدود وزیبایی هاشو به نفع انسانیت وزیباییی ومحبت ، برای نسل امروزی به ارمغان آورد.
جشن مهر و ماه مهر و جشن فرخ مهرگان مهر افزا ای نگار مهر چهر مهربان
در میان خوان یا سفره مهرگانی که از پارچهای ارغوانی رنگ تشکیل شده بود، گل «همیشه شکفته» مینهادند و پیرامون آنرا با گلهای دیگر آذین میکردند. امروزه نمیدانیم که آیا گل همیشه شکفته، نام گلی بخصوص بوده است یا نام عمومیِ گلهایی که برای مدت طولانی و گاه تا چندین ماه شکوفا میمانند.
در پیرامون این گلها، چند شاخه درخت گز، هوم یا مورد نیز مینهادند و گونههایی از میوههای پاییزی که ترجیحاً به رنگ سرخ باشد به این سفره اضافه میشد. میوههایی مانند: سنجد، انگور، انار، سیب، به، ترنج (بالنگ)، انجیر، بادام، پسته، فندق، گردو، کُـنار، زالزالک، ازگیل، خرما، خرمالو و چندی از بودادهها همچون تخمه و نخودچی.
دیگر خوراکیهای خوان مهرگانی عبارت بود از آشامیدنی و نانی مخصوص. نوشیدنی از عصاره گیاه «هَـئومَـه/ هوم» که با آب یا شیر رقیق شده بود، فراهم میشد و همه باشندگان جشن، به نشانه پیمان از آن مینوشیدند. نانِ مخصوص مهرگان از آمیختن آرد هفت نوع غله گوناگون تهیه میگردید. غلهها و حبوباتی مانند گندم، جو، برنج، نخود، عدس، ماش و ارزن. دیگر لازمههای سفره مهرگان عبارت بود از: جام آتش یا نوکچه (شمع)، شکر، شیرینی، خوردنیهای محلی و بویهای خوش مانند گلاب.
آنان پس از خوردن نان و نوشیدنی، به موسیقی و پایکوبیهای گروهی میپرداختهاند. سرودهایی از مهریشت را با آواز میخوانده و اَرْغُـشت میرفتهاند (میرقصیدهاند). شعلههای آتشدانی برافروخته پذیرای خوشبوییها (مانند اسپند و زعفران و عنبر) میشد و نیز گیاهانی چون هوم که موجب خروشان شدن آتش میشوند.
از آنجا که نشانههای بسیاری، همچون تندیسها، کتیبهها و سنگنگارهها (از جمله نگارههای میترا در نمرود داغ و کوماژن)، از رواج آیین مهر در آسیای کوچک (آناتولی) حکایت میکند؛ بعید نیست که «سماع»های عارفانه پیروان طریقه «مولویه» در شهر قونیه امروزی، ادامه دیگرگون شده همان ارغشتهای میترایی باشد.
در پایان مراسم، شعلههای فروزان آتش، نظارهگر دستانی بود که بطور دستهجمعی و برای تجدید پایبندی خود بر پیمانهای گذشته، در هم فشرده میشدند.
ابوسعید عبدالحی بن ضحاک بن محمود گردیزی میگوید:
گزارش خلف تبریزی درباره? پیدایش مهرگان این چنین است:
کلمات کلیدی: عشق، زندگی، محبت، دوستی، عید مهرگان، جشن مهرگان، ایران، وطن
بزرگ تریم افسوس انسان زمانیست که می خواهد ونمی تواند وبه یاد می آورد زمانی را که می توانست اما نخواست ...
دستاشو مشت کرده بود
پرسیدم تو مشتت چی داری؟
گفت :خودت نگاه کن
دستاشو گرفتم آروم باز کردم
تو دستاش چیزی نبود!
گفتم؟:چیزی نیست که!
دستامو که تو دستش بود فشردگفت:
نبود ولی حالا هست...
دستام گرم شد و اون لبخند زد....
ما حق داریم خوشبخت باشیم تا وقتی که قلبی رو که بهش امید داده ایم ، نشکنیم.
ماحق داریم آزاد باشیم تا وقتی که به حریم دیگران تجاوز نکرده ایم.
ما حق داریم ثروتمند باشیم تا وقتی که از راه خلاف اخلاقیات انسانی ونامشروع وظلم آن را کسب نکرده ایم.
ما حق داریم بخندیم تا وقتی که باعث اشک دیگری نباشیم.
باز باران بارید ،
خیس شد خاطره ها
وقتی چمدانش را به قصد رفتن بست،
نگفتم :(عزیزم ، این کار را نکن .)
نگفتم :(برگرد
و یک بار دیگر به من فرصت بده .)
وقتی پرسید دوستش دارم یا نه ،
رویم را برگرداندم.
حالا او رفته ، و من
تمام چیزهایی را که نگفتم ، می شنوم.
نگفتم :( عزیزم متاسفم ،
چون من هم مقّصر بودم.)
نگفتم :(اختلاف ها را کنار بگذاریم ،
چون تمام آنچه می خواهیم عشق و وفاداری و مهلت است.)
گفتم :(اگر راهت را انتخاب کرده ای ،
من آن را سد نخواهم کرد.)
حالا او رفته ، و من
تمام چیزهایی را که نگفتم ، می شنوم.
او را در آغوش نگرفتم و اشک هایش را پاک نکردم
نگفتم :( اگر تو نباشی
زندگی ام بی معنی خواهد بود.)
فکر می کردم از تمامی آن بازی ها خلاص خواهم شد.
اما حالا ، تنها کاری که می کنم
گوش دادن به چیزهایی است که نگفتم.
نگفتم :(بارانی ات را درآر...
قهوه درست می کنم و با هم حرف می زنیم.)
نگفتم :(جاده بیرون خانه
طولانی و خلوت و بی انتهاست.)
گفتم :(خدانگهدار ، موفق باشی ،
خدا به همراهت .) او رفت
و مرا تنها گذاشت
تا با تمام چیزهایی که نگفتم ، زندگی کنم...
"شل سیلور استاین"
ازم پرسید من را بیشتر دوست داری یا زندگی را؟
جواب دادم : زندگی را!
دلخور شد ورفت ...
اما نفهمید که او تمام زندگیم بود .
عشقم را به باد سپرده ام
تا او را به شهر قاصدکها ببرد
میدانم روزی باران او را بر دلم نازل میکند
تا پیام قاصدکها را به گوشم برساند ...
تا آن روز من سوره ی انتظاررا
برای پروانه ها زمزمه میکنم ....
ازدل تنگ من اما......
چه کسی نقش تو را خواهد شست؟!
باهیچ بارانی رد پایت از کوچه های قلبم پاک نخواهد شد!
اگر توانسته باشم درقلب یک انسان
پنجره جدیدی را به سوی او باز کرده باشم
زندگانی من پوچ نبوده است.
زندگانی تنها چیزی است که اهمیت دارد
نه شادمانی و نه رنج و نه غم یا شادی.
تنفر همان قدر خوب است که عشق
ودشمن همانقدر خوب است که دوست.
برای خودت زندگی کن
زندگانی را آنسان که خود می خواهی زندگی کن.
واز این رهگذر است که تو
باوفاترین دوست انسان خواهی بود.
من هر روز تغییر می کنم
ودرهشتاد سالگی هم همچنان تجربه می آموزم
وتغییر می کنم.
من برای زندگی هنوز نقدینه های بسیاری
در اختیار دارم.
"جبران خلیل جبران"
زندگی سخت ساده است خطر کن وارد بازی شو چه چیزی از دست می دهیم؟ با دستان خالی آمده ایم با دستان خالی خواهیم رفت نه?چیزی نیست که از دست بدهیم فرصتی بسیار کوتاه به ما داده اند تا سرزنده باشیم تا ترانه ای زیبا بخوانیم و فرصت به پایان خواهد رسید مرگ تنها برای کسانی زیباست که زیبا زندگی کرده اند از زندگی نهراسیده اند شهامت زندگی کردن را داشته اند پس هر لحظه را به گونه ای زندگی کن که گویی واپسین لحظه است و کسی چه میداند؟